
چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند!/ آلمان چگونه به کشوری بالغ تبدیل شد؟
کتاب «چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند!»، نوشتهی جان کمپفنر، به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. ۱۵۰ سال قبل، کشور آلمان با بههمپیوستن مجموعهای از چندین دولتشهر تشکیل شد. نیمی از عمر کوتاه این کشور قصهی وحشت، جنگ و دیکتاتوری بوده و نیم دیگر قصهی حیرتانگیز تاوان، ثبات و بالندگی. امروزه، درحالیکه بخش زیادی از دنیای معاصر مقهور اقتدارگرایی شده و ریشههای دموکراسی در حال نابودی است، آلمان همچون سنگری برای ثبات، قامت راست کرده است. «چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند!» روایت جذابی است از تاریخ، فرهنگ و هویت ملی آلمان؛ کشوری که خیلیها در غرب از آن نفرت دارند.
هدف اصلی جان کمپفنر، در این کتاب، ارائهی تصویری از آلمانی بالنده و درخشان است که بهرغم کمبودهایش، رفتهرفته جایگاه اصلی خود را در جهان پیدا میکند. نحوهی مواجههی این کشور با مسئلهی تاریخ، مهاجرت، تغییرات اقلیمی، سیاست خارجی، فرهنگ و همهگیری کرونا دلایلی هستند که بهزعم نویسنده آلمان را از کشورهای دیگر متمایز کرده است. کمپفنر با طرح پرسشهایی دربارهی آیندهی پسابرگزیت، به چرایی تبدیلشدن آلمان به الگویی برای دیگر کشورها میپردازد. این کشور پارادایم جدیدی از ثبات را بنا نهاده که برای کشورهایی مثل امریکا، فرانسه و انگلیس به دلایل مختلف آسان نیست. کشورهایی که در زمان حال با مشکلات زیادی دستبهگریباناند خود را با خاطرهی شکوه گذشته تسلی میدهند. آلمان، به خاطر گذشتهاش، نمیتواند چنین کند.
در ژانویهی ۲۰۲۱، کشور آلمان ۱۵۰ ساله شد؛ اما مردم این کشور تمایل چندانی نداشتند که این رویداد مهم را جشن بگیرند. آلمانِ زمان بیسمارک تا هیتلر مترادف است با نظامیگری، جنگ، هولوکاست و تجزیه. هیچ کشوری در این مدت کوتاه تا این اندازه خرابی به بار نیاورده است.
بااینحال، دو سالگرد نزدیکبههم داستان متفاوتی را حکایت میکنند. در نوامبر ۲۰۱۹، میلیونها نفر سیامین سالگرد سقوط دیوار برلین را جشن گرفتند. تا اکتبر ۲۰۲۰، سه دهه از اتحاد مجدد دو آلمان گذشته است و هیچ کشوری در این مدت کوتاه تا این اندازه دستاورد خوب نداشته است.
درحالیکه بخش زیادی از دنیای معاصر مقهور اقتدارگرایی شده و رؤسای جمهور امریکایی لگام گسیختهای، چینی قدرتمند و روسیهای انتقامطلب دموکراسی را از ریشه نابود کردهاند، یک کشور، یعنی آلمان، همچون سنگری برای شرافت و ثبات، قامت راست کرده است.
این همان آلمان دیگر است. این همان داستانِ این کتاب است.

قسمتی از کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند!:
تغییر سیاست آلمان دربارهی مسئلهی مهاجرت دلایل متعدد و پیچیدهای دارد. بخشی از آن به دلیل تمایل دستهی جدیدی از سیاستمداران، بهویژه سیاستمداران میانه و چپگرا بود که میخواستند کشورشان ناهمگونتر و بازتر باشد. دلیل دیگر آن ضرورت افت جمعیتِ سن کار و افزایش بازنشستههای سالمند بود. آلمان بهواقع داشت خالی از کارگر میشد. کمبود نیروی انسانی در بخش خدمات سلامت، مراقبتهای اجتماعی و صنعت ساختوساز بسیار حاد بود. کارشناسان جمعیتشناسی بر این باورند که به دلیل یکنواختی میزان کم فرزندآوری و پیری جمعیت حتی همین حالا هم لازم است آلمان سالانه حدود پانصد هزار نفر را به داخل کشور راه دهد. طبق قانون مهاجرت کاریِ جدیدی با نام شگفتانگیز فخکِر افتهسووندر ونکس گِزِتس، کارگران ماهری مانند تکنیسینهای آیتی اجازه دارند برای یافتن شغل بهمدت شش ماه وارد کشور شوند، مشروط بر آنکه بتوانند در این مدت خود را از لحاظ مالی تأمین کنند. این قانون احتمالِ شهروندی دائم را برای آن دسته از پناهجویانی که شغلی پیدا کردهاند و به اندازهی کافی بر زبان آلمانی مسلطاند فراهم میآورد. از سال ۲۰۱۵، یک سوم مهاجرانی که در آن موج بزرگ وارد کشور شدهاند کار پیدا کردهاند. آیا این نشانهی موفقیت است یا شکست؟ به نظر من، آمار بدی نیست.
در عکسی که گویای ۴۸ ساعت شگفتآور اولیهی سپتامبر ۲۰۱۵ بوده است، همه میتوانند تصاویر بدن بیجان آلان کوردی، پسر سه سالهی سوریهای را به یاد بیاورند که در ساحلی توریستی در نزدیکی تفرجگاه بودروم ترکیه با صورت روی ماسهها خوابیده بود. او و خانوادهاش سعی داشتند به جزیرهای در یونان برسند. بسیاری از پناهجویان مقادیر گزافی به قاچاقچیان انسان میدادند تا نهایتاً با قایقهای زهواردررفتهای مانند قایق خانوادهی آلان غرق شوند. هنوز هم همین کار را میکنند. تنها تفاوتی که از آن موقع به وجود آمده این است که ظاهراً بسیاری از اروپاییها به رنجهای آنان عادت کردهاند.
چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند! را اکبر درویشی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۶۳ صفحهی وزیری با جلد نرم و قیمت ۱۶۹ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
خرید کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند!