معرفی کتاب: قدرت ما
«قدرت ما» با زیرعنوانِ بهکارگیری هویت جمعی برای ترویج همکاری و همبستگی اجتماعی عنوان کتابی است نوشتهی مشترک جی ون بیول و دامینیک پَکر که نشر مون آن را به چاپ رسانده است. نویسندگانِ کتاب میگویند: ما، در مقام روانشناسان اجتماعی، در این کتاب به بررسی این موضوع میپردازیم که گروهها چگونه به ما احساس هویت میدهند و این هویتها چطور نحوهی درک ما از دنیا، نوع احساسات و باورها و نیز شیوهی تصمیمگیریمان را شکل میدهند.
ما همچنین سازوکارهای هویتهای مشترک را بررسی میکنیم. چه چیزی باعث میشود افراد به یک هویت اجتماعی برسند؟ وقتی افراد خود را در قالب عضویت در یک گروه تعریف میکنند، چه اتفاقی برایشان میافتد؟ و این هویتهای مشترک چطور به بهبود عملکرد، افزایش همکاری و ترویج هماهنگی اجتماعی منجر میشوند؟
ما در این کتاب، به قدرت نهفته در احساس «ما» بودن میپردازیم و توضیح میدهیم که سازوکارهای هویتی برای درک زندگی بشری چه نقش مهمی دارند. ارسطو در سخن مشهوری میگوید: «شناخت خویشتن سرآغاز حکمت است.» اما ما معتقدیم که شناخت حقیقی خود به معنای تلاش برای رسیدن به جوهری تغییرناپذیر و ثابت نیست، بلکه شناخت خویشتن به معنای درک چگونگی شکلگیری و بازشکلگیری هویت از طریق تعامل با جهان اجتماعی پیرامون ماست که ما جزء تفکیکناپذیر آن هستیم و نیز درک چگونگی تأثیر ما در شکلگیری هویت افراد دیگر است.
درک سازوکار هویت نوع خاصی از حکمت را در اختیار ما قرار میدهد: توانایی دیدن، معنا کردن و گاه مقاومت در برابر نیروهای اجتماعی تأثیرگذار بر ما. درک سازوکارهای هویتی به ما امکان میدهد بر گروههایی هم که به آنها تعلق داریم تأثیر بگذاریم. در ضمن از این طریق میتوانیم رهبریِ مؤثر، پرهیز از گروهزدگی، ترویج همکاری و مبارزه با تبعیض را هم یاد بگیریم.
در این کتاب قصد داریم درک عمیقتری از معنای هویت را ارائه دهیم؛ درکی که باعث شود از سؤال «من کیستم؟» برسیم به سؤال «من میخواهم که باشم؟»

قسمتی از کتاب قدرت ما:
در مراحل اولیهی همهگیری کووید-۱۹ هنوز هیچ واکسن یا درمانی وجود نداشت. متخصصان سلامت عمومی در سراسر دنیا اعلام کردند که یکی از مهمترین روشها برای کاهش سرعت انتقال ویروس، حفظ فاصلهی اجتماعی است. مردم باید تا حد ممکن در خانه میماندند و رفتوآمدهایشان را محدود میکردند؛ اما با اینکه مقامات به مردم التماس میکردند که در خانه بمانند و به جاهای شلوغ نروند، تصاویر مهمانیها، میخانههای شلوغ و سواحل پرازدحام نشان میداد که همه به این پیامها اهمیت نمیدهند.
اینکه چرا مردم به توصیهی متخصصان سلامت عمومی عمل نکردند، میتواند از بیپروایی جوانان گرفته تا نظریات توطئه، دلایل مختلفی داشته باشد؛ اما بهخصوص در ایالات متحده، نظرسنجیها نشان داد که دودستگی حزبی علت اصلی این ماجراست. نظرسنجی مشترک شبکهی خبری انبیسی و نشریهی والاستریتژورنال در اوایل مارس ۲۰۲۰، نشان داد که ۶۸ درصد از دموکراتها نگران بودند که یکی از بستگانشان به ویروس مبتلا شود، اما فقط ۴۰ درصد از جمهوریخواهان نگرانی مشابهی داشتند. یک نظرسنجی دیگر هم نشان داد که دموکراتها ۱۸ درصد بیشتر از جمهوریخواهان از حضور در جاهای شلوغ پرهیز میکردند.
چرا در رابطه با ویروس، چنین اختلاف حزبی زیادی به چشم میخورد؟ یک احتمال آن است که بیشتر محافظهکارها در مناطقی روستاییتر و کمجمعیتتر زندگی میکنند و بیشتر لیبرالها در شهرهای بزرگ و پرازدحامی که شرایط برای انتقال ویروس مهیاتر است. جِی هم اولین ماههای شیوع همهگیری را کنج خانهاش در منهتن کز کرده بود که یکی از مناطق اصلی شیوع ویروس در جهان بود.
اما توضیح دیگر به سازوکارهای هویت سیاسی مربوط میشود. رهبران و نخبگان هر دو حزب پیامهای متفاوتی را منتشر میکردند که احتمالاً بر تلقی پیروانشان از خطر انتقال ویروس تأثیر داشت. چهرههای برجستهی جناح راست بهوضوح دربارهی این همهگیری تردید داشتند. شان هنتی از مجریان فاکسنیوز در برنامهی رادیوییاش به نام «صدای نیویورک» گفت که شاید موضوع ویروس کرونا شایعهای باشد که دولت پنهان منتشر کرده و همکارش تریش رِگان دموکراتها را متهم کرد که بحران کرونا را برای تخریب و شیطانی نشان دادن رئیسجمهور به راه انداختهاند.
درواقع تأثیرگذارترین عضو حزب محافظهکار، یعنی خودِ رئیسجمهور ترامپ، یکی از بدبینترین اشخاص دربارهی همهگیری کرونا بود. او اساساً نگرانیهای مربوط به همهگیری را «ترفند دموکراتها» نامید و پیوسته خطر ویروس و اهمیت و تأثیر اقداماتی مثل فاصلهگذاری اجتماعی را کماهمیت تلقی میکرد.
برای اینکه ببینیم آیا نگرشهای حزبی دربارهی ویروس در رفتار واقعی افراد بازتاب داشته یا فقط اظهار نظری انتزاعی است، الگوهای رفتوآمدی اشخاص را در شهرستانها و ایالات جمهوریخواه و دموکرات با هم مقایسه کردیم. در این پژوهش با آنتون گولویتزر و همکارانش در دانشگاه یِیل همراه شدیم و دادههای رهگیری زمینیِ بیش از هفده میلیون تلفن هوشمند را بررسی کردیم تا ببینیم آیا ساکنان مناطقی با تمایلات سیاسی متفاوت به لحاظ فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت قرنطینه هم رفتارهای متفاوتی دارند؟ به منظور حفظ حریم شخصی، از اطلاعات تکتک تلفنها استفاده نکردیم، بلکه به میزان کلی رفتوآمد در کل شهرها و ایالتها توجه کردیم.
نتایج بسیار روشن بود. از ۹ مارس تا ۸ مِه، یعنی در اولین موج همهگیری، شهروندان دموکرات در خانه مانده و شهروندان جمهوریخواه به رفتوآمدهایشان ادامه داده بودند. در مجموع، آن شهرستانهایی که در انتخابات سال ۲۰۱۶ به دونالد ترامپ رأی داده بودند، ۱۶ درصد بیشتر به مکانهایی غیرضروری مثل رستورانها رفتوآمد داشتهاند. البته با گسترش شیوع کرونا، همه بیشتر به فاصلهگذاری روی آوردند و رفتوآمدهای غیرضروری را کاهش دادند، اما با وجود این، شکاف حزبی حتی بیشتر از گذشته شد!
ما چندین فرضیه را در این زمینه آزمایش کردیم. معلوم شد که شکاف حزبی در زمینهی رفتوآمدها را نمیشد با عواملی مثل تراکم جمعیت، نرخ ابتلای محلی به کووید-۱۹، معیارهایی اقتصادی مثل درآمد خانوار و نرخ اشتغال یا سن متوسط و تمایل درآمد خانوار و نرخ اشتغال یا سن متوسط و تمایلات دینی جمعیت توضیح داد. در عوض، میزان توجه مردم هر منطقه به رسانههای محافظهکار باعث کاهش فاصلهگذاری اجتماعی میشد. به عبارت دیگر، هرچه مردم بیشتر به اخبار محافظهکارها گوش میدادند، بیشتر به دستورالعملهای فاصلهگذاری اجتماعی بیتوجهی میکردند.