
برنامهریزی درمان با تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی/ توانمندسازی در راستای برنامهی درمانی مؤثر
کتاب «برنامهریزی درمان با تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی»، نوشتهی مایکل اچ. فولکرسون، به همت نشر سایه سخن، به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب میکوشد تا تفاوت موانع درمان، اهداف درمان، مقاصد درمان و مداخلات درمانی را تبیین کند و معتقد است که نتیجهی درمان همان اهداف درمان و دستیابی به درمان مطابق با مقاصد درمان است که بیان میکند مراجع میخواهد چه کاری انجام دهد و مداخلات درمانی توضیح میدهد که درمانگر چگونه به مراجع کمک میکند. برای این کار، به طبقهبندی مداخلات در قالب چهار مؤلفهی رفتار کلی میپردازد و در این کتاب به ذکر چند نمونه از نوشتن مداخلات بر پایهی واقعیتدرمانی میپردازد.
فولکرسون برای تحقق ایدهی خود از جزوهی دکتر ویلیام گلسر با عنوان «تعریف بهداشت روانی به عنوان مسئلهی بهداشت عمومی» الهام گرفته است و چون از دریچهی تئوری انتخاب به مراجعان خود نگاه میکند، اهداف درمان را در راستای عناصر تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی میبیند.
از دیدگاه نظری، یکی از مشکلات اصلی برنامهی درمانِ امروزی آن است که بر هیچگونه مفهومسازی واقعی مبتنی نیست؛ چون فاقد نظریهای استوار است. در اینجاست که براساس توصیهی جیکوبز، مشاور هنگامی بیشترین تأثیر را دارد که نظریهمحور باشد. از این رو نویسنده برنامهریزی درمان با تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی را با دیگر نمونههای درمان مقایسه میکند و معتقد است واقعیت درمانگر برخلاف دیگر رویکردهای شناختیرفتاری تفکر مراجع را مسئلهی اصلی نمیبیند، بلکه شناختها را بهعنوان بخشی از رفتار کلی بررسی میکند تا شکاف بین خواسته و داشتهی مراجع را کم کند و درنهایت به شناسایی تمام نیازهای ژنتیکی مراجع، بهویژه نیاز به عشق و تعلقخاطر میپردازد و بیشترین تأکیدش بر اهمیت روابط سالم با افراد مهم زندگی و دعوت از مراجع به خودارزیابی است. به همین دلیل است که دکتر گلسر همواره خودارزیابی را هستهی اصلی واقعیتدرمانی میداند.

قسمتی از کتاب برنامهریزی درمان با تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی:
در روانکاوی کلاسیک و رویکردهای روانپویایی سنتی، تحلیلگر همانقدر که متخصص تجربیات مراجع است، برنامهریزی درمان را نیز برعهده دارد. توجه و علاقه، در این رویکردها، محدود به حالات درونیِ مراجع میشود. تفسیرِ تحلیلگر براساس چیزهای معتبر است. ازاینرو، به محیط خارجی یا محرکها و همچنین سازکارهای پاسخ به محرکها توجه کمی دارد.
در فرایندِ اصلاح رفتار، رفتارشناس متخصص است و فقط به محرکها و پاسخ به آنها علاقه دارد و نه تجربهی مراجع. نقش رفتار درمانگر این است که رفتار مراجع را از طریق تقویتکنندههای آن رفتار، قالبگیری کند. برنامهریزیِ درمان را رفتارشناس بر عهده دارد.
درمانگرِ رفتارشناس به محرکها و پاسخهای مراجع و عملکرد شناختیِ او توجه دارد. اگرچه اهداف درمانی بهطور مشترک با همکاری مراجع مشخص میشود، اما درمانگرِ رفتارشناس را همچنان به چشم متخصص میبینند. بهتازگی درمانگران رفتارشناس علاوه بر جنبهی شناختی، به دنبال شناختِ عواطف درونیِ مراجع نیز هستند.
درمانگران اومانیست یا انسانگرا، دیدگاه پدیدارشناختی و پاسخهای مراجع به محرک بیرونی را در نظر میگیرند. درمانگر و مراجع، متخصصان دنیای پدیدارشناختی خود محسوب میشوند. این روشهای درمانی این گونهاند که مراجعان توانایی یافتن راهحل مشکلات خود را دارند، بهطوری که درمانگر اومانیست یا انسانگرا، در برنامهریزی درمانی مراجع، نقش کمرنگتری ایفا میکند.
نمونهها و مدلهای پسامدرن یا ساختارگرا، همچون درمان راهحلمحور و روایتدرمانی، بر این اساس استوار است که انسان دیدگاه شخصی خود را از دنیا خلق میکند. این دیدگاهها بر این ایده تأکید دارند که مراجعان متخصص زندگی خودند. بسیاری از رویکردهای جدیدِ رواندرمانی، تمرکز بیشتری بر علائم دارد و اغلب مداخلات خاصی را در بر میگیرد که برای رسیدگی به تشخیصهای خاص طراحی شده است. به نظر من، اگرچه برخی از رویکردهای پستمدرن، شواهدی بر حمایت از اثربخشی خود دارد، این دست روشهای مبتنی بر شواهد، در صورتی افزایش مییابد که روانشناس بالینیِ معالج به نام زیرساختِ مداخلهی مبتنی بر شواهدِ خود، نمونهی نظری یکپارچهای داشته باشد. روانشناس بالینی گاه ممکن است بهشدت بر علائم درمانی متمرکز شود، تا جایی که بسیاری مسائل جهانی را نادیده بگیرد. این مشکل مشابه بیماری است که پایش شکسته است، ولی گلودردش درمان میشود.
به نظر من، دیدگاه تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی به برنامهریزیِ درمان، رویکرد جامعتری را در بر میگیرد. رفتارشناس شناختی، همچون واقعیت درمانگر، به محرکها و تمام شرایط محیطی علاقهمند است که ممکن است درک مراجع را از فرهنگ و خانواده و مذهب و اقتصاد تحت تأثیر قرار دهد. در تئوریِ انتخاب، فعالیت و شناخت و احساسات و علائم فیزیولوژیکی با هم مرتبط است؛ اما با توالی کمتری نسبت به دیگر رویکردهای شناختی رفتاری اتفاق میافتد.
برنامهریزی درمان با تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی را محمد شمسیان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۷۹ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۷۵ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.