#
#

معرفی کتاب: معماری توسعه (تجربه لی کوان یو و سنگاپور)

2 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

«معماری توسعه» با زیرعنوانِ معمار بزرگ پیشرفت و توسعه سنگاپور، چگونه می‌اندیشید؟ کتابی است به قلم علی اشرف افخمی که نشر نیستان آن را به چاپ رسانده است. جزیره‌ای بسیار کوچک، مخوف، غرق در فقر، فحشا و فساد، در مدتی کوتاه از یک کشور جهان سوم به جهان اول ارتقاء یافت و به نیویورک آسیا و معجزه‌ی قرن شهره شد.

کتاب حاضر به تجربه‌ی لی کوان یو و سنگاپور می‌پردازد. وی با اتخاذ استراتژی متمایز «بلندمدت‌نگر Long termism‌»، کشوری را که وجود نداشت، طی ۳ دهه ساخت و به مردمش از قومیت‌های مختلف، هویت ملی یگانه‌ای بخشید.

لی کوان یو می‌گوید: «در سنگاپور فکر است که کار می‌کند. برای بقا، نباید به چیزی کمتر از عالی قانع باشیم. یک رهبر باید خوشبختی خود را در خوشبختی مردم کشورش بداند. برای رهایی از فقر و فساد، باید اعتماد مردم را جلب و در بهبود وضعیت معلمان و توسعه‌ی آموزش، به‌ویژه آموزش کاربردی، سرمایه‌گذاری کرد. به‌علاوه باید به استراتژی‌های: تعامل با جهان، اقتصاد باز، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تربیت مدیران جهان‌تراز، شایسته‌گزینی، نوآوری، استقرار نظم، مشارکت مردم و فسادستیزی پایبند بود.»

نویسنده می‌گوید: «همه‌چیز آموختنی است؛ حتی درماندگی نیز آموخته شدنی است. ما نباید یاد بگیریم که درمانده زندگی کنیم. سال‌ها پیش مردم ایران، کشورشان را با سوئیس مقایسه می‌کردند، ۲ دهه بعد، از این ناراحت بودند که چرا کشورشان از کره‌جنوبی عقب افتاده است! و یک دهه بعد هم از این ناراضی بودند که چرا کشورهایی مانند امارات، ترکیه و مالزی از ایران جلو زده‌اند! و امروز با شگفتی می‌بینیم که بسیاری از مردم از وضعیت کنونی بسیار خشنود و خدا را شاکرند که مانند عراق و سوریه درگیر جنگ، درگیری، ناآرامی و آوارگی نشده‌اند یا به سرنوشت افغانستانِ مظلوم دچار نشده‌اند. قطعاً این شیوه‌ی نگرش درست نیست، ما قادریم بیاموزیم که به همان استاندارد، مثلاً سوئیس، از نظر رفاه و زندگی برسیم و نباید به کمتر از آن رضایت دهیم. بدون تردید نقش حکمرانی در این تغییر نگرش و ایجاد جنبشی هم‌سو و همگانی، برای دستیابی به این خواسته‌ی طبیعی، کلیدی است.»

«نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر «توهم دانایی» است! زیرا نادانی در ندانستن نیست، در «مقاومت در برابر دانستن» است. تاریکی با کشیدن شمشیر، ابراز خشم و کشیدن فریاد از بین نمی‌رود؛ باید نور تابانید و چراغ را روشن کرد! تاریک‌اندیشی؛ قفلی است که تنها با کلید آگاهی باز می‌شود. راه‌کار، در گشودن پنجره‌ی دانایی است.»

حواسمان باشد که «توسعه اتفاقی نیست».

قسمتی از کتاب معماری توسعه:

هنگامی‌که سنگاپور در سال ۱۹۶۵ از فدراسیون مالزی اخراج شد، با تهدید و محاصره همسایگانی مثل مالزی و اندونزی روبه‌رو بود. در داخل کشور هم به سبب بافت جمعیتی و قومی (حضور چینی‌ها، مالایایی‌ها و هندی‌ها) از آشوب‌های داخلی در رنج بود و شورش‌های کمونیستی نیز امنیت ملی و بقای این کشور فقیر را تهدید می‌کرد.

به همین خاطر به سیاست نظارت شدید، البته به بهانه‌ی «بقا و شکوفایی» جزیره روی آورد و در راستای تحقق آن حقوق شهروندی مانند آزادی بیان و حق اعتصاب، بسیار محدود یا کنترل می‌شد. با هرگونه شایعه‌پراکنی یا انتشار اخباری که به گمان آنان نظام موجود را نامتعادل سازد، با شدت برخورد می‌شد. اکنون در این «دولت‌شهر» اعتراضات بسیار نادر بوده و به‌ندرت اعتصابی رخ می‌دهد.

سیستم حکومتی حاکم بر سنگاپور مدل وست مینستر (مدل حکومتی در بریتانیا) است که با اصلاحاتی اجرا می‌شود و مهم‌ترین ویژگی و تفاوت آن جلوگیری از ظهور احزاب قدرتمند است تا نتوانند در عملکردها تعلل ایجاد کنند و باعث ضعف اجرای قوانین شوند.

در سنگاپور با هرگونه عملی که باعث کندی مقررات باشد یا تضعیف مدیران دولتی در انجام وظایف را سبب شود، به‌شدت مقابله می‌شود. بااین‌حال در سنگاپور، انتخابات آزاد برگزار می‌شود. هرچند نظارتی شدید بر آن حاکم است تا نظام تضعیف و اصول پایه‌ریزی شده خدشه‌دار نشود، درعین‌حال آن‌قدر رقابت باشد، که دولت پاکیزه بماند و خودکامه نشود.

در نظام حاکم بر سنگاپور، عوام‌گرایی (پوپولیسم) نیز جایی برای عرض اندام ندارد؛ زیرا این باور وجود دارد که این طرز تفکر، اجرای مقررات و قوانین کشور را مختل می‌کند، زمان را از دولت می‌گیرد و مخل پیشرفت کشور است.

در این دولت‌شهر تأکید بر تصمیم‌گیری برای منافع ملی بلندمدت است و کوتاه‌مدت بودن دولت‌ها در نظام‌های دموکراتیک غربی را مانع اصلی حل مشکلات می‌دانند.

او دموکراسی غیرهدایت‌شده را عامل اصلی تشنجات و اختلالات داخلی می‌دانست که عملاً مانع اجرای اهداف بزرگ برای کشور و تأمین آینده‌ای اطمینان‌بخش است و فی‌المثل مشکل کشور بحران‌زده و ضعیف فیلیپین در آن زمان را، داشتن دموکراسی بیش از حد می‌دانست. زمانی که رهبران و دولت فیلیپین از او برای سروسامان دادن کشورشان مشاوره خواستند به صراحت، آزادی بی‌بندوبار و لجام گسیخته حاکم بر این کشور را، باعث و بانی مصیبت‌های فیلیپین دانست.

بااین‌حال لی کوان یو ساختاری را پایه گذاشت که در آن انتخابات پاک برگزار شود. بدون اینکه «حزب اقدام مردم PAP» (حزب حاکم بر کشور) کنترل کشور را از دست بدهد. با این توجیه که منافع کلان نباید فدای رقابت‌های حزبی شود.

در سایه‌ی استقرار و دوام این حزب و با رهبری لی بود که سنگاپور طی چهار دهه، رشد اقتصادی مداوم بالا تا ۸ درصد را تجربه کرد.

لی این معجزه را در مقابل چالش‌های عظیم به حقیقت مبدل ساخت. جزیره‌ای پر ازدحام و غوطه‌ور در فقر و دست به گریبان با امراض مناطق حاره مثل مالاریا و با مهاجران چند زبانه و چند نژاده و البته بدون داشتن تاریخچه‌ای قابل توجه از حیث سنت و فرهنگ دیرپا، تدبیری که «لی» برای این مورد اخیر اندیشید. این بود که کوشید الگوی «ارزش‌های آسیایی» را به‌عنوان تفکر و ارزش پایه‌ای با هدف رشد و توسعه سنگاپور ارائه، مطرح و نهادینه کند.

این الگو عمدتاً ریشه چینی داشت، زیرا که اکثریت مردم این جزیره را چینی‌های مهاجر تشکیل می‌دادند و حتی تا چندی پیش چینی‌های نسل اولی در سنگاپور زندگی می‌کردند (پدران رهبران چینی‌نژاد سنگاپور، اغلب در چین به دنیا آمده و به‌عنوان کارگر مهاجر به وسیله انگلیسی‌های استعمارگر به این جزیره آورده شدند) این موضوع در مورد هندی‌های سنگاپور نیز صدق می‌کند که عمدتاً از منطقه تامیل هندوستان برای کار به وسیله‌ی انگلیسی‌ها به این جزیره منتقل شدند.

خرید کتاب معماری توسعه (تجربه لی کوان یو و سنگاپور)

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید