
نظریهی ولش کن/ اجازه دهیم هر کس خودِ واقعیاش باشد
کتابِ «نظریهی ولش کن» نوشتهی مل رابینز را نشر داهی به چاپ رسانده است. مل رابینز در این کتاب، مفهومی را مطرح میکند که هدفش کمک به انسانهاست تا دست از کنترل بیشازحد بردارند، آرامش درونی بیشتری پیدا کنند، انرژی روانیشان را برای آنچه واقعاً در اختیارشان هست متمرکز کنند و در نتیجه زندگی شادتر، مؤثرتر و حقیقیتری بسازند. رابینز در این کتاب بر این نکته تأکید دارد که بسیاری از استرسها، پریشانیها و احساس سرخوردگی ما ناشی از تلاش برای تغییر یا کنترل آدمها، شرایط یا محیطهایی است که واقعاً در قدرت ما نیستند.
کتاب بخشهای متعددی دارد که هریک به جنبهای از زندگی روزمره میپردازد: روابط انسانی، محیط کار، انتظارات اجتماعی، فکر و احساس، تصمیمگیری، مقابله با دیگران و همچنین مقابله با استرس و کاهش بار روانی. در سراسر کتاب، رابینز از داستانهای شخصی، از مطالعات روانشناسی و علوم اعصاب و از مثالهای ملموس استفاده میکند تا ایدهها را قابلفهم کند.
رابینز بحث میکند که چرا بشر دوست دارد پیشبینی داشته باشد و کنترل کند؟ چون این کار احساس امنیت بیشتری ایجاد میکند، از اضطراب جلوگیری میکند و احساس شایستگی میدهد؛ اما در عمل، کنترل دیگران یا شرایط غالباً ناممکن یا دستکم هزینهبر است. سعی در کنترل چیزی که در اختیار ما نیست، منجر به فرسودگی روانی میشود.
در محیط کار، کنترل زیاد روی همکاران، مدیران، پروژهها یا حتی زمانبندیها یکی از منابع مهم تنش است. رابینز به مثالهایی میپردازد که نشان میدهد چگونه «ولش کن» به ما کمک میکند تا از کنترلگری فراتر برویم و درعینحال مرزهایمان را حفظ کنیم، از مسئولیتهای غیرضروری دست بکشیم، اولویتهایمان را تشخیص دهیم و کارهایی را انجام دهیم که واقعاً در اختیار ماست.
مل رابینز
کتابِ «نظریهی ولش کن»، چنانچه خواننده بخواهد آموزههایش را به کار ببندد چندین فایدهی عملی دارد که از آن جمله است:
کاهش استرس و بار روانی: با اینکه ممکن است شرایط بیرونی تغییر نکنند، اما وقتی فرد برای هر چیزی واکنش نسازد، انرژی روانی کمتری هدر میرود.
افزایش تمرکز بر خود: این نظریه کمک میکند تا فرد بفهمد چه چیزی در اختیار اوست، چه چیزی واقعاً نیاز است تغییر کند و چه چیزی را باید رها کرد.
بهبود روابط: با پذیرفتن اینکه نمیتوان دیگران را کنترل کرد، روابط انسانی کمتر دچار تنش و انتظارات غیرواقعی خواهد بود.
تقویت ارزشگذاری شخصی و خوداحترامی: «ولش کن» این امکان را میدهد که فرد به خواستهها و مرزهایش ارج بگذارد، خود را کمتر قربانی کند و بیشتر یک عامل فعال در زندگیاش باشد.
افزایش مقاومت روانی: مواجههی کمتر با مقایسههای بیرونی و قضاوتها، باعث میشود فرد سریعتر بتواند از چالشها عبور کند و کمتر تحت تأثیر بازخوردهای منفی بیرون باشد.
درنهایت، کتابِ «نظریهی ولش کن» اثر مل رابینز، دعوتی است به خروج از چرخهی بیپایان تلاش برای کنترل آنچه خارج از دایرهی کنترلمان است و ورود به فضای آزادی درونی، تصمیمگیری آگاهانه و زندگی براساس ارزشها. این کتاب میگوید که آرامش روانی ما نه در تغییر دیگران، بلکه در تغییر رابطهی ما با توقعاتمان، با واکنشهایمان و با تمرکز بر اختیار خویش نهفته است.

نظریه ولش کن (بینشی که زندگی را دگرگون می کند و میلیون ها نفر مدام از آن حرف می زنند)
داهیقسمتی از کتاب نظریهی ولش کن:
واقعیت این است که بزرگترها هم به اندازهی کودکان احساسیاند، و تو مسئول مدیریت واکنشهای دیگران نیستی. تا زمانی که اجازه بدهی نابالغی احساسی دیگران انتخابهایت را تعیین کند، همیشه در زندگیات در آخرین جایگاه قرار خواهی گرفت.
مواردی که باعث میشوند رفتارها و واکنشهای دیگران انرژیات را تخلیه کنند: تلاش برای کنار آمدن با عذاب وجدان، ترسیدن از ناامیدکردن دیگران، نگرانی دربارهی واکنش کسی، اینکه مدام حواست به حالوهوای دیگران باشد و ترس از اینکه برای مطرح کردن موضوعی، آیا زمان مناسبی است یا نه.
اما موضوع از این هم عمیقتر است. پرخاشگری، دادن عذابوجدانها و طغیانهای احساسی آنها تصمیمات تو را هدایت میکنند. به همین دلیل است که بله میگویی وقتی در واقع دلت میخواهد نه بگویی. به همین دلیل است که در برابر دیگران کوتاه میآیی درحالیکه باید قاطع بایستی. به همین دلیل است که تعیین حدومرز برایت سخت است. به همین دلیل است که وقتی بعضیها حال بدی دارند، تو با احتیاط و اضطراب رفتار میکنی.
ممکن است در لحظه، راحتتر باشد که تسلیم عذاب وجدان خواهرت شوی، اما در بلندمدت، بخش مهمی از خودت را از دست میدهی. وقتی هر تعامل با نامزد یا دوست یا رفیقت تو را از لحاظ احساسی خسته میکند، از خودت بپرس: چرا همیشه این تویی که باید خودت را وفق بدهی؟ چرا مسئولیت خوشحالی دیگران را به عهده میگیری، آن هم به بهای ازدستدادن شادی خودت؟
تا زمانی که اجازه بدهی نابالغی احساسی دیگران بر تو تسلط داشته باشد، همیشه در اولویت آخر خواهی بود. به جای اینکه بار ناامیدی، خشم یا عذاب وجدان کسی را به دوش بکشی، یک روش رهاییبخش جدید را یاد خواهی گرفت: فقط بگذار واکنش نشان بدهند.
وقتی میگویی «ولش کن»، به دیگران این فضا را میدهی که احساساتشان را تجربه کنند، بدون اینکه مجبور باشی آنها را اصلاح کنی. وقتی میگویی «ولم کن»، کاری را انجام میدهی که برای خودت درست است، حتی اگر کسی را ناراحت کند، و این همان راهی است که به وسیلهی آن مسئولیت زندگی خودت را به دست میگیری.
نظریهی ولش کن را الهه علوی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 336 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.