
بهرهوری آرام/ چگونه بی فرسودگی موفق شویم
کتاب «بهرهوی آرام» نوشتهی کال نیوپورت را نشر آموخته به چاپ رسانده است. نویسنده در این کتاب پرسشی اساسی را مطرح میکند: آیا راهی وجود دارد که هم کار معنادار و ارزشمند انجام دهیم و هم قربانی فشار، فرسودگی شغلی و مسابقهی بیپایان بهرهوری نشویم؟ پاسخ نیوپورت، همانطور که عنوان کتاب نشان میدهد، در ایدهی بهرهوری آرام نهفته است. او پیشنهاد میکند که برای رسیدن به دستاوردهای پایدار و رضایتبخش، باید از وسواس بر سرعت، حجم کار و مدیریت لحظهای فاصله بگیریم و به سمت نوعی آرامش در کار حرکت کنیم؛ آرامشی که نه به معنای کمکاری یا تنبلی است، بلکه نوعی هماهنگی بین کیفیت کار، ریتم زندگی و ظرفیت انسانی است.
نیوپورت در ابتدای کتاب با تشریح وضعیت کنونی محیطهای کاری نشان میدهد که بسیاری از کارکنان ـ چه در شرکتهای بزرگ و چه در حوزههای خلاق ـ گرفتار نوعی تورم وظایف و کار سطحی هستند. ایمیلهای بیپایان، جلسات بیهدف، فشار برای پاسخ سریع و مدیریت لحظهای وظایف، سبب شدهاند که افراد همواره در حالت مشغولیت باشند، بدون آنکه احساس کنند کار معناداری انجام دادهاند.
او این وضعیت را بخشی از فرهنگ شتابزدهی بهرهوری میداند؛ فرهنگی که ارزش کار را با سرعت انجام وظایف و حجم خروجی میسنجند. در چنین سیستمی، کارمندان و حتی فریلنسرها ناچارند دائماً خود را پرمشغله نشان دهند تا ارزششان در سازمان دیده شود. در نتیجه، کیفیت فدای کمیت میشود و استرس مزمن به بخشی از زندگی روزمره بدل میگردد.
کال نیوپورت
نیوپورت یادآوری میکند که این مدل بهرهوری بهویژه در عصر دیجیتال و دورکاری تشدید شده است. ابزارهای ارتباطی سریع، اگرچه بهظاهر برای همکاری طراحی شدهاند، اما عملاً مرز میان کار و زندگی را محو کردهاند. نتیجه آن است که افراد حتی در ساعات استراحت یا تعطیلات هم احساس گناه یا اضطراب دارند و گمان میکنند باید «باز هم کار کنند».
نیوپورت همچنین از سنتهای فلسفی مانند رواقیگری، و حتی آموزههای شرقی همچون ذن الهام میگیرد تا نشان دهد که آرامش، تمرکز و زمانبندی بلندمدت همیشه ارزشمندتر از سرعت و بازدهی ظاهری بوده است. او تأکید میکند که اگر امروز بهدنبال دوام و رضایت در کار هستیم، باید از همین الگوهای تاریخی و فلسفی درس بگیریم.
نیوپورت بهخوبی آگاه است که ایدهی آرامش در کار شباهتهایی با جنبشهای دیگری مانند غذای آرام یا زندگی آرام دارد. همانطور که جنبش غذای آرام دربرابر فستفود ایستاد و کیفیت، اصالت و لذت را جایگزین سرعت مصرف کرد، بهرهوری آرام هم میخواهد دربرابر بهرهوری سطحی بایستد.
او توضیح میدهد که بهرهوری آرام نه به معنای کاهش انگیزه و نه نوعی رمانتیسیسم بیعمل است، بلکه تلاشی است برای بازگرداندن انسان به مرکز کار. به بیان دیگر، نیوپورت خواهان آن است که کار دوباره به فعالیتی انسانی، معنادار و رضایتبخش تبدیل شود.
نویسنده تأکید میکند که بهرهوری آرام، هم برای فرد و هم برای سازمانها، سودمند است. کارکنانی که در آرامش و با تمرکز کار میکنند، کمتر فرسوده میشوند، خلاقترند و خروجی کارشان هم باکیفیتتر است.
او هشدار میدهد که مدل فعلی بهرهوری در شرکتها ـ مبتنی بر پاسخدهی سریع و کنترل دائمی ـ در بلندمدت هزینههای هنگفتی دارد؛ از ریزش نیروی انسانی گرفته تا کاهش نوآوری. بنابراین، مدیران هم باید به تغییر فرهنگ سازمانی و ایجاد فضاهایی برای بهرهوری آرام فکر کنند.
بهرهوری آرام در میان خوانندگان بازخوردهای گستردهای داشت. بسیاری آن را نسخهای آرامشبخش و واقعگرایانه دربرابر تب بهرهوری و خودبهینهسازی افراطی میدانند. این کتاب بهویژه برای کسانی که احساس میکنند در چرخهی بیپایان کارهای کوچک گیر افتادهاند، الهامبخش است.
همچنین بسیاری از متخصصان سلامت روان و مربیان کسبوکار، ایدههای نیوپورت را گامی مهم در جهت ترکیب کار با رفاه روانی میدانند.
قسمتی از کتاب بهرهوری آرام نوشتهی کال نیوپورت:
پذیرش تعهدی جدید در حوزهی کاری دانشمحور، خواه وظیفهای کوچک باشد، خواه پروژهای بزرگ، فشار کاری به همراه دارد؛ ازجمله بدهبستان زنجیرهوار ایمیلها برای جمعآوری اطلاعات لازم یا برگزاری میزگردهایی برای هماهنگی با همکاران. پذیرش هر مسئولیت جدید فشار کاری بیشتری تحمیل میکند. با افزایش فهرست کارهای روزانه فشاری که به شما وارد میشود نیز افزایش مییابد. باتوجه به ثابت بودن ساعتهای شبانهروز، این وظایف اجرایی طاقتفرسا وقت بیشتری از شما میگیرد و درنتیجه، سرعت تحقق اهدافتان را کاهش میدهد.
این موضوع هنگام فشارهای کاری متوسط هم آزاردهنده است؛ تا جایی که احساس میکنید کارها طولانیتر شده است. درنهایت، فشاری که با افزایش حجم کار به شما وارد میشود، چنان از نقطهی بحرانی فراتر میرود که تلاشهایتان برای آمادهسازی، بخش زیادی از زمان شما را میبلعد و دیگر نمیتوانید وظایفتان را مانند گذشته به پایان برسانید و به وظایف جدید رسیدگی کنید. این چرخهی بازخورد ممکن است بهسرعت از دستتان خارج شود و چنان بر حجم کارتان بیفزاید که ناگهان متوجه شوید تمام روز را صرف فعالیتهای سربار کردهاید: میزگرد پشت میزگرد و تبادل پیوستهی ایمیلها و گفتوگوهای برخط. در پایان، تنها راهحلی که به ذهنتان میرسد، برنامهریزی برای نشستهای کاری اضطراری خارج از ساعت اداری هنگام عصر یا اول صبح یا آخر هفتههاست. این اجبار درواقع، تلاشی ناامیدانه برای جلوگیری از فروپاشی کامل هرگونه بازده مفید است. در چنین وضعیتی با آنکه به سنگینترین برنامهی روزانهی ممکن رسیدهاید، باز هم کارها را بهسختی پیش میبرید.
بهرهوری آرام را امیرعلی ابراهیمزاده ترجمه کرده و کتاب حاضر در 200 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.