خاطرات و شایعات/ زندگی جیم کری در میان تصاویر سینمایی

3 سال پیش زمان مطالعه 4 دقیقه

کتاب «خاطرات و شایعات» پیرامون فراز و فرودهای زندگی جیم کری، ستاره‌ی هالیوود، به همت نشر علم به چاپ رسیده است. خاطرات و شایعات را می‌توان یک شبه ‌زندگی‌نامه نامید که در مرز میان حقیقت و خیال سرگردان است. هیچ‌کس بهتر از جیم کری نمی‌توانست هزارتوی شخصیتِ جیم کری، بازیگر سرشناس هالیوود را این‌چنین زیبا به تصویر بکشد. داستان زندگی بازیگری مشهور و ثروتمند که اکنون بسیار احساس تنهایی می‌کند و تنها همدمش سگ‌های نگهبانش هستند. روایتی خیالی از داستان زندگی بازیگری محبوب که اینک دچار به درد تنهایی مبتلا شده و عاجزانه و سرخورده همه‌‌جا دنبال گمشده‌ای می‌گردد که نمی‌‌داند عشق واقعی است یا معنویت ناب. او با همکاری دِینا وشان توانست به‌خوبی با کمک شخصیت‌های حقیقی دنیای هالیوود و حقایقی درباره‌ی زندگی آن‌ها و ترکیب این موارد با هم در داستان، رمانی جسورانه، جذاب و منتقدانه از مشکلات و معضلات دنیای امروز، در قالب دنیای ستارگان هالیوود ارائه دهد. درحقیقت خاطرات و شایعات آینه‌ای است که به‌درستی وضعیت دنیای حاضر، اقتصاد، سیاست، رواج فرهنگ مصرف‌گرایی در میان توده‌ی مردم، تنهایی افراد بشر در این عصر شگفت‌آور و به عبارتی آخرالزمانی را منعکس می‌سازد.

این رمان فضایی به‌شدت سورئال و چند بعدی دارد، مملو از ارجاعات بی‌شمار به وقایع، شخصیت‌ها، اسطوره‌ها و برندهای تجاری امریکایی است که بی‌شک ذهن خواننده را به چالش می‌کشد.

قسمتی از کتاب خاطرات و شایعات:

چارلی کافمن امیدوار بود به شرق پرواز کند، معتقد بود که یک میلیاردر تایوانی که هنوز از دست مائو رنجیده بود، مشتاق تأمین مالیِ پروژه‌اش است.

قبل از خروج، جیم را تشویق کرد تا خودش را در تابلوهای پیام مارکسیستی تندرو جا کند تا لهجه‌ی مائو را با مربی‌گری دوستش کری الوس کامل کند؛ استاد دانشگاهی که مادربزرگش، زبان‌شناس برجسته و معروف به نماینده‌ی سه‌گانه‌ی اس‌آی‌اس، بانو وین‌فراید مری الیزابت الوس (همسر جرویس هنری الوس)، وقتی پسربچه کوچکی بود، او را به زبان کانتونی سرزنش می‌کرد. علاوه بر آن، از ستاره درخواست کرد که حداقل سی پوند وزن اضافه کند تا بتواند تا جایی که امکان دارد با کمک سیگارهای متوالی به بیماری آمفیزم مائو نزدیک شود. شاید به آزاردهنده‌ترین شکل ممکن، صحنه‌ی مرگ را به سبکِ فیلم‌های کافمن تجسم کرده و اصلاح نماید.

بدین ترتیب، هر روز صبح، کری در جایگاهِ مانتراهای شفادهنده، در تخت دراز می‌کشید، ذهنش را پاک می‌کرد و با همه‌ی مهارت بازیگری‌اش، وجودش را با مائوی در حال احتضار درهم آمیخت. درحالی‌که به‌شدت آگاهانه تنفس می‌کرد، با چشمانی بسته در نیایشی غمگین، به‌زودی می‌توانست لوله‌های مومیایی‌کننده را متصل به رگ‌‌هایش احساس کند. می‌توانست صدای گروه پزشکی را بشنود که در اطرافش نجوا می‌کردند. بعضی روزها، وقتی صحنه‌ی پایانی نوشته‌های کافمن را تصور می‌کرد، اشک ترحم خودبه‌خود از گونه‌هایش سرازیر می‌شد. چشمان مائو در چشمان خودش ذوب می‌شد، پیوندِ استبداد و شهرت. سپس، درحالی‌که کم‌وبیش راضی می‌شد، به بخش مورد علاقه‌اش یعنی آماده‌سازی شخصیت می‌رفت: وزن‌گیری.

جورجی این اقدامات شجاعانه را تقدیس می‌کرد، بخشی از ذهنش امیدوار بود که بخش تحسین‌شده‌ی مائو شکاف‌های درونی‌اش را پر کند و بخش دیگر آن را فقط برای سرگرمی می‌خواست. سرِ میز صبحانه کری را تماشا می‌کرد که ساندویچ پنیر گریل‌شده و بیکن، تکه‌های تست فرانسوی آغشته‌شده به شیره‌ی افراد می‌خورد. شب‌های بسیاری در رستوران لیتل دور، در هالیوود غربی، شام می‌خورد، نوشیدنی می‌نوشید، با حلزون و جگر اردک به‌عنوان پیش غذا برای خوراک اصلی که فیله‌مینیون پیچیده‌شده در بیکن با قارچ دنبلان دو طرف سرخ‌شده و گراتن دوفینوس بود، از خود پذیرایی می‌کرد.

بعضی روزها، با حرص و طمعی مائوئیستی، پنج، شش، یا هفت ساندویچ بیسکوئیت مرغ وندی می‌خورد. حالا هیچ نگرانی‌ای در مورد توده‌ی جسدها ندارد، فرمانده‌ی بی‌چون و چرای انگشتانِ چروک‌خورده‌اش است. چیزی که از بین رفته بود معمای خردل عسلی بود و همراه آن جیم کری پیر و نامطمئن. حالا خودش بود، بله؛ اما مائو هم بود. هر روز بیشتر و بیشتر متوجه می‌شد که حرص و طمع ناشیانه، همیشه حلقه‌ی ارتباط میان شهرت و استبداد بوده است. سپس اردک‌وار به سمت استخر می‌رود، هر دو جوفیل‌ها در دو طرفش جست‌وخیز می‌کنند. وقتی کنار لبه‌ی استخر می‌نشیند و با خوشحالی، ولع آن‌ها به عشق را پاسخ می‌دهد، آثار شکر و روغن را از روی صورت و انگشتانش می‌لیسند.

خاطرات و شایعات

خاطرات و شایعات

علم
افزودن به سبد خرید 145,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط