
میزانسن: به دنبال دروغگو
«به دنبال دروغگو» عنوان نمایشنامهای است نوشتهی دیمیتریس پساتاس. این نمایشنامهنویس در سال ۱۹۰۷، در ترابوزان، به دنیا آمد. در سال ۱۹۲۳، به آتن مهاجرت کرد و در نوامبر ۱۹۸۹، در آتن چشم از جهان فرو بست. دیمیتریس پساتاس نویسندگی را از نوشتن مطالب طنز و داستان در روزنامهها شروع کرد. مشکلات اجتماعی، سیاسی، عرف و عادت، رفتارهای مدیران دولتی و سیاستمداران را با مهارت دستآویز قرار داد و با نگاهی طنزآمیز به آنها پرداخت.
در سال ۱۹۳۷، «لذت عدالت» و «خشم عدالت» را منتشر کرد که از اولین نمایشنامههای طنز اوست و با این نمایشنامهها در یونان مشهور شد. بعد از جنگ دوم جهانی، که در آن نیروهای آلمان یونان را اشغال کردند، نمایشنامههای طنز ۱۹۴۱ نفر و مقاومت را در سال ۱۹۴۶، با موضوع مقاومت و مسائل آن دوران، منتشر کرد. در همان سال، انتشار کتاب «مضحکهی یک دورهی تاریخی» او را به شهرت و موفقیت بیشتری رساند، تا جایی که از او بهعنوان «عزیز نسین یونان» یاد شد. زیر آسمانخراشها، که تأثیرات او از سفر به ترکیه، فرانسه، انگلیس و امریکاست، در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و او را به چهرهای جهانی تبدیل کرد.
نمایشنامههای دیمیتریس پساتاس در اکثر کشورهای اروپایی ترجمه و به روی صحنه رفته است.
نخستین حرف بزرگترین کارگردانهای معاصر جهان دربارهی تئاتر این است که تئاتر باید بتواند به تماشاگرانش لذت بدهد و آنها را سرگرم کند و بعد حرفی را که میخواهد بزند به آنها منتقل کند. نمایشنامهی «به دنبال دروغگو» این ویژگی مهم را دارد. پساتاس نمایشنامهنویس و طنزپرداز ترکتبار است که در یونان زندگی و فعالیت کرده است. زندهیاد جمشید مشایخی این نمایشنامه را یک کمدی فاخر میدانست. ویژگی مهم طنز اجتماعی و اخلاقی این نمایشنامه، که به هیچ جغرافیایی محدود نمیشود، مضمونی جهانشمول دارد که میتواند در هر جامعهای رخ بدهد. ساختار محکم آن، روابط انسانی و اجتماعی را در قالب نمایشنامهای رئالیستی در ژانر کمدی بیان کرده و این روابط را نقد و به چالش کشیده است.
آدمها چقدر دروغ شنیده و چقدر دروغ گفتهاند و چقدر ما به شنیدن و گفتن این دروغها عادت کردهایم. در این نمایش، شخصیتها یا در حال دروغ گفتن هستند یا در حال دروغ شنیدن و فقط دو آدم صادق به چشم میخورد که در آخر به وصال یکدیگر میرسند. این نمونهی کوچکی از جامعهی بشری است با انسانهایی که در سطوح و شکلهای مختلف یا به گفتن این دروغها عادت کردهاند یا به شنیدنشان.

قسمتی از نمایشنامه به دنبال دروغگو:
زوزو: یعنی دروغ توی سیاست یه مهارت الزامیه؟
فریکیس: چی میگین خانم زوزو... مگه میشه دروغ رو از ذات سیاست حذف کرد؟
جنی: بیخیال زوزو جون... داره شوخی میکنه.
فریکیس: نه!... شوخی نمیکنم عزیزم. شوخی نمیکنم. آدمهای مختلفی میآن اینجا، درخواستهای جور واجوری ازم دارن... از استادی توی دانشگاه تا آزمایش ادرار...
زوزو: آزمایش ادرار؟
فریکیس: آره... آزمایش ادرار... برای براومدن از پس مشکلات این مردم یه آدمی مثل جن و روح لازم داریم.
جنی: پس یه نفر میخوای که جواب رد به درخواستهای مردم بده؟
فریکیس: نه جانم، در عین اینکه به درخواستهای مردم رسیدگی میکنه، نباید دلشون رو بشکنه و ذهنیتشون رو نسبت به ما خراب کنه.
زوزو: مگه میشه؟
فریکیس: آره که میشه... یه ماشین دروغگو لازم داریم.
زوزو: خوبه... اما شما مجبور نیستین به درخواستهای مردم رسیدگی کنین.
فریکیس: قول دادم... وعده دادم... چی کار میتونم بکنم. وعدههایی که قبل از انتخابات مجبور بودم بدم... روال انتخابات این رو ایجاب میکنه... همیشه همینطور بوده... همه... همه...
جنی: بعدش هم میگه بلد نیستم دروغ بگم.