سینما ـ اقتباس: غرور و تعصب

5 ماه پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


فیلم «غرور و تعصب» (2005) به کارگردانی جو رایت، اقتباسی سینمایی از رمان کلاسیک جین آستن با همین نام است که در سال 1813 منتشر شد. این اثر یکی از محبوب‌ترین رمان‌های ادبیات انگلیس است و به‌عنوان یکی از نخستین آثار مهم در ژانر رمان‌های عاشقانه اجتماعی نیز شناخته می‌شود. جو رایت در اولین تجربه‌ی کارگردانی بلند خود، با جسارت به سراغ این اثر فاخر رفت و اقتباسی ارائه داد که هم وفادار به روح اثر بود و هم ویژگی‌های بصری و سینمایی متمایزی داشت.
جین آستن «غرور و تعصب» را در دوره‌ای نوشت که جامعه‌ی انگلستان در آستانه‌ی تحولات بزرگ صنعتی و اجتماعی قرار داشت. رمان آستن عمدتاً به زندگی طبقه‌ی متوسط و اعیانی روستایی می‌پردازد و از خلال داستان عشق الیزابت بنت و آقای دارسی، تصویری دقیق از روابط اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی آن دوران ارائه می‌دهد.

 


جامعه‌ای که آستن توصیف کرده است جامعه‌ای است که در آن ازدواج فقط یک پیوند عاطفی نیست، بلکه معامله‌ای اقتصادی محسوب می‌شود. موقعیت زنان در این جامعه به‌شدت محدود است و امنیت مالی آن‌ها غالباً به شوهرانشان وابسته. این مفاهیم در رمان به ظرافت تمام بافته شده‌اند و بخشی از ساختار روایی آن را تشکیل می‌دهند.
«غرور و تعصب» محبوب‌ترین اثر جین آستن است و یکی از تأثیرگذارترین رمان‌‌های ادبیات انگلیسی. این اثر به‌دلیل شخصیت‌پردازی عمیق، طنز ظریف و نگاه انتقادی به جامعه‌ی زمان خود، همواره تحسین منتقدان و خوانندگان را به همراه داشته است. شخصیت الیزابت بنت به‌عنوان یکی از اولین قهرمانان زن مستقل و باهوش در ادبیات انگلیسی شناخته می‌شود که با هوشمندی و خرد خود بر محدودیت‌های جامعه فائق می‌آید.
«غرور و تعصب» اثری است که به‌ظاهر بیشتر مبتنی بر گفت‌وگوست تا عمل. جو رایت و دیبورا موگاچ (فیلمنامه‌نویس) باید راهی پیدا می‌کردند که این گفت‌وگومحوری را به زبانی سینمایی ترجمه کنند. آن‌ها از یک سو باید روح رمان و شخصیت‌ها را حفظ می‌کردند و از سوی دیگر ‌باید برای مخاطب امروزی، که ممکن است با ظرایف جامعه رگنسی انگلستان آشنا نباشد، زمینه‌سازی می‌کردند.

 

 

یکی از نقاط قوت فیلم رایت، تصویرسازی زیبا و پرجزئیات از انگلستان روستایی در دوره‌ی رگنسی است. برخلاف برخی اقتباس‌های قبلی، که بیشتر روی روابط شخصی تمرکز داشتند، فیلم رایت به فضاسازی و ایجاد حس مکان اهمیت زیادی می‌دهد. پلان‌های فیلم در نور طبیعی و گاه در ساعت جادویی (طلوع و غروب آفتاب) فیلم‌برداری شده‌اند که به تصاویر کیفیتی نقاشانه می‌بخشد.
رایت در بسیاری از صحنه‌های مهم، از سکوت به‌عنوان ابزاری روایی استفاده می‌کند. برخلاف رمان که پر از دیالوگ و توصیف است، فیلم گاه با حذف دیالوگ‌ها و تکیه بر بازی بازیگران و تصاویر، به روایت می‌پردازد. این انتخاب به فیلم کیفیتی سینمایی‌تر می‌بخشد و آن را از یک فیلم ادبی صرف فراتر می‌برد.
اقتباس جو رایت از «غرور و تعصب» نمونه‌ی موفقی از ترجمه‌ی یک اثر ادبی کلاسیک به زبان سینماست. رایت با احترام به منبع اصلی، تفسیری شخصی و بصری از رمان آستن ارائه می‌دهد که هم برای طرفداران رمان جذاب است و هم مخاطبان عام سینما را به خود جلب می‌کند. فیلم با حفظ تم‌های اصلی رمان، مانند «غرور و تعصب»، طبقه‌ی اجتماعی و استقلال زنانه، آن‌ها را در قالبی سینمایی و متناسب با قرن بیست‌ویکم بازآفرینی می‌کند.

