13 کار برای تاب آوری و عشق به خویشتن/ به خود عشق بورزید تا بتوانید به دیگران عشق بورزید
کتاب «13 کار برای تابآوری و عشق به خویشتن» نوشتهی ایمی مورین به همت انتشارات بهار سبز به چاپ رسیده است. شاید همین حالا در این فکر باشید که ساختن قدرت ذهنی به کار زیاد و قدرتی نیاز دارد که هنوز ندارید. اما اجازه ندهید مغزتان شما را از کاری که برای قویتر شدن لازم است، منصرف کند. این کتاب نکات فوری و ضروری دارد که باعث رهایی سریع شما از حالت پریشانی میشود. همچنین، تمرینهای زیادی ارائه میکند که میتوانید در زندگی روزانهتان به کار بگیرید تا بتوانید برای مدتی طولانی، ماهیچهی ذهنی بسازید.
وقتی قویتر میشوید، حس بهتری خواهید داشت. همچنین، میتوانید کارهایی را انجام بدهید که زمانی نمیتوانستید. همچنین زمانی که این کتاب را به پایان برسانید، ابزارها و مهارتهای مورد نیاز برای کنار گذاشتن عادتهای ناسالم خود را خواهید داشت.
نویسنده میگوید: مسئله این نیست که افراد دارای ذهن قوی اصلاً کارهای غلط را انجام نمیدهند. همهی ما گاهی این کارها را انجام میدهیم. یادگیری تشخیص عادتهای ناسالمتان و راهبردهایی که با آنها میجنگید، باعث میشود عادتهای سالمتان بسیار موثرتر شوند. هر چند، لازم نیست به ترتیب این کتاب تمرین را کار کنید. اگر با مورد خاصی کشمکش دارید یا چیزی که میخواهید نخست روی آن تمرکز کنید، با خیال راحت به سراغ آن بروید. اما شما را تشویق میکنم که سرانجام به تمام فصلها بپردازید، چون هر فصل حاوی تمرینهای مختلف قدرت ذهنی است که در موقعیتهای متنوعی میتواند کار کند.
وقتی به فصلهای خاصی میپردازید، ممکن است متوجه شوید بیش از آنچه پیشبینی میکردید با شما همراستاست. در این سالها، خوانندههای بیشماری داشتهام که چنین چیزهایی میگویند: «تصور نمیکردم فردی هستم که افراد را راضی نگه میدارم، تا وقتی به آن فصل رسیدم!»
همچنین، به یاد داشته باشید صِرف اینکه هماکنون با موردی کشمکش ندارید به این معنا نیست که هرگز به مشکلی برایتان تبدیل نخواهد شد. پرهیز از احساس تاسف برای خودتان، هنگامی که زندگی خوب است، کار سادهای است. اما وقتی شغلتان را از دست میدهید یا جدایی سختی را تجربه میکنید، پرهیز از دام احساسِ ترحم به خود خیلی سختتر است. اینکه پیش از روبهرو شدن با آن موقعیت این کار را انجام بدهید، شما را به دانش و ابزارهایی برای روبهرو شدن با آن موقعیتهای سخت مجهز میکند.
هرچند، تمرینهای قدرت ذهنی این کتاب، فقط برای گذر از دوران سخت یا آمادگی برای آنها نیست. ولی خیلی بد است که تصور کنید تنها دلیل نیاز به قدرت ذهنی این است که بتوانید خودتان را برای فاجعه آماده کنید. قدرت ذهنی برای لذتبردن از دوران خوب هم هست. قویتر شدن به شما کمک میکند بیشترین بهره را از زندگیتان ببرید و حتی اگر احساس کردید به مهارتی تسلط یافتهاید، تقویت آنچه از قبل میدانید، هرگز آزارتان نمیدهد. شاید متوجه شوید تعمق روی کارهایی که به خوبی انجام میدهید برای ساختن اعتمادبهنفستان مفید است. همچنین، ممکن است فرصتهایی را برای بهکارگیری مهارتهایی که از قبل دارید در حوزههای جدید زندگیتان تشخیص دهید.

قسمتی از کتاب 13 کار برای تابآوری و عشق به خویشتن:
اگر میتوانستیم دنیا را کنترل کنیم، میتوانستیم اضطراب را از بین ببریم. اما نمیتوانیم مانع اتفاقهای بد بشویم و نمیتوانیم کاری کنیم تا مسائل به خواست ما رخ بدهند.
معنایش این نیست که امتحان نمیکنیم. بیشترِ ما روی چیزهایی انرژی میگذاریم که دستکم گاهی مواقع، هیچ کنترلی روی آنها نداریم. شاید ساعتهای زیادی نگران بودید که فرزند بزرگسالتان پولش را چگونه خرج میکند. یا شاید نگران این بودید که رئیستان در جلسهی بعدی چه چیزی به شما میگوید.
منظور این نیست که نباید برای فکرکردن به رفتارتان کمی وقت بگذارید. شاید برای حرفزدن با دختری که نمیتواند طبق استطاعتش زندگی کند، برنامهای بریزید. یا شاید برنامهای بریزید برای اینکه اگر رئیستان از کارتان انتقاد کرد، چگونه پاسخ بدهید. اما بین تفکر سازنده و نشخوار فکری دربارهی چیزهایی که نمیتوانید کنترل کنید، تفاوت وجود دارد.
فرض کنیم این آخر هفته، جشن بزرگی بیرون از خانه برای کسی تدارک دیدید و احتمال بارش وجود دارد. خوب است برنامهای داشته باشید برای اینکه اگر باران آمد، چه کنید. اما اینکه هر چند دقیقه با وسواس اپلیکیشنهای مختلف هواشناسی را بررسی کنید، فایدهای ندارد. از اینها گذشته، شما نمیتوانید آب و هوا را کنترل کنید. اما آنچه میتوانید کنترل کنید این است که آیا جشن را کنسل میکنید یا زمانش را تغییر میدهید، با وجود باران جشن را برگزار میکنید یا آن را داخل خانه برگزار میکنید.
وقتی یاد میگیرید روی چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید کنترل کنید، میتوانید زمان و انرژی زیادی را صرفهجویی کنید و قدرت ذهنی زیادی بسازید. اما پیش از آنکه آن تغییر را انجام بدهید، باید یاد بگیرید تشخیص بدهید چه زمانی روی چیزهایی تمرکز میکنید که کاملاً از کنترل شما خارج هستند.
هرچند، گاهی وقتها، مسائل کاملاً مشخص نیستند. در برخی موارد، ممکن است مقداری کنترل روی نتیجه داشته باشید، نه همهی آن. یک دقیقه زمان بگذارید تا ببینید چقدر روی موارد زیر کنترل دارید. شاید متوجه شوید چیزهای زیادی هست که فقط کنترل کمی روی آنها دارید، نه کنترل کامل. یادگیری تشخیص عوامل تحت کنترلتان به شما کمک میکند انرژیتان را جای درستی بگذارید.