معرفی کتاب: در جستوجوی عادتهای بهتر
«در جستوجوی عادتهای بهتر» عنوان کتابی است به قلم داریوس فوروکس که نشر فلسفه آن را به چاپ رسانده است. شاید بتوان سال ۲۰۲۰ را در شمار آن سالهایی قرار داد که هرگز از یاد نخواهیم برد. اگرچه این ماندگاری به شروع دههی جدید میلادی ارتباطی ندارد، آن را مدیون ویروسی به نام کووید-۱۹ هستیم که بسیاری از افراد سعی دارند از خاطرات خود حذفش کنند!
با همهگیری ویروس کرونا، امور روزمره زندگی ما هم دستخوش تغییرات فراوانی شد. به جای حضور در محل کار، شغل خودمان را به خانه آوردیم و با خانهنشینی برای مدتی طولانی، ابعاد مختلف زندگی خودمان را تغییر دادیم. برخی شروع به یادگیری زبان کردند و برخی ورزش را به روتین روزانهی خود اضافه کردند تا بتوانند با افسردگی ناشی از خانهنشینی مقابله کنند؛ اما آیا این عادات خوب ادامهدار بودند؟
زیگموند فروید اعتقاد داشت که اکثریت رفتارهای ما در بخش ناخودآگاه ذهنمان تنظیم میشود و تنها بخش ناچیزی از فعالیتهای ما براساس قسمت خودآگاه ذهنمان شکل میگیرند. بهطورکلی، رفتارهای ما به کوهیخی شباهت دارند که فقط قلهی آن را مشاهده میکنیم؛ درحالیکه عملکرد اصلی آن به اجزای عمیقتر یعنی همان ذهن ناخودآگاه مرتبط میشوند. پس اکنون نتیجه میگیریم که عادتهای ما، بازیگر اصلی فیلم زندگیمان هستند و وضعیت فعلی ما را تعیین خواهند کرد.
احتمالاً شما هم با این شرایط روبهرو شدهاید که با اشتیاق فراوان، عادت سازندهای را به برنامهی روزانهی خود اضافه کنید و با قدرت قدمهای ابتدایی را بردارید؛ ولی پس از گذشت مدتی نهچندان طولانی، به سبک زندگی سابق خود بازگردید. اگر تاکنون به شرایطی مشابه گرفتار شدهاید، داریوس فوروکس این کتاب را برای شما منتشر کرده است!
داریوس فوروکس تاکنون ۷ کتاب پرفروش را در حوزهی توسعهی فردی و افزایش بهرهوری منتشر کرده است. علاوه بر کتاب حاضر، عناوین «همین امروز انجامش بده»، «هنر شفاف اندیشیدن» و «برای رسیدن به آزادی به چه چیزهایی نیاز داریم» از جمله آثار مشهور او هستند.
تاکنون بیشتر کتابهایی که در رابطه با توسعهی فردی مطالعه کردیم، روی نتیجهی نهایی متمرکز میشدند و راهکار مشخصی را در اختیار ما قرار نمیدادند و طبیعتاً به نتایج موردنظر خود دست پیدا نمیکردیم.
داریوس فوروکس تلاش کرده تا راه و روشی متفاوت را به کار بگیرد و به جای مقصد نهایی، بر مسیر منتهی به اهدافمان متمرکز شود. شاید بتوانیم از همین موضوع به عنوان مهمترین وجه تمایز این کتاب با دیگر کتابهای این حوزه یاد کنیم.
با معرفی سیستمی ساده، فوروکس ما را از پیچیدگیهای بیهوده و کلیشهای در امان نگه داشته تا بتوانیم به آسودگی هرچه تمام، نقشهی راه خود را برای دستیابی به اهدافمان ترسیم کنیم. علاوه بر ارائه راهحلهای کاربردی، میتوانیم از تجربهی افراد مختلفی که بخشی از تاریخ را رقم زدهاند بهرهمند شویم. البته صحبت بر سر تقلید نیست، زیرا به قول داریوس فوروکس، ضرورتی وجود ندارد که ما به افرادی مانند کوبی برایانت یا وارن بافت تبدیل شویم، بلکه کافی است سبک زندگی مناسب خودمان را پایهگذاری کنیم تا به نتایج دلخواهمان دست یابیم.

قسمتی از کتاب در جستوجوی عادتهای بهتر:
دستاوردهای ما براساس عادتهایمان شکل میگیرند. موفقیتها در لحظه کسب نمیشوند. تنها افرادی میتوانند به هدف مورد نظر خود برسند که برای مدتی طولانی، کارهای درستی را به شیوه درست انجام داده باشند. به همین دلیل، نیاز داریم تا حس مسئولیتپذیری خودمان را تقویت کنیم. برای افزایش انگیزه، بهتر است به افراد و دیگر عوامل محیطی توجه نداشته باشیم و خودمان محرک اصلی کارهایمان باشیم.
پیشتر گفتم که مهمترین عامل تضمینکننده موفقیت، به تداوم و طولانیمدت بودن آن بستگی دارد. بنابراین زیرنظر گرفتن مسیر پیشرفت مهمترین فاکتوری است که برای موفقیتهای طولانیمدت و پایدار به آن نیاز داریم.
احتمالاً بارها پیش آمده که عادتی را ایجاد کنید و پس از گذشت چندین هفته یا حتی چندین ماه، از ادامه دادن آن سرباز بزنید. زندگی در چهارچوب عادتها، فعالیتی است که به ثبات و انرژی زیادی نیاز خواهد داشت. از آنجایی که پایبندی به عادتها امری دشوار است، هرکسی قابلیت استوار بودن در مسیر را ندارد؛ اما شما سعی دارید تا زندگی خود را دگرگون کنید.
این مرحله، کسلکنندهترین بخش فرایندی است که با هم آغاز کردیم؛ اما قبل از هر چیز، باید نسبت به آن آگاهی کافی پیدا کنید و بر آن اشراف داشته باشید. نیازی نیست که روند پیشرفت خود را مانند تیمهای ورزشی حرفهای ثبت و بررسی کنید. اگرچه من اطلاع دارم که افراد بسیاری، تمایل دارند تا آمار و اطلاعات زندگی خودشان را بهطور دقیق ثبت کنند و برای این موضوع معیارهایی را مشخص میکنند؛ اما چرا این نوع اطلاعات ضبط میشوند؟
بسیاری از ما، زمان زیادی را صرف جمعآوری و اندازهگیری اطلاعاتی میکنیم که هیچگونه نیازی به آنها نخواهیم داشت. آیا این موضوع اتلاف وقت محسوب نمیشود؟ بهتر نیست که تمام مراحل اضافی را کنار بگذاریم و روی هدف واقعی ثبت تغییرات یعنی «تسلط بر اهداف» تمرکز کنیم؟