چگونه یک مرد تبدیل به یک جزیره میشود؟
نیویورک تایمز پیرامون آخرین رمان کارن جنینگز، یعنی «یک جزیره»، مینویسد: اگر اثری داستانی بنویسید که از یک قوس رستگاری یا پایان خوش صرفنظر کند و همچنین شما یک نویسندهی زن باشید، دیر یا زود با این موقعیت روبهرو خواهید شد که عابران در پیادهرو به شما لبخند میزنند و میگویند: چرا تاریکی؟
خانم عزیز، چرا راه نور را انتخاب نکردی؟!
رمان «یک جزیره» نوشتهی کارن جنینگز نویسندهی اهل افریقای جنوبی، که اولینبار در ایالات متحده منتشر شد، دربارهی پیرمردی به نام ساموئل است که در یک نقطه جغرافیایی بهعنوان نگهبانِ یک فانوس دریایی در انزوا زندگی میکند. جهان این رمان به دنبال پاسخی برای این دو مفهوم است: تاریخ و انسانیت.
ساموئل پس از اینکه خانوادهاش را مستعمرهنشینان از سرزمینشان بیرون راندند، در فقر بزرگ میشود و مجبور میشود برای گذران زندگی در شهری که به آنجا فرار میکنند، به التماس متوسل شود. پدرش برای استقلال میجنگد اما این مسیری پرچالش است.
یک جزیره که در فهرست جایزهی بوکر بریتانیا در سال ۲۰۲۱ قرار داشت، به زیبایی و نهایت مینیمالیسم نوشته شده است. بخشهای موجود در روایت حاضر تداعی دنیای پیرامون این دو مرد است و در فلاشبکهایی به سن بلوغ و سپس اسارت عذابآور ساموئل میپردازد. جنینگز پرترهای زمخت و کندهکاریشده از جنبههای تاریک یک خانواده و شرایط اجتماعی که این خانواده را به این روز انداخته است ارائه میدهد و با کتابِ خود پرسشهای بسیاری در ذهن ما پدید میآورد.