جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
گلچینی از بهترین داستانهای اُ.هنری/ همهی مسائل به زنها ختم میشود
کتاب «گلچینی از بهترین داستانهای اُ.هنری» به همت انتشارات تهران به چاپ رسیده است. ویلیام سیدنی پورتر ملقب به اُ.هنری را استاد داستانهای کوتاه جهان لقب دادهاند. ویژگی برجستهای که داستانهای کوتاه او را متمایز میکند، بهزعم بسیاری از منتقدان ادبی، پایانهای خارقالعادهی آنهاست. در سال ۱۹۱۸، انجمن هنر و علوم ایالات متحده به افتخار او جایزهای برای بهترین داستانهای کوتاهی که هر ساله در امریکا به چاپ میرسد تعیین کرد که همواره برگزار میشود. در کتابِ حاضر، داستانهایی همچون گُل رُز دیکسی، قاتل ابلهان، لحظهی پیروزی، دو پیمانشکن، او نیز خدمت میکند، لوتوس و بطری، شبدر و نخل، کفش، فریبکار دوجانبه و همهی مسائل به زنها ختم میشود گردآوری شدهاند.قسمتی از کتاب گلچینی از بهترین داستانهای اُ.هنری:
هر سهی آنها پروندهی اسرارآمیزی که سالها بود رها شده بود را دوباره باز کردند. ماجرا در اتاق دعای همین خواهران کوچک صومعهی سامارینا اتفاق افتاده بود، همانجایی که رابینز و دومارس هنگام تجسس مشتاقانه و بیثمر برای پی بردن به راز خبر آن درحالیکه به مجسمهی زراندود مریم مقدس خیره شده ایستاده بودند. مادام درحالیکه سعی داشت ماجرا را جمعبندی و نتیجهگیری کند گفت: «اینطوری بود آقایان که آن مرد خبیث، موسیو مورین، به این کار دست زد. همه این حقیقت را درک خواهند کرد که او پولهایی را که من به امانت به او سپرده بودم دزدیده بود. بله، و من مطمئن هستم که او پولها را به گونهای خرج کرده بود.» در این لحظه مادام به سمت دومارس چرخید و لبخند گسترده و جامعی به او زد و گفت: «من آن روزهایی که شما به دیدن من آمدید و از من خواستید تمام مطالباتی که در مورد موسیو مورین میدانم به شما بگویم را بیاد دارم. البته من تحمل دیدن شما را در آن وضعیت بد نداشتم ولی اجباراً به سؤالات شما پاسخ میدادم. آه! بله، تکیه کلام شما مردها در این مواقع اینگونه است. بیشتر اوقات وقتی مردان پول میبازند میگویند: همهی مسائل به زنها ختم میشود. پس حتماً پشت ماجرا زنی وجود دارد. ولی این مَثَل در مورد موسیو مورین صدق نمیکند. نه، آقایان عزیز، قبل از اینکه موسیو مورین بمیرد با او مثل یک معصوم رفتار میشد. شما موسیو دومارس بهتر است برای پیدا کردن پولها، درون مجسمهی مریم مقدس را که موسیو مورین به صومعهی خواهران سامارینا ارائه داد جستجو کنید تا دنبال زنی بگردید که در زندگیاش بوده است.» با آخرین کلام مادام تیبال، رابینز حرکت کوچکی را شروع کرد و نگاه تیزش را از گوشه چشم بر دومارس انداخت. مرد کریول بدون اینکه تکانی بخورد درحالیکه به دودهای سیگار دایره شکلی که از دهان بیرون میداد با حالتی رؤیایی خیره شد. زمان در آن لحظه نُه صبح بود ولی چند دقیقهای بعد دو دست از هم جدا شدند و به مسیرهای متفاوت خود به سمت دفتر روزنامههایی که کار میکردند راهی شدند. و هم اکنون به داستان کوتاه هزارها دلار پول ناپدید شدهی مادام تیبال توجه کنید: شهر نیواورلینز ایالت لوئیزیانا با شفافیت شرایطی را که درست بعد از مرگ آقای گاسپارد مورین در شهر وجود داشت به یاد میآورد. آقای مورین یک سازنده خُبره طلا و جواهرآلات در منطقهی فرانسوینشین شهر نیو اورلینز بود. او مردی با شخصیت و با کلاس در جامعه به شمار میآمد. او به یکی از قدیمیترین خانوادههای فرانسوی شهر تعلق داشت و در مورد اشیاء آنتیک قدیمی و گرانقیمت و تاریخچه آنها، نظریات قابل احترام و با تأملی داشت. او مجرد بود و حدود پنجاه سال سن داشت و در شرایطی کاملاً راحت و آسوده در یکی از آن هتلهای قدیمی و نادر در خیابان رویال زندگی میکرد. یک روز صبح جسد او را در آپارتمانش پیدا کردند ولی پلیس هیچگاه به دلیل مرگش پی نبرد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...