عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟ / راهنمایی برای خوب گوش دادن به موسیقی جز
کتاب «چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟» نوشتهی تد جویا به همت نشر نیماژ به چاپ رسیده است. مخاطب اصلی کتاب حاضر نه موزیسینها، که علاقهمندان به موسیقی هستند. کسانی که موسیقی برایشان کنجکاویبرانگیز است و بهدنبال راههای تازهای برای ورود به این جهان گسترده میگردند.
ما علاوهبر موزیسینهای خوب، به شنوندگان خوب هم نیاز داریم. همانطور که رونق هنر سینما، علاوهبر اعتلای بخش تولید فیلم، به تماشاگران هوشمند و منتقدان تیزبین نیازمند است، موسیقی هم به مواجهههایی نزدیکتر و دقیقتر از جانب شنوندگان نیاز دارد تا بتوان عیار آن را سنجید و آنها را اعتلا بخشید و از همه مهمتر: بتوان از آن لذت برد.
این کتاب بیشتر از آنکه دغدغهی تاریخ و نامهای بزرگ را داشته باشد، دغدغهی چگونه و به چه چیز گوشکردن را دارد. بنابراین در عوض اینکه خواننده را میان نامها و وقایع تاریخی جَز سرگردان کند، او را با لذت گوش دادن به جَز روبهرو میکند.
مشهور است که وقتی از فتس والر خواستند تا جَز را تعریف کند پاسخش این بود: «اگر میخواهی دربارهاش سؤال کنی، بهتر است کاری به کارش نداشته باشی.» با این اوصاف، چگونه میتوان به درون عملی این چنین تعینگریز و نامحسوس نفوذ کرد؟
درعینحال چیزی وجود دارد که پایاپای این موسیقی رازآلود باشد: منتقدان جَز. این شنوندگان حرفهای که به خود حق میدهند اصوات عجیب و شگفتانگیز را به توصیفات کلامی دربیاورند و به آنها رتبه و امتیاز بدهند: این آلبوم تازه و داغ چهار ستاره کسب میکند! و بعد هم به سراغ آهنگ بعدی بروند. اینها چه کسانی هستند؟ بنا به تعریف، موسیقی در جایی آغاز میشود که کلام از کار میافتد. بااینحال، منتقدان زندگیشان را وقف این میکنند که این مرز را از میان بردارند. ملودی را به کلمات تبدیل کنند و بهنحوی ما را متقاعد کنند تا به قضاوتشان اعتماد کنیم. بیگانهها قطع به یقین یکی دوتایی از این منتقدان را خواهند ربود و وقتی آنها را به ماشین دروغسنج وصل کردند، مجبورشان خواهند کرد که دربارهی معنای پنهان آفرینش موسیقی توسط انسانها توضیح دهند.
باید گفت خیلی از ما زمینیها هم به همان اندازه از کاری که منتقدان انجام میدهند گیج و سردرگم میشویم. این ستارهها و امتیازات از کجا آمدهاند؟ البته که این کارهای مضحک به اعتبار آنها چیزی نخواهد افزود. آن دسته از منتقدان سرشناس سینما که تصمیم گرفتهاند تا اظهارنظرهای عالمانهی خود را مثل تماشاگران اشرافی نبرد گلادیاتورها در نشان دادن یک شست روبهبالا یا روبهپایین خلاصه کنند، در حقیقت نه برای خود و نه برای حرفهشان هیچ کار مفیدی انجام نمیدهند. آیا منتقد شدن به همین آسانی است؟ با دیدن شست روبهبالای یک منتقد و شست روبهپایین منتقد دیگر در مواجهه با یک اثر، چه چیزی دستگیرمان میشود؟ اگر فرض کنیم مرور یک اثر هنری دارای معیاری عینی است و صرفاً بر نظر و سلیقه استوار نیست، آیا نباید در بیشتر موارد هر دو یک نظر داشته باشند؟
عموم مردم نسبت به منتقدان جدی چنین سوءظنی دارند که البته پر بیراه هم نیست. میگویند این منتقدان دقیقاً سعی در تخریب آن دسته از آثار هنریای را دارند که مردم علاقهی بیشتری به آنها دارند. پرفروشترینها، فیلمهای موفق گیشه و تکآهنگهایی که در رتبههای برتر جدولهای موسیقی جای میگیرند، همه مورد تحقیر این نخبهگرایان قرار میگیرند و درعوض به ستایش برخی آثار خاص میپردازند که هیچ انسان بامنطقی نمیتواند از آنها لذت ببرد. خوانندگان اغلب از این موضوع متعجب میشوند که چرا نویسندگان به جای ارائهی ارزیابیهای صادقانه از کاری که تصمیم بهمرور و نقد آن میگیرند، با مهارتهای تصنعی و باب روز خود میخواهند آنها را تحت تأثیر قرار دهند. مبهم و رازآلود بودن کار منتقدان، این بیاعتمادی را از سوی خوانندگان تقویت میکند. آنها در رتبهبندی کردن و ستاره دادن به یک اثر بسیار سریع عمل میکنند اما کمتر پیش میآید که به ما بگویند چنین معیارهایی چگونه ساخته میشوند یا اینکه اولویتهای دخیل در کارشان چیست.
تِد جویا، مورخ، پژوهشگر موسیقی و برندهی جوایز متعدد، در کتاب «چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم» با نگاهی سرزنده شما را به دنیای یکی از برجستهترین هنرهای امریکایی میبرد. او به شما میآموزد که در یک اجرای جَز به چه نکاتی گوش دهید و راهنمایی برای شناخت برترین نوازندگان جَز امروز در اختیار شما میگذارد. جویا، از نوآوریهای لویی آرمسترانگ تا تلفیق جز و راک مایلز دیویس، تاریخچهی این موسیقی را مرور میکند و پرده از رازهای بداههنوازی برمیدارد.
این کتاب، که بهواقع یک نامهی عاشقانه به جَز از سوی یکی از برجستهترین متخصصان این حوزه است، برای هرکسی که میخواهد درک عمیقتری از این موسیقی داشته باشد، اثری خواندنی است.
نثر جویا سرزنده و روان و سرشار است از بینشهای شگفتانگیزی که در طول کتاب آنها را بر ما آشکار میکند. خواندن کتاب آنقدر مفرح است که تا به خود بیایید میبینید دیگر فقط یک شنونده نیستید، بلکه دارید فعالانه در خودِ موسیقی نقش ایفا میکنید.
قسمتی از کتاب چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟:
تا زمان انتشار اولین صفحهی ضبطشدهی جز در سال 1917، کمتر کسی از این سبک مهیج باخبر بود. آهنگ Livery Stable Blues برای گروه دیکسیلند شهرت فراوانی به همراه داشت و طبق گزارشهای موجود توانست یک میلیون نسخه بفروشد. یک موفقیت باورنکردنی؛ آن هم وقتی که بدانیم یک دستگاه پخش ویکترولا قیمتی برابر با حقوق ماهیانهی یک شهروند متوسط امریکایی را در آن زمان داشت و نیم میلیون از این دستگاه تنها در آن سال به فروش رفته بود. میتوان گفت موسیقی جز از یک سبک کمتر شناختهشدهی محدود به یک ناحیه، تقریباً یکشبه جنونی شد که کران تا کران ایالات متحده را فتح کرد.
هواداران جَز معمولاً علاقهای به تجلیل و برگزاری جشن برای این اتفاق تاریخی از خود نشان نمیدهند. دیکسیلند یک گروه سفیدپوست بود که شهرتش را به سبکی مدیون است که توسط سیاهپوستان به وجود آمده بود و مشهورترین آهنگ آنها با تقلید متظاهرانه از صدای حیوانات توسط سازهای بادی، بسیاری از شنوندگان را با بدعت آبکی خودش بیشتر شوکه کرد تا اینکه برای آنها بهعنوان نمونهای از یک فرم هنری خطشکن مطرح باشد. با تمام این حرفها تأثیری که این نخستین ضبط جز بر جای گذاشت برای کمتر کسی محل تردید است. این آهنگ آغازگر جنجالی شد که بهسرعت شاکلهی موسیقی تجاری امریکا را از بیخ و بن تغییر داد و راه را برای تعداد زیادی از گروههای دیگر باز کرد تا آثار خود را ضبط و منتشر کنند و مخاطبان خود را به دست آورند. مخاطبانی که آنقدر زیاد شدند که دههی متعاقب، یعنی 1920 را بهعنوان عصر جَز میشناسیم.
خود واژهی جز هنوز هم موجب بالا گرفتن بحثهایی میان موزیسینها میشود. بسیاری با افتخار آن را میپذیرند و عدهی دیگر این کلمه را بیمعنا دانسته و به دنبال راههای دیگری برای توصیف این انقلاب موسیقایی میگردند. این بحثوجدلها زمانی پیچیدهتر میشود که با این حقیقت روبهرو شویم که نمیتوان دقیقاً مشخص کرد واژهی جز برای کسانی که نخستینبار این موسیقی را به این نام خواندند، به چه معنا بوده است. جز نخستینبار در نسخهای از یک روزنامهی کالیفرنیایی در سال 1912 دیده شده است. در این روزنامه جز بهنوعی پرتاب پرنوسان و لرزان توپ بیسبال اشاره دارد که چوب زدن را برای ضربهزن با مشکل مواجه میکند. در طی سالهای بعد این واژه وارد گفتمان عمومی شد و از آن برای توصیف هر چیز تروتازه و پر جنبوجوشی در عرصهی فرهنگ استفاده میشد.
چگونه از موسیقی جَز لذت ببریم؟ را امید سلطانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 237 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.