عاشقانه های کلاسیک 5 (غرور و تعصب)

عاشقانه های کلاسیک 5 (غرور و تعصب)

افق
افزودن به سبد خرید 435,000 تومان

قسمتی از کتاب غرور و تعصب نوشته‌ی جین آستن:
سر ویلیام فقط یک هفته در هانسفورد ماند، ولی همان مدت کوتاه کافی بود تا بفهمد دخترش زندگی راحتی دارد و صاحب زندگی و شوهری است که شاید کمتر کسی از آن بهره‌مند باشد. در مدتی که سر ویلیام آنجا بود، صبح‌ها آقای کالینز او را با کالسکه‌ی دو چرخش به گردش می‌برد و دهکده را نشانش می‌داد، ولی با رفتنش وضعیت به حالت سابق برگشت و الیزابت خوشحال شد؛ چون آقای کالینز را کمتر می‌دید. کالینز بیشتر ساعت‌های بین صبحانه تا ناهار را یا در باغ کار می‌کرد یا مشغول خواندن و نوشتن بود و از پنجره‌ی اتاق مطالعه‌اش که روبه‌روی جاده بود، بیرون را نگاه می‌کرد. اتاقی که خانم‌ها معمولاً در آن می‌نشستند، در عقب خانه واقع شده بود. الیزابت اول متعجب بود که چرا شارلوت اتاق پذیرایی را که بزرگ‌تر بود و ظاهر بهتری هم داشت، انتخاب نکرده ولی خیلی زود فهمید دوستش برای این کار دلیل خوبی دارد چون اگر شارلوت اتاق بهتری را انتخاب می‌کرد، آقای کالینز بیشتر پیش‌شان می‌آمد. این موضوع اعتبار شارلوت را پیش الیزابت بیشتر کرد. 

 

 

اتاق پذیرایی که خانم‌ها در آن می‌نشستند، مشرف به جاده نبود و اخبار رفت‌وآمدها را مدیون آقای کالینز بودند. دوشیزه دوبورگ تقریباً هر روز با کالسکه‌ی کوچکش از آنجا می‌گذشت و هربار آقای کالینز خبرش را به آن‌ها می‌داد. اغلب دوشیزه دوبورگ جلوی خانه‌ی کشیش‌نشین توقفی می‌کرد و مدت کوتاهی با شارلوت صحبت می‌کرد ولی به‌ندرت از کالسکه پیاده می‌شد. 
کمتر روزی پیش می‌آمد که آقای کالینز به روزینگز نرود، همسرش هم مانند او اغلب به آنجا سر می‌زد. الیزابت فکر کرد چرا به دیدن اشخاص دیگری نمی‌روند و وقتشان را این‌طور تلف می‌کنند. بعضی وقت‌ها هم لیدی کاترین افتخار می‌داد و به دیدنشان می‌آمد. مدتی که آنجا بود همه‌چیز را بررسی می‌کرد و چیزی از نظرش پنهان نمی‌ماند. دست به هر کاری می‌زدند، تماشایشان می‌کرد و راه‌کارهای متفاوتی را توصیه می‌کرد. از نحوه‌ی چیدن اثاثیه‌ی خانه ایراد می‌گرفت و سهل‌انگاری‌های خدمتکار را تذکر می‌داد. اگر هم اجازه می‌داد برای رفع خستگی چیزی بیاورند، فقط برای این بود که به خانم کالینز بگوید بیش از اندازه غذا درست کرده است.    

 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط