معرفی کتاب: 101 کاربرد چت جی پی تی

1 روز پیش زمان مطالعه 7 دقیقه


«101 کاربرد چت جی پی تی» کتابی است نوشته‌ی جفری سی. چپمن که نشر شبنا آن را به چاپ رسانده است. در دنیایی که هوش مصنوعی به‌سرعت به بخشی از زندگی روزمره‌ی انسان بدل شده، این کتاب، تلاشی است برای نشان دادن چگونگی استفاده‌ی هوشمندانه از این تحول بزرگ. چپمن در این اثر با زبانی روشن و نثری کاربردی، سعی می‌کند مرز بین تکنولوژی و زندگی انسانی را از میان بردارد و نشان دهد که چطور یک ابزار گفت‌وگومحور می‌تواند شریک فکری، همراه خلاق و یاری‌دهنده‌ی ما در مسیر رشد باشد. او در مقدمه تأکید می‌کند که چت جی پی تی فقط یک ربات پاسخگو نیست، بلکه ابزاری است برای گسترش ذهن، افزایش بهره‌وری و حتی بازنگری در نوع تفکر و تصمیم‌گیری ما.
کتاب در قالب مجموعه‌ای از ایده‌ها و نمونه‌های عملی، به خواننده یاد می‌دهد چگونه می‌تواند از چت جی پی تی در حوزه‌های گوناگون زندگی خود بهره ببرد؛ از کار و تحصیل گرفته تا خلاقیت و رشد شخصی. نویسنده با زبانی ساده و قابل‌فهم توضیح می‌دهد که چت جی پی تی برخلاف تصور عمومی، نیازی به مهارت فنی پیچیده ندارد. تنها چیزی که کاربر باید یاد بگیرد، نحوه‌ی فکر کردن در گفت‌وگو با یک ذهن مصنوعی است. درواقع، او می‌گوید که هوش مصنوعی مثل یک شریک فکری است که اگر بتوانیم درست با او صحبت کنیم، نتیجه‌ای به مراتب فراتر از انتظارمان به دست خواهیم آورد.
چپمن در آغاز کتاب، مخاطب را به تغییری ذهنی دعوت می‌کند. او می‌گوید بزرگ‌ترین مانع دربرابر استفاده‌ی مؤثر از هوش مصنوعی، نه فقدان دانش فنی، بلکه طرز فکر سنتی است. تا زمانی که انسان چت جی پی تی را صرفاً یک ماشین بداند، نمی‌تواند از توانایی‌های آن بهره‌ی کامل ببرد. اما وقتی آن را همچون یک دستیار حرفه‌ای، یک مربی یا حتی یک دوست فکری تصور کند، گفت‌وگو میان انسان و ماشین به شکلی سازنده و خلاق درمی‌آید. او در ادامه توضیح می‌دهد که اساس کار با این ابزار، طراحی پرسش‌های درست و دقیق است. پرسش، اگر به‌درستی ساخته شود، کیفیت پاسخ را تعیین می‌کند. بنابراین نویسنده بخش قابل توجهی از کتاب را به هنر پرامپت‌نویسی اختصاص می‌دهد ـ یعنی مهارت طرح پرسش‌هایی که بتوانند بیشترین بهره را از مدل زبانی بیرون بکشند. 


در بخشی از کتاب، چپمن مثال‌هایی می‌آورد که چگونه می‌توان با یک تغییر کوچک در جمله‌بندی، خروجی کاملاً متفاوتی دریافت کرد. او نشان می‌دهد که اگر از چت جی پی تی بخواهید یک مقاله بنویسد، پاسخ ممکن است کلی و سطحی باشد؛ اما اگر بگویید: «تو یک نویسنده‌ی روزنامه‌ای هستی که می‌خواهد برای مخاطبان جوان درباره‌ی تأثیر شبکه‌های اجتماعی مطلب بنویسد» خروجی ناگهان حرفه‌ای و متناسب با زمینه می‌شود. این بخش از کتاب، به‌ویژه برای کسانی که در حوزه‌ی محتوا یا آموزش فعالیت می‌کنند، بسیار کاربردی است؛ زیرا به آن‌ها یاد می‌دهد چگونه ابزار را در مسیر نیازهای واقعی خود هدایت کنند.
یکی از ایده‌های جذاب در کتاب، مفهوم «عمل کن مانند...» است. چپمن پیشنهاد می‌کند که کاربران، برای گرفتن پاسخ‌های دقیق‌تر، نقش مشخصی به چت جی پی تی بدهند. مثلاً بگویند: «تو یک منتقد ادبی هستی که آثار فاکنر را تحلیل می‌کنی»، یا «تو یک مربی تناسب اندام هستی و باید برنامه‌ی تمرین هفتگی‌ام را تنظیم کنی.» این تکنیک به‌طرز چشمگیری کیفیت پاسخ‌ها را بالا می‌برد، زیرا مدل زبانی در قالبی روشن قرار می‌گیرد و مانند یک کارشناس رفتار می‌کند. نویسنده تأکید می‌کند که با این روش، انسان می‌تواند با هوش مصنوعی وارد گفت‌وگویی ساختاریافته شود که هم آموزنده است و هم الهام‌بخش.
در بخشی دیگر از کتاب، چپمن نگاهی فلسفی‌تر به موضوع دارد. او می‌پرسد: آیا چت جی پی تی صرفاً ابزاری برای سرعت بخشیدن به کارهاست یا می‌تواند دریچه‌ای به ذهن انسان بگشاید؟ پاسخ او به‌روشنی مثبت است. او باور دارد که گفت‌وگو با هوش مصنوعی، اگر آگاهانه انجام شود، می‌تواند ما را به بازاندیشی درباره‌ی تفکر خودمان وادارد. او در پایان می‌نویسد که هدف اصلی از نگارش کتابش، نه صرفاً فهرست کردن 101 کاربرد، بلکه نشان ‌دادن این حقیقت است که چت جی پی تی می‌تواند آینه‌ای برای ذهن ما باشد ـ آینه‌ای که افکار را بازمی‌تاباند، اما در این بازتاب، امکان رشد فراهم می‌شود.
سبک نگارش چپمن ساده، صمیمی و آموزنده است. او با آوردن مثال‌های واقعی، تجربه‌ی شخصی و نثر روایی، کاری کرده که حتی خواننده‌ای که هیچ تجربه‌ای از کار با هوش مصنوعی ندارد، بتواند به‌سرعت با موضوع ارتباط برقرار کند. ازهمین‌رو، این کتاب در فهرست کتاب‌های برتر برای مبتدیان در زمینه‌ی چت جی پی تی قرار گرفته و بسیاری از خوانندگان آن را یکی از جامع‌ترین و درعین‌حال قابل‌فهم‌ترین راهنماهای ورود به دنیای هوش مصنوعی دانسته‌اند.

قسمتی از کتاب 101 کاربرد چت جی پی تی:
هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری 
شمشیری دولبه
دنیایی را تصور کنید که در آن کارهای خسته‌کننده به‌صورت خودکار انجام می‌شوند، داده‌های پیچیده در کسری از ثانیه تحلیل می‌شوند و تصمیم‌گیری‌ها با کارایی بی‌سابقه‌ای انجام می‌شوند. هوش مصنوعی این وعده‌ها و حتی بیشتر از آن را به ارمغان می‌آورد. این فناوری می‌تواند فرآیندها را ساده‌تر کند و بینش‌هایی را آشکار کند که انسان‌ها برای یافتنشان به زمان بیشتری نیاز دارند؛ اما این قدرت جنبه‌ی تاریکی هم دارد. سیستم‌های هوش مصنوعی ممکن است ناخواسته تعصب‌های موجود را تقویت کنند یا تصمیماتی کلی بگیرند که فاقد ظرافت و ملاحظات اخلاقی ‌انسانی باشند. پلاگین‌های ادغام اخیر این اثر را تشدید می‌کنند؛ زیرا داده‌های بیشتری از منابع متعدد پردازش می‌شوند و تعصب‌های موجود در این منابع می‌توانند گسترده‌تر شوند.
نمونه‌های واقعی: جایی که مرزها مبهم می‌شوند
ـ چالش استخدام: هوش مصنوعی می‌تواند هزاران رزومه را اسکن کند، اما اگر با داده‌های متعصب آموزش داده شود، ممکن است به تبعیض علیه جنسیت‌ها، نژادها یا گروه‌های سنی خاص تداوم بخشد. ابزارهای استخدامی که مستقیماً با چت جی پی تی یکپارچه می‌شوند، می‌توانند فرایند را ساده‌تر کنند، اما باید بادقت نظارت شوند تا از تعصب جلوگیری شود.

ـ پلیس پیش‌بین زیر ذره‌بین: ابزارهای هوش مصنوعی، که برای کاهش نرخ جرم طراحی شده‌اند، ممکن است به جای اینکه مشکلات ریشه‌ای را حل کنند، منابع را بر محله‌های خاص متمرکز کنند و چرخه‌ای از تقویت تبعیض ایجاد کنند. ادغام پلاگین‌ها به سیستم‌های هوش مصنوعی این امکان را می‌دهند که داده‌های بلادرنگ دریافت کنند که می‌تواند هم اثرات مثبت و هم منفی را تقویت کند.
ـ تصویب وام: در نگاه اول، به نظر می‌رسد هوش مصنوعی عادلانه‌تر است؛ این فقط داده است، درست؟ اما اگر آن داده منعکس‌کننده‌ی نابرابری‌های تاریخی باشد، گروه‌های خاصی ممکن است به‌طور سیستماتیک از فرصت‌ها محروم شوند. پلاگین‌هایی که چت جی پی تی را به سیستم‌های داده‌ی مالی متصل می‌کنند تصمیم‌گیری را سریع‌تر می‌کنند، اما خطر تقویت تعصب‌های تاریخی را نیز به همراه دارند. 
     

 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط