روانشناسی پول/ درسهایی ماندگار در باب ثروت، فزونخواهی و خوشبختی
4 سال پیش
زمان مطالعه
6 دقیقه
کتاب «روانشناسی پول»، نوشتهی مورگان هاوسل، به همت نشر ذهنآویز به چاپ رسیده است. ما دربارهی پول طوری فکر میکنیم و آموزش دیدهایم که آن را خیلی مادی میبینیم و چیز زیادی دربارهی روانشناسی آن نمیدانیم. روانشناسی پول به همان اندازه که جذاب است، حائز اهمیت نیز هست.
پول همه جا وجود دارد، همهی ما را تحت تأثیر قرار میدهد و سردرگم میکند. در برابر آن، هر کسی دیدگاه تقریباً متفاوتی دارد. پول درسهای زیادی با خود دارد که در زمینههای مختلف زندگی مثل ریسک، اعتمادبهنفس و خوشبختی به کار میرود. موضوعات کمی هستند که به انسان کمک میکنند تا بفهمد چرا در زمینهای خاص، رفتاری خاص دارد. این بزرگترین نمایش روی کرهی زمین است.
نویسندهی کتاب میگوید: درک من از روانشناسی پول حاصل بیش از یک دهه نوشتن در این باره است. من اوایل ۲۰۰۸، شروع به نوشتن دربارهی مسائل مالی کردم. آن زمان، شروع بحران مالی و بدترین رکود اقتصادی هشتاد سال اخیر بود. برای نوشتن دربارهی واقعهای که در حال وقوع بود، میخواستم از آنچه در حال وقوع بود سر در بیاورم؛ اما اولین چیزی که پس از این بحران مالی فهمیدم این بود که هیچکس نمیتوانست دقیقاً توضیح دهد چه اتفاقی افتاده یا چرا اتفاق افتاده چه برسد به اینکه بگوید چه باید کرد. برای هر توضیح خوبی، یک رد ادله متقاعدکننده نیز وجود داشت.
مهندسان میتوانند دلیل ریزش یک پل را تعیین کنند، چون توافقی وجود دارد مبنی بر اینکه هرگاه نیرویی بر بخش خاصی وارد شود، در آن بخش شکست ایجاد میشود. علم فیزیک بحثانگیز نیست؛ چون قوانین آن را هدایت میکنند. مسائل مالی متفاوت هستند؛ چون رفتارهای مردم هدایتگر آنها هستند. نحوهی رفتار من ممکن است برای خودم معنی داشته باشد، اما برای دیگران مسخره یا جنونآمیز باشد.
هرچه بیشتر دربارهی بحران مالی مطالعه کردم و نوشتم، بیشتر به این باور رسیدم که چشمانداز روانشناسی و تاریخ، نه مسائل مالی، میتوانند به درک بهتر آن بحران کمک کنند.
برای فهمیدن اینکه چرا مردم خود را گرفتار قرض و بدهی میکنند، لازم نیست نرخهای بهره را مطالعه کنید؛ شما باید تاریخچه حرص، ناامنی و خوشبینی را بخوانید.
من عاشق این جملهی ولتر هستم که میگوید: «تاریخ هرگز خودش را تکرار نمیکند؛ این مردم هستند که همیشه آن را تکرار میکنند.» اینگونه برای نحوهی عملکرد ما در رویارویی با پول نیز بسیار مناسب است.
در سال ۲۰۱۸، گزارشی نوشتم دربارهی بیست مورد از کاستیها و تعصبها و دلایل رفتارهای بدی که مردم را در حین معامله کردن با پول متأثر میکند. من خودم شاهد این تأثیرات بودم و آنها را در گزارشم نوشتم، این مقاله روانشناسی پول نام داشت و بیش از یک میلیون نفر آن را خواندند، در این کتاب، نگاه عمیقتری به این موضوع خواهیم داشت و پاراگرافهای کوتاهی از آن گزارش را نیز در متن کتاب گنجاندهام.
«روانشناسی پول» را در بیست فصل نگاشتهام و در هر فصل، مهمترین و اغلب دور از عقلترین ویژگیهای روانشناسی پول را شرح دادهام، همهی فصلها حول یک مضمون واحد میگردند، اما استقلال معنایی داشته و پیام خاص خود را دارند. صفحات طولانی در پیش ندارید. به «روانشناسی پول» خوش آمدید. بیشتر خوانندگان کتابهایی را که شروع میکنند به پایان نمیرسانند، چون اکثر موضوعات واحد، به توضیحاتی بیش از سیصد صفحه نیاز ندارند. من ترجیح میدهم بیست نکته کوتاه بنویسم تا همه آنها را بخوانید، نه کتابی طولانی که نیمهکاره رهایش کنید.
قسمتی از کتاب روانشناسی پول:
افراد کارهای دیوانهواری با پولشان انجام میدهند، اما هیچکس دیوانه نیست. نکته اینجاست: افرادی از نسلهای مختلف، با والدین متفاوتی پرورش یافتهاند که درآمدها و ارزشهای متفاوتی داشتهاند، در قسمتهای مختلف جهان با اقتصادهای متفاوت به دنیا آمده و بازارهای شغلی متفاوتی را با انگیزههای متفاوت و درجههای متفاوتی از شانس تجربه کرده و درسهای متفاوتی را نیز آموختهاند. هر کسی جهان را به شکل خاص خود تجربه کرده و چیزی که تجربه کرده است بسیار قانعکنندهتر از چیزی است که آموخته است. بنابراین، همه ما در حال عبور از زندگیای هستیم که به مجموعهای از دیدگاهها نسبت به پول و نحوهی عملکرد آن (که در هر فردی متفاوت است) متصل است. چیزی که از نظر شما نامعقول به نظر میرسد، ممکن است برای من عاقلانه باشد. شخصی که در فقر رشد میکند، دربارهی ریسک و پاداش به شکلی فکر میکند که یک کودک ثروتمند نمیتواند درک کند. شخصی که در اوج تورم رشد کرده، به قدری باتجربه شده که شخصرشد یافته در ثبات اقتصادی هرگز نمیتواند تجربیات او را داشته باشد. استرالیاییهایی که در سی سال اخیر، هیچ رکودی را از سر نگذراندهاند، نمیتوانند امریکاییهایی را درک کنند که رکود سنگینی را تجربه کردهاند و... . این فهرست تجربههای بیپایان است. شما چیزهایی دربارهی پول میدانید که من نمیدانم و من هم چیزهایی دربارهی پول میدانم که شما نمیدانید. شما زندگی متفاوتی داشتهاید که به باورها، اهداف و پیشبینیهای متفاوتی منجر شده است و برعکس، نه به این خاطر که یکی بر دیگری برتری دارد یا باهوشتر است یا اطلاعات بهتری دارد، بلکه به این دلیل که تجربیات متفاوتی داشتهایم. تجربیات شخصی شما دربارهی پول ممکن است ۰٫۰۰۰۰۰۰۰۱٪ از آنچه در جهان اتفاق میافتد را شکل دهد، اما شاید ۸۰٪ از آنچه در ذهنتان میگذرد جهان را پیش ببرد. بنابراین، افرادی، با هوش مساوی، میتوانند دربارهی چرایی و چگونگی بروز رکود، نحوه سرمایهگذاری، اولویت سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری و ... اختلاف نظر داشته باشند. فردریک لوئیس آلن، در کتاب «رکود بزرگ»، که در دههی ۱۹۳۰ منتشر شد، مینویسد: «میلیونها امریکایی را برای بقیهی زندگیشان نشان کنید.» اما طیف وسیعی از تجربهها وجود داشت. ۲۵ سال بعد، وقتی جان کندی نامزد ریاست جمهوری شد، گزارشگری از او پرسید که از دوران رکود چه چیزهایی به خاطر میآورد. کندی گفت: «من خودم رکود را تجربه نکردم. خانوادهی من، یکی از ثروتمندترینهای جهان بودند. ما خانههای بزرگتر و مستخدمان بیشتری داشتیم و سفرهای بیشتری میرفتیم. تنها چیزی که من مستقیماً شاهد آن بودم، زمانی بود که پدرم بیش از حد لازم، باغبانانی را استخدام میکرد تا به آنها شغلی بدهد و پولی به آنها برساند. من حقیقتاً چیزی از رکود بزرگ یاد نگرفتم تا اینکه در هاروارد مطالبی دربارهی آن خواندم.» روانشناسی پول را ویدا کرمی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۳۴ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۵۸ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید