
ذهن توسعهیافته/ قدرت تفکر خارج از چارچوب مغز
کتاب «ذهن توسعهیافته»، نوشتهی آنی مورفی پال، به همت نشر نوین به چاپ رسیده است. کتابهای بسیاری در مورد شناخت انسان نوشته شده، نظریههای بسیاری در این خصوص ارائه شده و مطالعات زیادی انجام شده است (کار تورسکی و کانمن هم یکی از آنهاست). این تلاشها بینشهای روشنیبخش بیشماری ایجاد کردهاند؛ اما با این فرض محدود شدهاند که تفکر منحصراً درون مغز اتفاق میافتد. در این مطالعات به روشهای مختلفی که افراد برای اندیشیدن از آنها استفاده میکنند، کمتر توجه شده است: حرکات اشارهای دستها، فضای دفتر یادداشت، گوش دادن به صحبتهای کسی که داستانی را تعریف میکند یا وظیفهی آموزش دادن به دیگری. این ورودیهای «فراعصبی» طرز فکر ما را تغییر میدهند؛ حتی میتوان گفت بخشی از خود فرایند تفکر را تشکیل میدهند. اما این شکل از شناخت تاریخچهای هم دارد؟ مجلات علمی ما بیشتر از این فرض پیروی میکنند که اندام ذهنی موجودی بیجسم، بیمکان و غیراجتماعی است؛ «مغزی داخل یک خمره.»
کتابهای تاریخی ما داستانهایی را شرح میدهند که در آنها رویدادهایی که موجب تغییرات بزرگ در جهان شدهاند، به افرادی نسبت داده میشوند که خودشان بهتنهایی افکار بزرگی در سر داشتهاند. بااینحال، همواره روایتی موازی پیش روی ما بوده است؛ نوعی تاریخ پنهانی راجع به فکر کردن فراتر از چارچوب مغز. دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان، رهبران، مخترعان و کارآفرینان همگی از جهان بهعنوان مادهی اولیهی رشتههای فکری خود استفاده کردهاند. این کتاب قصد دارد آن حماسهی پنهان را نبش قبر کند و جایگاه بهحق آن را در گزارشهایی کامل از نحوهی دستیابی نژاد بشر به شاهکارهای شگرف عقل و خلاقیت باز ستاند.
مغزت را به کار بینداز!
احتمالاً این جمله را شنیدهاید یا شاید در حین سروکله زدن با مسئلهای دشوار یا زمانی که سعی داشتهاید به خودتان توصیه کنید که فردی منطقی باشید، آن را زیرلب زمزمه کردهاید. این جمله فرمانی رایج است که در میان گرفتاریهای زندگی روزمره صادر میشود.
فرهنگ ما بر این موضوع اصرار دارد که مغز تنها جایگاه تفکر است؛ اما آنی مورفی پال در این کتاب بیان میکند که ذهن شبیه پرندهی آشیانهسازی است که چوبها و شاخهها را جمع میکند و از مصالح در دسترس، یک کلِ واحد میسازد. این مصالح شامل احساسات و حرکات بدنی ما، فضاهای فیزیکی که در یاد میگیریم و کار میکنیم و ذهن افراد دیگری است که با آنها تعامل داریم.
تا زمانی که به فکر کردن در درون مغز بسنده کنیم، محدودیتهای این اندام دستوپای ما را میبندد، اما اگر بخواهیم و مهارت آن را کسب کنیم که به بیرون از این چارچوب برسیم، تفکر ما نیز میتواند دگرگون شود. تفکر ما میتواند به اندازهی بدنمان پویا، به اندازهی فضاهای پیرامونمان دلباز و به اندازهی روابطمان غنی باشد؛ همچنین میتواند به اندازهی کل جهان هستی وسیع و پرظرفیت باشد.

قسمتی از کتاب ذهن توسعهیافته:
وقت گذراندن در طبیعت استرس را کاهش میدهد، تعادل ذهنی را بازیابی میکند و توانایی تمرکز و حفظ توجه را افزایش میدهد. بااینحال، ما بیشتر وقت خود را داخل خانه میگذرانیم. پس آیا میتوانیم راههایی پیدا کنیم که داخل خانه را بیشتر شبیه فضای بیرون کنیم؟ راجر اولریش، روانشناس محیطی، این پرسش را مطرح کرده و در رابطه با نوع خاصی از محیطهای مصنوع -بیمارستانها و سایر مراکز مراقبتهای بهداشتی- به پاسخ مثبتی برای این سؤال رسیده است. اولریش که حالا استاد معماری دانشگاه چالمرز سوئد است، چنین میگوید: «سازوکار زیستشناختی باستانی ما این امکان را میدهد تا از طبیعت بهمثابه یک دارو بهرهبرداری کنیم.» او چندین دهه پیش نشان داد قرار گرفتن در معرض طبیعت درد را تسکین میدهد و باعث بهبودی سریع بیمارانی میشود که عمل جراحی داشتهاند.
پژوهش اولریش -که در بیمارستانی در حومهی فیلادلفیا انجام شد- نشان داد بیمارانی که اتاقهایشان منظرهای رو به درختان داشت به داروهای مسکن کمتری نیاز داشتند، عوارض کمتری را تحمل میکردند و مدت اقامتشان در بیمارستان کوتاهتر از بیمارانی بود که اتاقشان منظرهای رو به دیوار آجری داشت. همچنین پرستاران نکات منفی کمتری -ناراحتی و گریه کردن، نیاز به تشویق یا دلجویی فراوان- را در خصوص وضعیت روحی بیمارانی ثبت کردند که منظرهای رو به فضای سبز داشتند.
اولریش و چند نفر از همکارانش در این خصوص پژوهش بیشتری انجام دادند که نشان داد قرار گرفتن در معرض عناصر طبیعی به کاهش درد بیماران و تسریع روند بهبودی آنها کمک میکند. این پژوهش در طراحی مرکز مراقبتهای بهداشتی، انقلابی ایجاد کرد و منجر به نوسازی و ساختن ساختمانهایی شد که نور طبیعی و چشماندازی از فضای سبز را برای بیماران و کارکنان فراهم میکردند. همچنین این پژوهش به تحقیقات بیشتری منجر شد که در جهت شناسایی دقیقتر اثرات فضای بیرون بر بدن ما انجام شدند. این پژوهش ثابت کرد درواقع طبیعت داروی بسیار قابل اعتماد و مؤثری است که روند تکاملگونهی انسان طی هزاران سال آن را ساخته و پرداخته است.
ذهن توسعهیافته را فاطمه امیدی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۵۰ صفحهی رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۱۲۵ هزار تومان عرضه شده است.
سلام و درود، معرفی کتاب، تاثیر بسزایی در پیشرفت افکار هر ملتی دارد. با توجه به اینکه میزان مطالعه در کشور کم است، کاری ارزشمند است. ❤️👍🌹🙌❤️👍🌹🙌