معرفی کتاب: درباره‌ی حرف مفت

2 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

«درباره‌ی حرف مفت» کتابی است نوشته‌ی هری جی فرانکفورت که نشر علم آن را به چاپ رسانده است. اگر قبول کنیم که زبان مهم‌ترین ابزار در دسترس بشر برای مُفاهمه است و باز هم اگر قبول کنیم که ما همه‌ی تفکرات، اندیشه‌ها و رؤیاها و آرزوهای خود را در قالب کلمات و جملات بیان می‌کنیم و به دیگران منتقل می‌سازیم پس می‌توان گفت اغلب ولی نه همیشه از گفته‌های هر فرد یا از سخنانش می‌توان به ژرفای هستی او پی برد. برای همین است که در سراسر جهان زبان‌شناسی و علم آن برای متفکران از اهمیت بالایی برخوردار است و درست به همین دلیل است که یک استاد ممتاز فلسفه از اینکه انسان‌ها امروزه زبان را به «حرف مفت»زدن آلوده می‌کنند برآشفته است.

آیا اگر قبول کنیم که در گذشته‌ها و پیش از گسترش ارتباطات سریع و آنی ما کمتر دربند «حرف مفت» گرفتار می‌شدیم سخن به گزاف گفته‌ایم؟ البته محاسن ارتباطات سریع به جای خود ولی معایبی هم دارد و این حرفی است که پروفسور فرانکفورت در یک سخنرانی بیش از دو دهه پیش از تغییر و تحولات سریع در امر ارتباطات در دانشگاه ییل ایراد کرد و در آن زمان چندان هیاهویی به وجود نیاورد؛ ولی زمانی که ناشری در سال ۲۰۰۵ آن را به‌صورت کتابی کوچک درآورد توجه همه را جلب کرد و مدت‌ها در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌ها جای گرفت.

ما خود می‌دانیم که هرروزه چقدر از اوقاتمان برای شنیدن حرف مفت اجباراً یا اختیاراً تلف می‌شود و حتی در فرودگاه هم که در انتظاریم فردی روبه‌روی ما می‌نشیند و ممکن است ساعت‌ها حرف بزند! این حرف‌ها چیزی جز حرف مفت نیست؛ زیرا اندیشه‌ها، رؤیاها و آرزوهای او را نمی‌رساند و این را از شنیدن کلمات و جملات فرد سخنگو می‌توان درک کرد؛ پس ما مهم‌ترین ابزار مفاهمه را امروزه به خطا مصرف می‌کنیم چون از راه شنیدن حرف مفت نمی‌توان به ژرفای هستی شخص گوینده پی برد!

پروفسور هری جی فرانکفورت یکی از استادان به‌نام فلسفه‌ی اخلاقیات در دانشگاه پرینستون امریکاست. پروفسور فرانکفورت مدعی است که در جامعه‌ی امریکا حرف بی‌ربط زدن بسیار متداول شده و در این زمینه یک سخنرانی ایراد می‌کند که سال‌ها بعد بسیار مورد توجه دانشگاهیان قرار می‌گیرد و دانشگاه پرینستون هم اقدام به چاپ آن می‌کند. این کتاب در امریکا فروش چشمگیری هم داشت.

قسمتی از کتاب درباره‌ی حرف مفت:

اگر فردی دائماً سخن به گزاف گوید و به این موضوع تظاهر کند که سخنش از اهمیت خاصی برخوردار است (در صورتی که این‌چنین نیست!) پس شاید فقط گزافه‌گویی می‌کند. من حرف‌های او را مثال خوبی برای «حرف مفت» نمی‌دانم؛ زیرا ما باید شرایط آن شخص زمانی که دهانش را باز می‌کند را درست درنظر بگیریم. با این‌همه نباید فرض را بر این نهاد که حرف‌مفت‌زنی ضرورتاً انگیزه‌اش تظاهر و گزافه‌گویی است.

این بحث جالبی است که ما اغلب به آن توجهی نداریم و به‌راحتی از آن می‌گذریم... تحریف افکار، احساسات و یا برخوردهای فردی: این بخش مهمی است که باید با دقت آن را دنبال کرد... کسی که افکار، احساسات و یا برخوردها را تحریف می‌کند در حقیقت مرتکب تحریف کاراکتر خود شده است، این موضوع مسائل بسیاری را مطرح می‌سازد، زیرا هرگاه فردی عمداً تصویری غلط از هر چیز و یا هرکس ارائه دهد شکی ندارد که آن فرد در حقیقت افکار، احساسات و برخوردها و رفتار خود را تحریف کرده است. البته ممکن است همین شخص به احساسات و افکاری تظاهر کند که اصلاً در وجودش نیست و یا به خواسته‌ها و آرزوهایی تظاهر کند که اصلاً در مغز و قلبش ندارد.

حال فرض کنیم همین شخص یا با دروغگویی و یا از راه‌های دیگر چیز دیگری را تحریف کند آن‌وقت تکلیف چیست؟ در آن‌جا وضعیت فرق می‌کند چون او دو چیز را تحریف کرده: اولاً او هرآنچه را که راجع به آن حرف می‌زده تحریف کرده ثانیاً تصویر غلطی از آنچه در تصورش راجع به آن موضوع وجود دارد ارائه داده که در این پروسه او ذهن و افکار خود را نیز گول زده و تحریف کرده است!

کالاهای صنعتی و یا غیرصنعتی که دقتی در ساخت آن‌ها به کار نرفته و در کمال شلختگی سرهم‌بندی شده، هم‌سنگ و مانند همان حرف مفت است در مقایسه با حرف راست و منطقی. اما چگونه این دو مورد را می‌توان مقایسه کرد؟ آیا حرف‌مفت‌زنی و یا شر و وِر گویی از این لحاظ که دقتی در آن به کار نمی‌رود مانند همان کالای سرهم‌بندی‌شده و با شلختگی به بازار عرضه شده است؟ آیا حرف‌مفت‌زدن همان لذت‌جویی گوینده‌اش را نمی‌رساند؟ مانند صنعتگری که هرگز کالای ارزشمند و بی‌عیب‌ونقصی را به بازار عرضه نمی‌کند است و یا برعکس آن؟ آیا حرف مفت دقیقاً و از حیث کاراکتر همان جزئیات رعایت‌نشده در کار یک استادکار را داراست که در کمال شلختگی، کالایی نامرغوب به بازار عرضه می‌دارد بدون رعایت ریزه‌کاری‌ها و کالایی که بی‌هیچ وسواسی تهیه شده است مانند همان حرف مفت است که گوینده‌اش هیچ دقتی را در حرف‌ مفت‌زدن را رعایت نمی‌کند دروغگویی نمی‌کند ولی حرف مفت‌زدن هم مانند همان کالای بنجُل و نامرغوب است. آیا فرد حرف ‌مفت‌زن هم یک شلخته‌ی تهی‌مغز است؟ آیا آنچه او می‌گوید که همانند کالای همان صنعتگر و یا استادکار بی‌دقت است همان‌طور بنجُل و بدردنخور است؟ و یا مازاد غذایی که انسان می‌خورد جز مازادی کثیف چیست؟

برداشت ما از حرف‌ مفت‌زنی که به‌دقت ساخته و پرداخته شده این است که بر گوینده‌اش فشار روحی و روانی وارد می‌آورد چون در چارچوب حرف مفت آن حرفی که در گفتنش دقت به کار می‌رود بر روی گوینده فشاری مضاعف وارد می‌سازد؛ زیرا او باید با رعایت یک‌سری از فاکتورها چون رعایت جزئیات، رعایت یک دیسیپلین خاص و هدفمند بودن، در چارچوبی خاص باید محدودیت‌هایی را در نظر داشته باشد که این محدودیت‌ها او را از غرق‌شدن در احساسات زودگذر و یا هوس‌های گذرا برحذر می‌دارد.

همین ازخودگذشتگی است که ما را به خود می‌آورد مانند ضربه‌ای که یکباره ما را به هوش می‌آورد که حرف‌ مفت‌زدن که در این چارچوب نمی‌گنجد و چارچوب آن درست برعکس این تعریف است، ولی حقیقت چیز دیگری است، یعنی وقتی با دقت به امور جاری در جامعه بنگریم، می‌بینیم که فضا و محیط آکنده از حرف مفت است.

درباره حرف مفت

درباره حرف مفت

علم
افزودن به سبد خرید 195,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط