در محاصرهی احمقها/ چگونه با هر فردی در دنیای تجارت و زندگی ارتباط مؤثر برقرار کنیم؟
کتاب «در محاصرهی احمقها»، نوشتهی توماس اریکسون، به همت انتشارات کتاب کولهپشتی به چاپ رسیده است. تابهحال فکر کردهاید شما تنها فردِ معقولی هستید که میتوان حرفهایش را فهمید؟ یا سعی کردهاید با دلیل و منطق با همسرتان حرف بزنید ولی نتیجهای فاجعهآمیز رقم خورده باشد؟ پاسخهای طولانی و بیسروته اعصابتان را خرد میکند؟ رفتار بیادبانهی همکارتان کفرتان را درمیآورد؟
شما تنها نیستید. توماس اریکسون، نویسندهی پرآوازه و متخصصِ ارتباطات، بعد از ملاقاتی وحشتناک با یک کارآفرین موفق که عمیقاً فکر میکرد یک مشت احمق دورش را پر کرده بودند، به درک و شناختِ رفتار انسانها پرداخت و سعی کرد بفهمد چرا برای برقراری ارتباط با برخی از افراد اغلب دچار مشکل میشویم.
این کتاب با روشی ساده و در عین حال نوآورانه به ما کمک میکند تا بر اساسِ چهار الگوی شخصیتی (قرمز، آبی، سبز و زرد)، شخصیت افرادی را که با آنها در ارتباطیم ارزیابی کنیم و با بینشی که در اختیارمان میگذارد بتوانیم روشهای تعامل و بهاشتراکگذاریِ اطلاعاتِ خود را با دیگران تطبیق دهیم. اریکسون به شما کمک خواهد کرد خود را بهتر بشناسید، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خود را پرورش دهید، با اطمینانِ خاطر به رسیدگی به اختلافات بپردازید، پویایی رابطهی خود با رئیس و تیمتان را بهبود ببخشید و به شما میآموزد در مدیریت و ارتباط با افراد، کاری کنید که آنها بهترینِ خودشان باشند.
و با کمی شانس، میتوانید خاطرجمع شوید که شما آن فردِ احمق نیستید!
قسمتی از کتاب در محاصرهی احمقها:
سادهترین روش برای توصیف زبان بدن یک آبی این است که بگوییم هیچ زبان بدنی ندارد. بسیار خب، شاید کمی سادهانگارانه باشد. منظورم این است که در یک آبی چیز زیادی برای تفسیر وجود ندارد. صورت و بدنش چیز زیادی بروز نمیدهند. وقتی با فروشندگان دربارهی زبان بدن صحبت میکنم، معمولاً میگویند تفسیر بعضیها غیرممکن است. وقتی میپرسم آیا اینها کسانی هستند که تقریباً کاملاً بیحرکت مینشینند بیآنکه حتی یک ماهیچهی صورتشان تکان بخورد، معمولاً تأیید میکنند و به نظرشان فوقالعاده است.
احتمالاً منظورشان آبیهاست. فردی که حرکات یا حتی احساسات زیادی بروز نمیدهد، هیچچیز فاش نمیکند. در این صورت، فقدان زبان بدن است که آنچه را نیاز داریم بدانیم به ما میگوید.
خیلی از آبیها میتوانند جملات دراماتیک را با چهرهای بیروح ادا کنند. یکبار شنیدم یک مدیر آبی میگفت واحد باید تعطیل میشد و باید با طرح تعدیل سیصد کارمند موافقت میکردیم؛ حتی یک عضلهی صورتش هم بیخودی تکان نخورد.
همین باعث میشود مردم فکر کنند آبیها بیاحساس هستند اما طبیعتاً درست نیست. اجازه دهید یکبار دیگر یادآوری کنم که یک آبی درونگراست که یعنی بیشتر احساساتش صرفاً در درون فعال است.
برعکس آن هم صادق است. خیلی سال پیش، یکبار خانمی را دیدم که نیم میلیون دلار در تلویزیون برنده شد. صدای فریاد شادی همسرش از پشت دوربین شنیده میشد، درحالیکه خود آن خانم کاملاً بیحرکت با لبخند ملایمی بر لب نشسته بود. مجری برنامه میخندید و دستهایش را با خوشحالی تکان میداد و یک لحظه گیج میشدید واقعاً چه کسی برنده شده است؛ اما خود خانم چیزی جز «مرسی، خوب بود» نگفت. تقریباً اصلاً تکان نخورد. فکر نمیکنم به این خاطر بوده که او خودش یک میلیونر بود، بلکه بهخاطر این بود که او یک آبی بود. مدلشان اینطوری است. گمان میکنم در درون از پیروزیاش بسیار خوشحال بود اما آن را در ظاهر بروز نمیداد. یک روز با آن شبکه تماس خواهم گرفت و سؤال میکنم آیا هنوز فیلم آن روز را دارند، چون نمونهی خیلی واضحی است.
وقتی آبیها مقابل گروههای بزرگتری صحبت میکنند، این گرایش بسیار مشهود میشود. آنها هم درست مثل سبزها نیازی ندارند در کانون توجه باشند. البته با این تفاوت که وقتی یک سبز دلش میخواهد آب شود و در زمین فرو رود، یک آبی پابرجا باقی میماند. او تلاش خواهد کرد درحالیکه کاملاً بیحرکت و با صورتی فاقد احساس ایستاده، به مردم انگیزه بدهد.
یک دلیل دیگر این است که آبیها خواستار فضای شخصی نسبتاً زیادی در اطرافشان هستند. آنها اغلب راحتترند فاصلهی خود را با دیگران حفظ کنند. مسلماً بستگی دارد چقدر یکدیگر را میشناسند اما این حریم بهطور قابل ملاحظهای بزرگتر از حریم مثلاً زردهاست.
اگر دیگران بیش از اندازه نزدیک شوند، زبان بدن آبی کم و محدود میشود. دستبه سینه میشود و پا روی پا میاندازد، به این معنی که میخواهد فاصلهی خود را حفظ کند.
در محاصرهی احمقها را آناهیتا دخیلی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۳۶ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۷۵ هزار تومان چاپ و عرضه شده است.
خرید کتاب در محاصرهی احمقها