جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
نوشتههای پراکنده/ دوازده گفتوگو با کوروش صفوی پیرامون زبانشناسی
کتاب نوشتههای پراکنده، شامل دوازده گفتوگو با کوروش صفوی پیرامون مقولۀ زبانشناسی و از مجموعه نگینهای زبانشناسی به همت انتشارات علمی به چاپ رسیده است. صفوی میگوید: در این چهل سال و اندی که به کار معلمی مشغولم، بارها و به بهانههای مختلف به گفتوگو با عزیزانی پرداختهام که حرفهایم را جدی گرفتهاند و جایی منتشر کردهاند. خودم هم دقیقاً نمیدانم، تعداد این به اصطلاح مصاحبهها چندتاست. اوایل تمام آنها را جمع میکردم. یک صندوق داشتم و این روزنامهها و مجلهها را درونش جا میدادم و به حساب افتخارات ملی میگذاشتم. هرازگاهی هم به سراغ این صندوق میرفتم، تا از خودم تشکر کنم. بهتدریج آن صندوق پر شد و آن غرور هم جایش را به پوچی داد. در یک اسبابکشی اولین چیزی را که بیرونِ در خانه گذاشتم، همان صندوق بود. خیلی هم خوشخال بودم! اصلاً از اینکه عکسهایم را میدیدم و قیافهام را با قیافۀ امروزیام مقایسه میکردم، لجم میگرفت. خیلی از حرفهایم هم دیگر نه برایم معتبر بودند و نه اصلاً به درد میخوردند؛ مثلاً مصاحبههایی که به بازار کار برای زبانشناسان مربوط میشدند و همیشه این سؤال مطرح میشد که فارغالتحصیل این رشته کارش چیست! خوشبختانه تاریخ مصرف این صحبتها گذشت. اما بعضی از همان گفتوگوها باید دوباره خوانده میشدند. در آن گفتهها به نکاتی اشاره کرده بودم که بیشتر جنبۀ پیشگویی داشت، البته تعداد این گفتوگوها کم نبود و خیلی از آنها را اصلاً به خاطر نداشتم که کجا چاپ شدهاند. بههرحال، دوازده تا از آنها را در این مجموعه آوردهام. در تمامی این صحبتها، مصاحبهکننده فارغالتحصیل رشتۀ زبانشناسی بوده است و به همین دلیل، گاه پرسشها در قالبی فنی مطرح شدهاند. در متن اولیۀ این گپ و گفتها دو تغییر صورت پذیرفته است: اول اینکه تعارفها را کنار گذاشتهام و دوم اینکه برخی از پرسشها را جابهجا کردهام. فقط همین.قسمتی از کتاب نوشتههای پراکنده:
*در چند سال اخیر، بحث دربارۀ آموزش به زبانهای بومی بالا گرفته است. برخی بر این باورند که دموکراسی حکم میکند، سخنگویان هر زبانی، به زبان مادریشان تحصیل کنند. شما یکی از مخالفان این دیدگاهاید. چرا؟ -اجازه دهید بحثم را با مقدمهای آغاز کنم تا مسئله کمی روشنتر شود. من بارها در رسانههای مختلف و بهویژه در رسانههای خارجی، این مطلب را شنیدهام و همیشه برایم این پرسش مطرح بوده که چطور میشود در مورد مطلبی کاملاً فنی، تعدادی غیر متخصص را جمع کرد و نکتهای کاملاً تخصصی را به بحث گذاشت. در حال حاضر، در مجموعۀ وسیعی از کشورهای پهناور، از جمله در ایران، ما با تعداد کثیری زبان مختلف مواجه میشویم که هر کدام سخنگویان خاص خود را دارند. در همین ایران خودمان، ما با دست کم سیصد زبان مختلف سروکار داریم. از مازندرانی و گیلکی گرفته تا ترکی و کردی و لری و غیره و غیره. *اینها گویش نیستند؟ -وقتی من وفس میروم و حرفهای سخنگویان وفسی را نمیفهمم، وفسی برایم یک زبان به حساب میآید. مگر شما اگر به آمل بروید و دو نفر به گونۀ آملی زبان مازندرانی حرف بزنند، زبانشان را میفهمید؟ *خب نه. -پس اینها همه زباناند. مجموعهای از زبانهایی که در ایران به کار میروند، از زبانهای غیر ایرانی و غیر هند و اروپاییاند؛ نظیر ترکی یا عربی. برخی از این زبانها غیر ایرانیاند، ولی از خانوادۀ زبانهای هند و اروپاییاند؛ مثلاً ارمنی. برخی از زبانهای ایرانی، هم در داخل مرزهای امروزی ایران به کار میروند و هم در خارج از این مرزها؛ مثلاً فارسی که در ایران، تاجیکستان و افغانستان به کار میرود، یا کردی که جدا از ایران، در ترکیه، عراق، سوریه و غیره نیز سخنگو دارد، یا بلوچی و غیره. برخی از زبانهای ایرانی، نظیر کومزاریدر ایران سخنگو ندارند. بنابراین، مسأله به مراتب پیچیدهتر از این است که فرض کنیم، مثلاً چون در ایتالیا، ایتالیایی صحبت میکنند، پس در اتریش هم اتریشی حرف میزنند!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...