
معرفی کتاب: رواقیگری؛ فلسفهی زیستنِ خردمندانه
«رواقیگری» کتابی است نوشتهی جوناس سالزگبر که نشر مهرگان خرد آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، یک راهنمای عملی و الهامبخش برای درک و بهکارگیری فلسفهی رواقیگری در زندگی روزمره است که با زبانی ساده و قابلفهم، مفاهیم عمیق و کاربردی رواقیگری را به شکلی ارائه میدهد که برای خوانندگان امروزی قابل درک و اجرا باشد. سالزگبر در این کتاب، تلاش میکند تا نشان دهد که چگونه اصول رواقیگری، که بیش از دو هزار سال پیش شکل گرفتهاند، میتوانند به ما کمک کنند تا در دنیای پرتلاطم و پراسترس امروز، زندگی متعادلتر و معنادارتری داشته باشیم.
فلسفه رواقیگری، در قرن سوم پیش از میلاد، در یونان باستان شکل گرفت و فیلسوفانی مانند اپیکتتوس، سنکا و مارکوس اورلیوس آن را توسعه دادند. این فلسفه بر این ایده استوار است که زندگی خوب و معنادار از طریق تمرکز بر فضیلت، خرد و کنترل خود به دست میآید. رواقیگران معتقدند که ما نمیتوانیم بر همهچیز در زندگی کنترل داشته باشیم، اما میتوانیم بر نحوهی واکنش خود به اتفاقات کنترل داشته باشیم. این ایدهی محوری، پایه و اساس کتاب سالزگبر را تشکیل میدهد.
هدف اصلی سالزگبر در این کتاب این است که فلسفهی رواقیگری را از یک نظریه انتزاعی به یک راهکار عملی تبدیل کند. او با استفاده از مثالهای ملموس، داستانهای الهامبخش و تمرینهای روزانه، به خوانندگان نشان میدهد که چگونه میتوانند اصول رواقیگری را در زندگی خود به کار گیرند. کتاب بهگونهای طراحی شده است که هم کسانی که با فلسفهی رواقیگری آشنایی دارند و هم آنهایی که برای اولینبار با این فلسفه آشنا میشوند از آن بهره ببرند.
سالزگبر در کتاب خود مجموعهای از تمرینهای عملی را نیز ارائه میدهد که به خوانندگان کمک میکند تا اصول رواقیگری را در زندگی خود به کار بگیرند. برخی از این تمرینها عبارتاند از:
تمرین شکرگزاری: هر روز زمانی را به شکرگزاری اختصاص دهید و بر چیزهای مثبت زندگی تمرکز کنید.
تمرین پیشنگری: بدترین سناریوهای ممکن را تصور کنید تا برای چالشهای آینده آماده شوید.
تمرین تأمل روزانه: هر روز زمانی را به تأمل در مورد اعمال و افکار خود اختصاص دهید تا رفتار خود را ارزیابی و بهبود بخشید.
تمرین کنترل نفس: با تمرین کنترل نفس، بر احساسات و واکنشهای خود کنترل بیشتری داشته باشید.
سالزگبر توضیح میدهد که چگونه اصول رواقیگری میتوانند به ما کمک کنند تا با چالشهای زندگی مدرن، مانند استرس، اضطراب و ناامیدی، مقابله کنیم. او نشان میدهد که رواقیگری نهتنها یک فلسفهی نظری است، بلکه یک راهکار عملی برای بهبود زندگی است. برای مثال، رواقیگری میتواند به ما کمک کند تا در محیط کار، روابط شخصی و حتی در مواجهه با شکستها و ناکامیها، مقاومت و آرامش خود را حفظ کنیم.
نویسنده در این کتاب از داستانها و مثالهای الهامبخش استفاده میکند تا مفاهیم رواقیگری را ملموستر کند. او داستانهایی از زندگی فیلسوفان رواقی مانند اپیکتتوس، سنکا و مارکوس اورلیوس را به اشتراک میگذارد و نشان میدهد که چگونه این افراد در مواجهه با سختیها و چالشهای زندگی، از اصول رواقیگری استفاده کردند. همچنین، او داستانهایی از افراد معاصر را بیان میکند که چگونه با بهکارگیری اصول رواقیگری، زندگی خود را بهبود بخشیدهاند.
قسمتی از کتاب رواقیگری نوشتهی جوناس سالزگبر:
هر وقت چیزی را میخواهیم که در قدرت ما نیست، خونسردی و اطمینان ما آشفته میشود؛ اگر به چیزی که میخواهیم دست نیابیم، ناراحت میشویم و اگر به چیزی که میخواهیم دست پیدا کنیم، در فرآیند دستیابی به آن مضطرب و نگران میشویم چون مطمئن نیستیم که حتماً به آن میرسیم. بنابراین همیشه باید روی مسائلی تمرکز کنیم که دست خودمان هستند؛ در آن صورت دیگران را سرزنش نمیکنیم، از زندگی دلخور نمیشویم و قطعاً به جنگ خدایان نمیرویم. بخش زیادی از قدرت رواقیگری از همین ناشی میشود. درونی کردن این حقیقت اساسی که «ما میتوانیم کنشهایمان را کنترل کنیم و نه پیامدهایشان را» به ما احساس اطمینان میدهد، چون هرچه در توانمان بوده است را عرضه کردهایم و این اطمینان به ما امکان میدهد که با آرامش هرچه پیش میآید را بپذیریم.
بر روی چیزهایی که میتوانید کنترل کنید تمرکز کنید و به بقیهی موارد اجازه بدهید خودشان پیش بروند. بقیه تحت کنترل شما نیستند، به همین دلیل، توصیه رواقیون این است که آنها را بپذیرید، حتی اگر خوشایند نیستند. اول بپذیرید سپس سعی کنید بهترین نتیجه را از آنها بیرون بکشید. به جای جنگ با تکتک بخشهای کوچک زندگی، بهتر است قابلیت پذیرش داشته باشیم. اگر طرف جلوی شما میپیچد، خب کاری است که شده. اگر نمرههایتان بد هستند، خب پیش آمده است، این فرصت را دارید که خود را برای امتحانات بعدی آماده کنید. اگر قطار دیر میآید، خب دیر آمده است. شاید همین دیر آمدن خودش فایدهای داشته باشد، کسی چه میداند؟ تنها چیزی که میدانید این است که قطار نیامده و این مشکلی ندارد، شما که این قطار را هدایت نمیکنید.
رواقیون از ما میخواهند قدرت پذیرش هر اتفاقی که رخ میدهد را در خود پرورش دهیم، چون بیشتر اتفاقات بدون اینکه ما نقشی در آنها داشته باشیم پیش میآیند. یا میتوانید بگویید حالا که شرایط اینطور است پس بهتر است از آن لذت ببرم یا میتوانید خودداری کنید و بگذارید اتفاقات شما را به جهتهای مختلف بکشند. رواقیون برای توضیح این مسئله از یک تشبیه فوقالعاده استفاده میکنند. فرض کنید یک سگ قلادهاش به یک گاری در حال حرکت گیر کرده است. قلاده بلند است و سگ دو گزینه دارد: 1. میتواند بهآرامی دنبال گاری برود. در این حالت کنترلی روی مسیر ندارد اما میتواند از مسیر لذت ببرد و محیط اطراف را کشف کند. 2. میتواند لجوجانه با تمام توانش در برابر حرکت گاری مقاومت کند و درنهایت پشت سر گاری کشیده شود.
همچون اتفاقی که برای این سگ پیش آمد، در زندگی ما هم اتفاقات زیادی رخ میدهد که در کنترل ما نیست. ما یا میتوانیم شرایط را بپذیریم و تلاش کنیم بهترین نتیجه را از آن بیرون بکشیم یا میتوانیم مثل یک بچه لجبازی کرده و درنهایت گریه کنیم و به احساس بدبختی برسیم. انتخاب با ماست.