معرفی تمرین: با اشتراک گذاشتن ایدهای خلاقانه، هم زندگی خود و هم جهان را تغییر دهید
«تمرین: با اشتراک گذاشتن ایدهای خلاقانه، هم زندگی خود و هم جهان را تغییر دهید» عنوان کتابی است به قلم ست گودین که نشر ذهنآویز آن را منتشر کرده است. امروزه خلاقیت بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و از هریک از ما خواسته میشود تا خلاق باشیم؛ فردی حرفهای که قادر به القای افکار خود است.
ما توییت میکنیم، جلسات را برگزار میکنیم، مینویسیم و ایدهها را اختراع و به اشتراک میگذاریم. گویی در مسابقهای شرکت کردهایم که در نتیجهی آن میتوانیم توانمندیهای خود را کشف کنیم، فرهنگ را تغییر دهیم و بر دیگران اثر بگذاریم و درنهایت به عملکردمان افتخار کنیم؛ اما در طول راه، چنان شستوشوی مغزی شدهایم که باور کردهایم خلاقیت یک هدیه است، چیزی اسرارآمیز که علم آن را به چند نفر منتخب میدهد و ما نباید خیلی دقیق به آن نگاه کنیم چراکه ممکن است ناپدید شود!
این باور کاملاً مزخرف است.
خلاقیت یک مهارت است نه یک استعداد که میتوان آن را یاد گرفت. کافی است به خودمان اعتماد کنیم تا دریابیم که میتوانیم بیش از آنچه تصور میکردیم خلاق باشیم.
به گفتۀ برایان کوپلمن کتاب «تمرین» کلیدی است که بهطور خاص برای گشودن خلاقانهترین بخش ذهن و وجود شما نوشته شده است و با خواندن آن خودتان را برای اینکه همان کسی باشید که واقعاً میخواهید، آزاد مییابید. این کتاب اقدام عمدی (راهی بهتر برای بحث پیرامون تفکر طراحی (Design Thinking)، ایست فکری نویسنده (چنین چیزی وجود ندارد) و انتقاد را پوشش میدهد (بیشتر آن از ترس ناشی میشود و باید با مهربانی به آن توجه کرد) و به خوانندگانش کمک میکند تا نوع ترسها و تلهی هک شدن را درک کنند.
بهترین عملکرد ما زمانی اتفاق میافتد که کار جدیدی انجام میدهیم، کاری سخاوتمندانه، کاری که باعث پیشرفت میشود و تا زمانیکه کار خود را به اشتراک نگذاریم، کمک کردن ممکن نیست.
«تمرین» کتابی است دربارهی پیدا کردن صدای شما؛ یک شانس، هر کاری که برای زندگی انجام میدهید؛ یعنی فراتر از جایی که هستید بروید و بفهمید چگونه کاری را انجام دهید که مهم است، کاری که به آن افتخار میکنید. پس از خواندن این اثر درمییابید که مدت زیادی است خلاقیت را درک نکردهاید و البته خلاقیت هم برای گروه محدودی نیست و چیزی نیست که آن را طلب کنند یا از آن بترسند. خلاقیت از آن ماست؛ هر وقت که برای آن آماده باشیم.
این کتاب چکیدهای است از دههها کمک به ما در کشف این نکته که میتوانیم صدای خود را پیدا کنیم و آن را به اشتراک بگذاریم. اینکه نباید منتظر اجازه باشیم، بلکه باید تغییری را که میخواهیم ایجاد کنیم دریابیم و راهی برای نشان دادن بهترین استعدادمان پیدا کنیم.
«تمرین» دربارهی نقاشی یا شعر یا آواز بهتنهایی نیست، دربارهی همهی اینهاست. همچنین دربارهی رهبری، کار اداری، جلسات و تمام کارهایی است که رهبران با آنها دست به گریباناند.
«تمرین»، با دقت یک جراح، به باورهای نادرست قابل پیشبینی ما پیرامون فرآیند خلاقانه حمله میکند و آنها را، یکبهیک با ایدههای بهتر، جایگزین میکند. این کتاب به ما انگیزه میدهد که چیزهایی بسازیم و هنر خود را تقویت کنیم و ما را وادار میکند چیزهایی را که به آنها افتخار میکنیم به اشتراک بگذاریم.
برخی از آموزههای شگفتانگیز «تمرین» عبارتاند از:
• مهارت با استعداد یکی نیست.
• یک فرآیند خوب میتواند به نتایج خوبی منجر شود، اما آنها را تضمین نمیکند.
• کمالگرایی ربطی به کامل بودن ندارد.
• اطمینان بیهوده است.
• غرور نقطهی مقابل اعتماد است.
• نگرشها مهارتاند.
• چیزی به نام ایست فکری نویسنده وجود ندارد.
• حرفهایها با هدف تولید میکنند.
• اشتیاق یک انتخاب است.
• خلاقیت یک عمل رهبری است.
• رهبران متقلب هستند.
• همهی انتقادها یکسان نیست.
• وقتی کاری را به اشتراک میگذاریم، خلاق میشویم.
• خوشسلیقگی یک مهارت است.
و بعضی موضوعات کتاب که ارزش تفکیک از دیگر موضوعات را دارند عبارتاند از:
• خلاقیت یک انتخاب است.
• از یقین بپرهیز.
• خودت انتخاب کن.
• رضایت را به تعویق بینداز.
• به دنبال شادی باش.
• سخاوت را در آغوش بگیر.
• کار خود را به اشتراک بگذار.
• از آنچه به اشتراک میگذاری بیاموز.
• از اطمینان دوری کن.
• با ترس برقص.
• مهارت جدید بیاموز.
• تغییر ایجاد کن.
• دنیا را همانطور که هست ببین.
• به خودت اعتماد کن.

«تمرین» برای همهی کسانی است که در پی به چالش کشیدن وضعیت موجود هستند. در این کتاب، ست گودین به ما یادآوری میکند که اگر با نگرش درست ظاهر شویم، همهی ما قادریم خلاق باشیم و در دنیا تغییر ایجاد کنیم؛ یعنی به خودتان اجازه دهید تا اشتباه کنید؛ اجازهی امتحان کردن چیزهایی که ممکن است کارساز نباشند؛ اجازهی شکست. در سرتاسر کتاب، گودین خوانندگانش را به چالش میکشد تا پتانسیلهای خود را بشناسند و از آنها تقدیر کنند. این چیزی بیشتر از یک فرصت است که او به شما میدهد، یک تعهد است. گودین میداند که بیشتر مردم تردید میکنند، به دنبال اطمینان هستند و تسلیم ترس و شک به خود میشوند. بنابراین برای کسانی که به اندازهی کافی به مشارکت اهمیت میدهند، گودین راهی به جلو ارائه میدهد.
حتی زمانیکه نتیجه نامشخص است و بهخصوص زمانیکه نتیجه نامشخص است گودین ادعا میکند که تمرین یک انتخاب است و یک تعهد برای به اشتراک گذاشتن مداوم، یک حالت سخاوتمند و مجموعهای از مهارتهایی است که با انجام دادن کارها میآموزید؛ حتی زمانیکه شما آن را دوست ندارید و بهخصوص وقتی که شما آن را دوست ندارید. به احتمال زیاد، شما از قبل این چیزها را میدانید. شما فقط به یک یادآوری، یک راهنمای میدانی برای ارجاع هرازگاهی، یا کمی مسئولیتپذیری نیاز دارید. تمرین هر سه را ارائه میدهد.
اکنون، بیش از هر زمان دیگری، جهان به ما نیاز دارد تا بدون اقتدار رهبری کنیم. «تمرین» به ما میآموزد که چگونه.
انتخاب کنید به چه کسی میخواهید خدمت کنید، به دنبال چه تغییری هستید و چه مهارتهایی را باید یاد بگیرید، سپس از جایی که هستید شروع کنید. شما در حال حاضر همهچیز را دربارهی نیاز خود در اختیار دارید. شما میدانید چه باید بکنید. ناراحتی خود را در آغوش بگیرید و بهسادگی شروع کنید.
قسمتی از کتاب تمرین اثر ست گودین:
۳۵٫ شما این حق را دارید که سکوت کنید
اما امیدوارم این کار را نکنید.
جهان بهگونهای توطئه میکند که ما را از حرف زدن باز دارد، اما بیاجازۀ ما نمیتواند چنین کاری انجام دهد.
سیستم صنعتیِ غالب، این عمل را نادرست نشان میدهد و وانمود میکند که خودداری از سخن گفتن به استعداد و دلربایی مربوط است. سیستم ترجیح میدهد شما بیسروصدا بایستید و بهطور غیرمستقیم میگوید: «لطفاً برای یک نظام مقام-محورِ بیکفایتی، انطباق و تشویق ثبتنام کنید.»
ما به سروصدای بیشتر، تنوع آواییِ بیشتر یا طنین فریاد بلندتری احتیاج نداریم. اطراف ما پر است از سروصداهای مختلف، اما غالباً صحبتهای بیهوده افرادی است که از دید ساده پنهان میشوند یا هیاهوی خودخواهانه شخص دیگری که چیزی از شما میخواهد. دنیای ما ید طولایی در قیلوقالهای بیهوده و دست کوتاهی در ارتباطات معنیدار و رهبری مثبت دارد.
سهم شما، همان سهمی که میخواهید در دنیا انجام دهید، همانی که برای خلق و محقق کردن آن متولد شدهاید - همان چیزی است که منتظر آن هستیم، همان چیزی است که به آن نیاز داریم.
۳۶٫ چشمانداز بلندنظرانه
فروش میتواند خودخواهانه به نظر برسد. ما نمیخواهیم به مردم فشار بیاوریم. بنابراین طبیعی است که از کنترل کسی بترسیم. در اینجا آزمونی آسان برای کنترل مردم داریم: اگر مردمی که با آنها تعامل دارید، چیزی را که شما میدانید، بدانند، آیا از انجام دادن کاری که شما از آنها خواستهاید و آنها انجام دادهاند خوشحال خواهند شد؟
هنرمندان فرصت دارند تا با ساختن چیزهای بهتر، اوضاع را بهتر کنند. آنها با همکاری کردن با کسانی که در خدمتشان هستند، با روشن کردن چراغها و باز کردن درها، به ما کمک میکنند تا هم با طبیعت برترمان و هم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم.
صنعتگران به دنبال آن هستند تا چیزی را بسازند که مورد تقاضاست و این کار را هرچه سریعتر و ارزانتر انجام دهند، اما افرادی که ندای درون خود را شنیدهاند میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی را فراتر از عرضه و تقاضا ببینیم.
شما یک آشپز دمدستی نیستید. شما اینجا هستید تا ما را رهبری کنید.