جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سلام بر صادق هدایت/ چاپ برگزیده داستانهای مسابقۀ ادبی صادق هدایت
![سلام بر صادق هدایت/ چاپ برگزیده داستانهای مسابقۀ ادبی صادق هدایت](/storage/mag/uploads/2020/02/Multipurpose-Mock-Up-1.jpg)
![](https://gbook.ir/storage/mag/uploads/2020/02/110-2.jpg)
قسمتی از داستان پل معلق، نوشتۀ پویا منشیزاده، از کتاب سلام بر صادق هدایت:
یک ساعتی میشود که نشستهام توی ماشین و زل زدهام به آن طرف خیابان، سر کوچۀ سیزدهم، تا بیاید. مُرداد از اسمش هم داغتر است. بطری آب معدنی که از دکۀ روزنامهفروشی خریدهام دائم در دستم تغییر شکل میدهد. آب را تمام کردهام و شرق را هنوز باز نکردهام. روزنامۀ روی داشبورد، زیر بارش آفتاب مثل بوم نقاشی سفید به نظر میرسد. نگاهی میاندازم به صفحۀ اول که از تدوین سند چشماندازِ بیستساله پر شده. بیست سال زمان زیادی است. آدمها برای فراموش کردن قولهایشان اینقدر زمان نمیخواهند. آخرینبار ده سال پیش بود که از من خواست که دیگر خبری از من نباشد. با آن لحنهایی که ظاهرش امری است و درونش پر از خواهش. حالا ده سال است که خبری از من نشده. ده سال ترسیدم برگردم. ترسیدم برگردم و رد اشکهایش توی فرودگاه مانده باشد. ترسیدم برگردم و صدای خاموش کردن ماشین و خندههایش وسط سربالایی گاندی توی سرم بپیچد. ترسیدم پیادهروی ولیعصر، چلۀ همین تابستان سفید شود از برف و جای خندان پاهایش از جلوی جست و خیز خرگوشهای پارک ساعی برسد تا تجریش و توی ازدحام و بخار آش سیدمهدی گم شود. هیچچیز به قساوت شیرینی خاطرهها، کام آدم را تلخ نمیکند. امروز با من حرف زده بود. با من که نه، با سکوتم. تردید کرده بودم که مبادا نیامده باشد شرکت. همکارش برداشت و مکث کرد، اما نشناخت. گوشی را داد به او. صدایش را که شنیدم، همۀ تنم به حرف درآمد، جز لبهایم. چند بار الو گفت و انگار که شنیدن سکوت برایش روال باشد قطع کرد. درست مثل آن اواخر که روال شده بود بیخداحافظی قطع کند؛ که روال شده بود دوستت دارمها را باور نکند؛ که روال شده بود از تنهایی دَرَم بیاورد و انگار خودش از تنهایی در نیاید. روال، زهر رابطههاست. سلام بر صادق هدایت، در ۴۱۹ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...