
چووآ برای همه/ راهنمای یافتن تعادل در زندگی برای همه
کتاب «چووآ برای همه»، نوشتهی آکِمی تاناکا، به همت نشر شورآفرین به چاپ رسیده است. چووآ یک خصوصیت مرموز ژاپنی نیست، بلکه یک فلسفه است؛ مجموعهای از اعمال که میتواند طرز تفکر ما را دربارهی خود و دیگران تغییر دهد؛ شیوهای از تفکر در مورد جهان که میتوان آن را آموزش دید و آموزش داد. چووآ روشهایی را برای حل مسئله ارائه میدهد؛ روشهایی که به ما کمک میکنند تا بین نیروهایی که زندگی اغلب در جهت مخالف به سمتمان میفرستد تعادل ایجاد کنیم. چووآ به ما میآموزد که چطور با چالشها مواجه شویم: چگونه خانههایمان را تمیز و مرتب نگه داریم، چگونه عشقی پایدار بیابیم، چگونه با مرگ و فاجعه کنار بیاییم، چگونه با شجاعت به اعتقاداتمان پایبند مانده و به آنها عمل کنیم و چگونه به دیگران کمک کنیم.
چووآ به ما میآموزد بیش از هر چیز، خود را به سمت راهحلهای عملی سوق دهیم. چه در زندگی شخصی، چه در زندگی خانوادگی و چه در جامعهی بزرگترمان، چووآ یعنی جستوجوی راههای صلحآمیز جهت یافتن تعادل و چنین چیزی مستلزم این است که نیازها و خواستههای خود را بهصورت عینی دیده و آنها را در کنار نیازها و خواستههای دیگران قرار داده تا آرامش واقعی برایمان به ارمغان آورده شود. این رویکرد مستلزم فروتنی حقیقی است. این رویکرد در مورد ترویج احترام به دیگران و درعینحال احترام به خودمان است.
این طرز تفکر، قرنها از اساس ژاپنی تلقی میشد. «کتاب وِی»، یک کتاب تاریخی قرن سوم از شمال چین (آن زمان آن ناحیه وِی نامیده میشد)، برخی از اولین برخوردها با ژاپن را توصیف میکند که چینیها آن را سرزمین «وا» مینامیدند. مسافران قرن سوم از چین که به ژاپن سفر کرده بودند، در مقالات آن زمانشان خاطرنشان کردند که مردم «وا» برای نشان دادن احترام به افراد تعظیم میکنند. آنها رفتاری دوستانه و محترمانه با مسافران دارند. مقالات مسافران چینی، به عنوان بخشی از «کتاب وِی» ثبت شد. آنها مردم «وا» را با هدیه دادن، قرار دادن کف دستها روی هم و عمود و بالا نگه داشتن آنها رو به صورت و سینه در هنگام نیایش و علاقهشان به ماهی خام توصیف میکنند -همهی این رسوم در ژاپن تا امروز ادامه دارد.
بیشترین چیزی که بازدیدکنندگان از ژاپن در مورد این کشور، بسیار فریبنده و جذاب میدانند را میتوان در درسهایی که چووا باید به ما یاد بدهد یافت. ممکن است داستانهایی در مورد هواداران فوتبال ژاپنی شنیده باشید که از تمیزی کامل ورزشگاه بعد از بازی مطمئن میشوند یا ویدئوهایی از قطارهای ژاپنی را دیدهاید که در آن هر فرد، حتی در قلب شلوغترین شهر جهان، متعهد به ایجاد فضایی آرام و ساکت است.
نویسنده میگوید: «از زمانیکه ژاپن را ترک کردم و زندگی جدیدی برای خودم در انگلستان ساختم، برخی از جنبههای فرهنگ ژاپنی را با دید جدیدی نگریسته و حتی به برخی با دیدی انتقادیتر نگاه کردم. بااینحال، وقتی دربارهی فرهنگم به مردم میگویم، متوجه میشم که بارها و بارها به همین درسهای ساده در یافتن تعادل بازمیگردم. چیزهای عملی وجود دارد که همهی ما میتوانیم در زندگی روزمرهمان از آنها برای کمک به تعادل شخصی بهره ببریم.

قسمتی از کتاب چووآ:
گسترش توجه عاطفیتان به دیگران به اندازهی انجام تکالیف احساسی خودتان ساده است. این امر یعنی که بدانید چه بر شما میگذرد و کمی آگاهانهتر در مورد آنچه بر دیگران میگذرد فکر کنید.
وقتی حرفهایی که در یک مکالمه زدهایم را در ذهنمان مرور میکنیم -که اغلب هم حس میکنیم ناخواسته کسی را با حرفهایمان رنجاندهایم- متوجه میشویم که اگر حرفی غیرمفید یا حتی ناخوشایند زدهایم، احتمالاً به این دلیل بوده که احساس کردهایم عصبی، ناامید و عصبانی یا مشتاق به همراه کردن شخص دیگری با خود بودهایم. وقتی اجازه میدهیم تحت کنترل این احساسات باشیم، درنهایت چیزهایی به دیگران میگوییم که از گفتنشان پشیمان میشویم. با تلاش برای ارتباط گرفتن با احساسات خود که البته کمی هم سردرگمی را شامل میشود، ما قادریم از موقعیتهای اینچنینی اجتناب کنیم. دفعهی بعد که احساس میکنید غرق این احساسات شدهاید یا تحت تأثیر هیجانات قرار گرفتهاید، سعی کنید در سکوت به خود بگویید: «عصبانیت این شکلی است» یا «این همان چیزی است که به آن ناامیدی میگویند.» نام بردن و شناسایی احساساتتان را تمرین کنید، بهخصوص اگر حس میکنید ممکن است چیزهایی بگویید که پشیمان خواهید شد. وقتی به حسی ملایمتر و عینیتر توجه میکنید، میبینید که احساساتتان کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند.
هنگامیکه از افکارتان فاصله گرفته یاد گرفتید که آنها را کمی عینیتر مشاهده کنید، در جایگاه بهتری برای تمرکز بر احساسات دیگران قرار خواهید گرفت. دفعهی بعد که با کسی صحبت میکنید، سعی کنید توجه عاطفیتان را به دیگران و همچنین به خودتان معطوف کنید. سعی کنید از خود بپرسید: «حال آنها چطور است؟» وقتی به دیگران و آنچه ممکن است برایشان رخ دهد بیشتر و بهتر توجه نشان میدهیم، پس علاقهی فعالتری هم نسبت به اکوسیستم احساسی خود حس میکنیم. همیشه باید به یاد داشته باشیم که همهی ما بخشی از یک اکوسیستم احساسی هستیم. معمولاً اگر تعادل در اتاقی حضور نداشته باشد، تعادل شخصی ما هم غایب میشود. بررسی آگاهانهی رفتاری که دیگران دارند، حتی اگر آن را با صدای بلند انجام ندهیم، کمکمان میکند مهربانتر پاسخ دهیم. برای مثال، اگر یکی از همکاران در جلسهای خودش را کنار بکشد، میتوانید یک سؤال مستقیم از شخص او بپرسید تا به جمع بازگردد یا اگر دوستی کمی ساکتتر از حد معمول است، سعی کنید به او فرصتی بدهید تا در مورد چیزی صحبت کند که میدانید از حرفزدن و بحثکردن در موردش لذت میبرد. یک عمل سخاوتمندانه میتواند انرژی جدیدی را به اتاق و محیط تزریق کند. و هنگامیکه یک نفر توجه بیشتری به دیگران نشان میدهد، همه متوجه مزایای تقسیم بار احساسی و عاطفی خواهند شد.
-امروز چه کاری میتوانید انجام دهید تا تأثیرات کوچک و مثبتی بر اکوسیستم احساسیتان داشته باشید؟
-در پایان روز از خود بپرسید که اوضاع چگونه پیش رفته. آیا سعی کردهاید فعالانهتر گوش دهید یا بهطورکلی بیشتر در کنار دیگران حضور داشته باشید؟ آیا چنین چیزی به شما این امکان را میدهد که یک جدال را ختم به خیر کرده یا به کسی کمک کنید تا با حرف زدن و تشریک مساعی با شما احساس راحتی بیشتری کند؟
چووآ را بانو رحیمصالحی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۴۰ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۶۰ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.