
معرفی کتاب: بازخرید زمان
«بازخرید زمان» کتابی است نوشتهی دن مارتل که نشر نوین آن را به چاپ رسانده است. زمان، باارزشترین منبع در دنیای امروز است؛ منبعی که برخلاف سایر داراییها، قابل بازگشت یا جایگزینی نیست. در جهانی که سرعت رشد فناوری و تحولات اقتصادی لحظهبهلحظه افزایش مییابد، مدیریت زمان یکی از اساسیترین نیازهای کارآفرینان و مدیران شده است. به یاد داشته باشید برای رسیدن به موفقیت، نیازی نیست آزادی خود را قربانی کنید. ساماندهی زمان نهتنها راهی برای بهبود بهرهوری، بلکه ابزاری برای دستیابی به اهداف بلندمدت و رسیدن به تعادل میان کار و زندگی است.
در مسیر توسعهی کسبوکارهای نوپا و مدیریت چالشهای روزمره، بسیاری از کارآفرینان درگیر وظایف بیپایان و تصمیمگیریهای وقتگیر میشوند؛ اما همانطور که دستیابی به سرمایهگذاریهای هوشمندانه نیازمند برنامهریزی است، بهینهسازی زمان نیز به ابزارها و نگرشهای صحیح نیاز دارد.
زمان نهتنها برای پیشبرد اهداف حرفهای مهم است، بلکه نقش کلیدی در کیفیت زندگی فردی دارد. بسیاری از کارآفرینان با تمرکز بیشازحد بر توسعهی کسبوکار، از جنبههای دیگر زندگی خود غافل میشوند. مدیریت مؤثر زمان نهتنها میتواند به موفقیت حرفهای منجر شود، شادی و رضایت شخصی را نیز به همراه دارد.
استیون کاوی زمانی میگفت: «اصل مهم صرفِ زمان نیست، بلکه سرمایهگذاری آن است.» در این کتاب دقیقاً به چگونگی این کار پرداخته شده است. رویکرد کتاب حاضر رویکردی سیستماتیک با راهکارها و استراتژیهایی برگرفته از تجربهی دو شرکت شکستخورده، یک رابطهی ازدسترفته، خواندن بیش از 1200 کتابِ توسعهی فردی و کسبوکار، ادارهی بزرگترین گروه آموزشی و مربیگری SaaS در جهان و ارائهی سخنرانیهای متعدد در مورد بازخرید زمان است.
نویسنده میگوید: «نهتنها خودِ من کاربرِ آموختههای همین کتابم، بلکه هزاران بنیانگذار و کارآفرین دیگر نیز یاد گرفتند چگونه زمان و انرژی بازخریدشدهی خود را دوباره در جای درست به کار گیرند. نتیجهی بهکارگیری این آموزهها این شد که حالا آنها انرژی بیشتری دارند، از آیندهی کارشان هیجانزدهاند و کسبوکار خود را دوست دارند. در محل کار، کارمندان خوشحالتری دارند و در خانهشان، دوستان، والدین و همسران بهتری هستند و البته شرکتهایشان هم رشد کردهاند.
اکثر کارآفرینان فکر میکنند که لازمهی یک کسبوکار سودآور، سخت کار کردن است. شاید این باور درست باشد، اما یک امپراطوری پررونق تنها زمانی فرا میرسد که رهبرـ شما ـ یاد بگیرد چگونه زمان خود را بازخرید کند. پس شما نیز کنترل زندگی خود را به دست بگیرید، دوباره از کار خود لذت ببرید و آن آزادی را که کسبوکارتان میتواند برای شما فراهم کند، باز پس بگیرید.
به من اعتماد کنید؛ میدانم نهتنها بهتر است وقت آزاد داشته باشید، بلکه بهعنوان یک کارآفرین باید زندگی کنید و به روابط خود انرژی ببخشید. درواقع، همهی اینها درهمتنیده شدهاند. انسان شادتر کارآفرین بهتری است و یک کارآفرین بهتر میتواند پدری بهتر و شوهری دوستداشتنیتر باشد.
من به صدها بنیانگذار دیگر کمک کردم تا یاد بگیرند چگونه زمانبندی بهتری از وقتشان داشته باشند، آن را بازخرید کنند و آن را در جایی مهم همچون سرمایه سپردهگذاری کنند. آنها یاد گرفتهاند که هرچه زمان بیشتری را صرف کارهایی در شرکتشان بکنند که در آنها تخصص بیشتری دارند، انرژی بیشتری خواهند داشت و پول بیشتری جمع میکنند و این دستاوردها به آنها اجازه میدهند زمان بیشتری را بازخرید کنند. این دقیقاً برعکس رویکردی است که من در چند شرکت اولم داشتم. من هرچه کسبوکارم بیشتر رشد میکرد، بیشتر رنج میبردم. درنهایت، هم به ازدسترفتن شرکت و روابطم ختم شد. من راهحلی را پیدا کردم که دنبالش بودم و میخواهم آن را به شما نیز آموزش دهم.
قسمتی از کتاب بازخرید زمان نوشتهی دن مارتل:
هر شرکت برتری که تولیداتی در مقیاس بالا دارد (مانند سابوی، استارباکس و مکدونالد) برای نحوهی انجام دادن عملیات خود در بازاریابی، فروش، تحویل و هر بخش دیگری مشخصات دقیقی دارد. آنها برای هر حوزهای، از حسابداری گرفته تا صدور فاکتور، خرید املاک و مستغلات تا منابع انسانی، فرایندهای مستندی دارند. به شرکای خود نحوهی ثبت فاکتور، به کارمندان خود نحوهی کارت زدن هنگام خروج و به تیم اجرایی خود نحوهی ساخت یک شعبهی جدید را آموزش میدهند.
بیشتر شرکتها این اسناد را رویههای استاندارد عملیاتی مینامند. من اما آن را «دفترچهی راهنما» مینامم.
یک دفترچهی راهنما دقیقاً همان چیزی است که به هر کدام از اعضای تیم شما نحوهی اجرای یک برنامه را آموزش میدهد. دفترچهی راهنما برای واگذاری موفق و آزمایششدهی دانش، از نحوهی اجرای فروش گرفته تا نحوهی راهاندازی یک شعبهی جدید در خارج از کشور، راهکاری ارائه میدهد؛ یعنی: «اگر (الف) را انجام دهید، آنگاه (ب) اتفاق میافتد.»
اگر میدانید تبلیغات بازاریابی در اینستاگرام نسبت به تبلیغات در فیسبوک عملکرد بهتری خواهند داشت، با داشتن دفترچهی راهنما، بازاریاب بعدی شما میتواند بلافاصله کار تبلیغات در اینستاگرام را شروع کند. اگر داشتن دفترچهی راهنما به تیم فروش شما کمک میکند تا روزهای سهشنبه، بهدلیل تمایل و پاسخگویی بیشتر خریداران، پیگیری مضاعفی کنید، عضو بعدی تیم میتواند سریعتر به سطح مطلوب برسد. اگر دفترچهی راهنمای شما تجزیه و تحلیل دقیقی از نحوهی راهاندازی سیستم کارت اعتباری شما ارائه دهد، به همین شکل درنهایت باعث صرفهجویی چشمگیر در زمان و تلاش میشود. نتیجهی نهای کار، کارآمدی بالا و قابلیت پیشبینیپذیری است.
هنگامیکه دستورالعمل در کل شرکت اعمال شود، دفترچهی راهنما امکان مقیاسپذیری را فراهم میکند. ری کراک، با استفاده از دفترچهی راهنمای برادران مکدونالد، امپراطوری خود را بنا کرد. او مجبور نبود آن روش عالی را در هر رستوران دوباره از نو اختراع کند، فقط باید این فرآیند را در همهجا به کار میگرفت. شرکتهایی مانند استارباکس، چیپوتله و مایکروسافت همچنان به رشد خود ادامه میدهند، نه به این دلیل که بهترین هستند، بلکه به این دلیل که میتوانند بهطور پیشبینیپذیری عمل کنند. آنها میدانند که در درازمدت: قابلیت پیشبینیپذیری نامحدود ارزشمندتر از کیفیت متناوب است.