زندگی در ۹۰ دقیقه؛ فلسفهی فوتبال/ دنیای توپ گرد و زمین سبز
«زندگی در ۹۰ دقیقه؛ فلسفهی فوتبال»، نوشتهی گونتر گِبائر، به همت نشر پیله به چاپ رسیده است. هنگامیکه روشنفکران دربارهی فوتبال دست به قلم میشوند هواداران با دیده شک و تردید به آن مینگرند. چون از نظر آنها روشنفکران و اندیشمندان صرفاً برداشتی به دور از حقیقت از فوتبال، این ورزش ساده و شورانگیز، دارند. این مسئله به این دلیل است که این افراد فوتبال را بیشتر به جنگ، به جانشینی برای مذهب یا یک مراسم آیینی خاص تشبیه میکنند یا به دنبال تشخیص ارتباطی بین فوتبال و سیاست هستند؛ اما در این کتاب فوتبال به همان اندازهای که شایستهی آن است جدی گرفته میشود و چیزی که واقعاً در این ورزش پرطرفدار نهفته است، نشان داده میشود.
فوتبال دارای منطقی منظم اما هولناک است و با قانون انحصاری و فوقالعاده عجیبِ «ممنوعیت استفاده از دست» یک ضدفرهنگ را ایجاد میکند. فوتبال انسانها را مجبور به استفاده از پا، این ناآزمودهترین عضو بدن، میکند. انسان نه با پا میتواند توپ را نگه دارد و نه آن را به صورت هدفمند به حرکت درآورد. به پا در تمریناتی بیپایان آموزش داده میشود که بتواند توپ را لمس و بر آن تسلط پیدا کند. بازیکن فوتبال قصد خود را به پا منتقل میکند. چون در فوتبال شکست همیشه نزدیک است، آسیبپذیری موجودیت انسانی بهوضوح نمایان میگردد، واقعیتی که میباید بر آن غلبه کرد.
هیچ چیز به اندازهی توپ به دلیل شکل هندسی آن، عامل اتفاق نیست، در اصل توپ میتواند در همهجا بهراحتی به حرکت درآید. توپ نیروی مستقل بین دو تیم است و یک تیم تنها با تسلط بر این نیرو، میتواند بر حریف خود مسلط شود. این امر مستلزم همکاری مداومِ بازیکنان است. در فوتبال هر پاس به یک دستور بدل میگردد و بازیکنان با توپ با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. ارتباط در فوتبال با رد و بدل کردن کلمات صورت نمیپذیرد و بازیکنان با پا فکر میکنند. فوتبال در حقیقت یک فلسفه مجسم است، فلسفهای که از طریق تواناییهای جسمانی بیان میشود.
هواداران کانون اصلی احساسات در استادیومها را تشکیل میدهند. هواداران، ضعف یا برتری تیم خود را احساس میکنند. در فوتبال درواقع تصورات متداول قبلی در سنت قدرت و توده شکسته میشود، سنتی که بر طبق آن این اعتقاد وجود داشت که فرد به نوعی با توده ادغام میگردد و از این رو فردیت و استقلال خود را از دست میدهد. یک هوادار در استادیوم در زمان حال مطلق به سر میبرد و میتواند در لحظات نشاط مفرط، منِ خود را حتی با شدت بیشتری تجربه نماید.
در این کتاب، با استفاده از نقلقولهایی از اندیشمندانِ به نامی نظیر لودویگ ویتگنشتاین، فریدریش نیچه، ماکس وبر و میشل فوکو سعی شده فلسفه فوتبال به زبانی ساده توصیف شود. خواندن «زندگی در ۹۰ دقیقه» برای کسانی که کمتر اهل مطالعه هستند نیز چندان دشوار نخواهد بود، چون میتوان احساس کرد که نویسنده به میزان بسیار زیادی از تجربه شخصی خود از فوتبال در حین نگارش این کتاب بهره برده است، کتابی که با وجود تحلیلی بودن، در عین حال تجلیلی باشکوه از فوتبال، این ورزش منحصربهفرد نیز به شمار میرود.
گونتر گبائر متولد ۱۹۴۴ یکی از فیلسوفان و اندیشمندان ورزشی آلمان، در سال ۱۹۶۹ با ارائه مطلبی در نظریه زبان ویتگنشتاین موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته فلسفه شد و در سال ۱۹۷۸ کرسی تدریس در رشته فلسفه و جامعهشناسی ورزش در دانشگاه برلین به وی تعلق گرفت. گونتر گبائر در زمینهی انسانشناسی مطالعات گستردهای انجام داده و در زمینه فوتبال، علاوه بر این کتاب که آن را در سال ۲۰۱۶ به رشتهی تحریر درآورده، کتاب دیگری نیز از وی با عنوان سخنشناسی فوتبال در سال ۲۰۰۶ به انتشار رسیده است.
قسمتی از کتاب زندگی در ۹۰ دقیقه؛ فلسفهی فوتبال:
در دوران ابتدایی پیدایش فوتبال، جنبه اجتماعی دارای یک کارکرد نمادین شد، در بسیاری از مناطق انگلستان باشگاههایی پدید آمدند که خیلی زود تأثیرات جمعگرایانهای را بروز دادند. این باشگاهها وابستگیهای محلی را بهصورت حسی نشان دادند و بر آن ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی تأکید نمودند که در زندگی هوادارانشان بسیار حائز اهمیت بودند. به این ترتیب اسامی، رنگها، نشانها و سرودهای این باشگاهها انگیزههای منطقهای و سنتی به خود گرفتند. ارزشهای مرتبط با یک شهر یا منطقه از سوی هواداران باشگاهها مورد پذیرش واقع شدند. درگیریهای پیرامون بازیها بازتابدهنده اختلافات و تنشهای بین مناطق حاشیهای با مرکز شهر، مناطق شرقی با غربی شهر، بین باشگاههای متمول با فقیر، بین شمال با جنوب و بین باشگاههای طبقه کارگر با طبقه متوسط بودند. نماد منطقهای بهویژه در رقابتهای جام حذفی انگلیس نیرویی بسیجکننده را نمایان ساخت. از فصل ۷۹/۱۸۷۸ به بعد اتحادیه فوتبال انگلیس رقابتهایی را سازماندهی کرد که از همان ابتدا هویت بومی و وفاداری به منطقه مربوطه را برمیانگیخت. تاجران و صنعتگران متمول نیز سخاوتمندانه در حمایت از باشگاههای منطقه خود مشارکت داشتند. در طبقه کارگر حتی این آمادگی به وجود آمد تا برای مشاهده بازی تیم منطقه خود و حمایت از آن برای ورود به محل برگزاری بازی، پول پرداخت گردد. باشگاههای مطرح و مشهور مجبور بودند براساس قرعهکشی با تیمهای ناشناخته روبهرو شوند و ناگهان برای تیمهای کوچک امکان کسب پیروزی در برابر تیمهای بزرگ به وجود آمد. امید به چنین موفقیتی باعث ایجاد غرور و قوه تخیل در بین دوستداران فوتبالِ هر منطقهای شد. بنابراین امکان حضور تیمی کوچک از دستههای پایینتر به بازی نهایی این رقابتها امکانپذیر گشت. در هنگام بازی نهایی جام حذفی که بهصورت سنتی در لندن و بعدها در استادیوم ویمبلی برگزار میگردید، بهصورت مرتب نمایندهای از خانواده سلطنتی در استادیوم حضور داشت. به این ترتیب فوتبال هم از بالا و هم از پایین جامعه، از جایگاه یک فرهنگ ملی برخوردار گردید.
زندگی در ۹۰ دقیقه؛ فلسفهی فوتبال را سید امینالدین ابطحی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۹۸ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۲۲۲۰۰ تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.