شجاعت مطلوب نبودن/ آیا شادی چیزی انتخابی است؟
کتاب «شجاعت مطلوب نبودن» با زیرعنوانِ تدبیری ژاپنی برای تغییر در زندگی و رسیدن به شادی حقیقی نوشتهی مشترک ایچیرو کیشیمی و فومیتاکه کوگا به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. آیا شادی چیزی است که میشود انتخابش کرد؟ کتاب شجاعت مطلوب نبودن پاسخی ساده و سرراست برای این سؤال ارائه میدهد. این کتاب با استفاده از نظریات آلفرد آدلر، که در کنار فروید و یونگ، یکی از سه غول روانشناسی قرن نوزدهم است، گفتوگویی روشنگر بین یک فیلسوف و مردی جوان را دنبال میکند. فیلسوف در پنج مکالمه به شاگردش کمک میکند تا درک کند چطور هرکس میتواند مسیر زندگی خود را تعیین کند، بدون اینکه در قیدوبند آسیبهای گذشته و انتظارات دیگران باشد.
شجاعت مطلوب نبودن که غنی از خرد و حکمت است به شما کمک میکند مفاهیمی مثل بخشش خود، خودمراقبتی و هرس ذهن را فرا بگیرید. شیوهی تفکرِ بهکاررفته در این کتاب عمیقاً رهاییبخش است و به شما این امکان را میدهد که شجاعت تغییر داشته باشید و محدودیتهایی را که ممکن است برای خودتان قائل باشید نادیده بگیرید.
این کتاب، با متنی ساده و درعینحال تکاندهنده، قدرت درونی شما را آزاد میکند تا شادی پایدار را بیابید و همان فردی شوید که واقعاً میخواهید باشید.
در لایبرری جورنال، در توصیفی بر این کتاب میخوانیم: «شجاعت مطلوب نبودن خوانندگان را به سمت دستیابی به شادی و تغییرات ماندگار راهنمایی میکند. کیشیمی و کوگا گفتوگویی آگاهیبخش را ارائه میدهند، برای کسانی که به دنبال مباحثهای هستند که به آنها دربارهی هویتشان در این جهان بگوید.»

قسمتی از کتاب شجاعت مطلوب نبودن:
فیلسوف: چرا دیگران را به چشم دشمن میبینی و چرا نمیتوانی آنها را رفیق خود بدانی؟ چون شجاعت خود را از دست دادهای و از امور زندگیات فراری هستی.
جوان: امور زندگیام؟
فیلسوف: بله. این نکتهی مهمی است. در روانشناسی آدلری امور عینی خود را بر رفتار انسان و روانشناسی تحمیل میکنند.
جوان: چه امور عینیای؟
فیلسوف: قبل از هر چیزی باید بدانی دو امر عینی برای رفتار وجود دارد: اینکه به خودت اتکا داشته باشی و با جامعه زندگی هماهنگی داشته باشی. سپس دو امر عینی برای روانشناسی وجود دارد که پشتیبان این رفتار هستند: آگاهی از اینکه من توانایی انجام امور را دارم و آگاهی از اینکه مردم رفقای من هستند.
جوان: صبر کن! این را میخواهم بنویسم... دو امر عینی برای رفتار وجود دارد: اتکا به خود و زندگی هماهنگ با جامعه. دو امر عینی هم برای روانشناسی هست که پشتیبان این رفتار است: آگاهی از اینکه من توانایی انجام کار را دارم و آگاهی از اینکه مردم رفقای من هستند... خب، متوجهم که این موضوع مهمی است: اینکه به عنوان یک فرد به خودم متکی باشم و با مردم و جامعه هماهنگ زیست کنم. به نظر میآید با تمام بحثی که تا الان داشتهایم جور درمیآید.
فیلسوف: و این اهداف در مواجهه با چیزی که آدلر اسمش را میگذارد امور زندگی محقق میشود.
جوان: این امور زندگی چیست؟
فیلسوف: بیا به واژهی «زندگی» در دوران کودکی فکر کنیم. در طول کودکی، والدین از ما مراقبت میکنند و میتوانیم بدون نیاز به کار زندگی کنیم؛ ولی درنهایت زمانی میرسد که باید به خودمان متکی باشیم. نمیشود تا ابد بر والدین متکی ماند و باید اتکابهنفس ذهنی پیدا کنیم -در عین حال باید اتکابهنفس اجتماعی هم داشته باشیم و باید به شکلی درگیر کار هم باشیم- این اصلاً به معنای محدودکنندهی «کار برای فلان کمپانی و شرکت» نیست. در ضمن فرایند رشد شامل این میشود که شخص با دوستان مختلفی رابطه داشته باشد. البته شاید بتواند رابطهای هم با کسی برقرار کند که منجر به ازدواج شود. اگر چنین باشد، شخص وارد رابطهی زناشویی میشود و اگر فرزندی بیاورد، رابطهی والد و فرزند شروع میشود. آدلر از دل این فرآیند روابط فردی را به سه دسته تقسیم میکند. امور مربوط به کار، امور مربوط به دوستی و امور مربوط به عشق و تمام آنها را در دستهی بزرگ «امور مربوط به زندگی» قرار میدهد.
جوان: این امور جزء تعهدات یک فردِ عضو جامعه است؟ یعنی چیزهایی مثل پرداخت مالیات و کار کردن هم شاملش میشود؟
فیلسوف: نه، فقط این قضیه را تحت کلیتِ روابط فردی ببین که یعنی فاصله و عمق موجود در رابطهی فردی. آدلر گاهی از اصطلاح «سه رابط اجتماعی» هم برای تأکید بر نظرش استفاده میکند.
جوان: فاصله و عمق در روابط فردی؟
فیلسوف: این امور در روابط فردی هر کسی که تلاش میکند بهعنوان موجودی اجتماعی زندگی کند وجود دارند و چارهای جز مواجهه با آنها نیست. عملاً مفهوم این امور این است که راه دیگری جز رویارویی با آنها وجود ندارد.
جوان: میشود با جزئیات بیشتری توضیح بدهی؟
فیلسوف: بیا قبل از هر چیز به امور مربوط به کار نگاه کنیم. مهم نیست چه کاری داری، مهم این است که بدانی هیچ کاری بهتنهایی عملی نیست. مثلاً من معمولاً توی اتاق کارم نشستهام و مشغول تحقیق هستم. نوشتن کاری است که همهچیزش کاملاً در اختیار خودم است و نمیتوانم فرد دیگری را جای خودم بنشانم؛ ولی بعد از آن من با حضور ویراستار و بسیاری دیگر مواجه میشوم، بدون کمک آنها کار نمیتواند به نتیجه برسد، از کسانی که طراحی کتاب را انجام میدهند گرفته تا کسانی که چاپ و پخشش را به عهده دارند و کسانی که در کتابفروشی آن را میفروشند. کاری که بدون همکاری دیگران کامل شود اساساً چیزی است نشدنی.
شجاعت مطلوب نبودن را آراز بارسقیان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۱۵ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۲۹ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.