پارانویا/ ترس در قرن 21

5 ماه پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


کتاب «پارانویا» نوشته‌ی دنیل فریمن و جیسون فریمن را انتشارات کتابسرای میردشتی به چاپ رسانده است. این کتاب، یکی از آثاری ا‌ست که به‌صورت علمی، روان‌شناختی و اجتماعی به بررسی پدیده‌ای فراگیر ولی غالباً نادیده‌گرفته‌شده به نام پارانویا می‌پردازد و با تکیه بر پژوهش‌های دانشگاهی، مطالعات موردی، تجربیات بالینی و تحلیل‌های فرهنگی نوشته‌شده، به دنبال آن است که نشان دهد پارانویا دیگر محدود به بیماران روان‌پریش نیست، بلکه به یکی از ترس‌های رایج در قرن بیست‌ویکم بدل شده است. این اثر با زبانی قابل ‌فهم و درعین‌حال مستند، ابعاد مختلف این ترس پنهان را روشن می‌کند، آن را در زمینه‌های فردی، اجتماعی، تکنولوژیک و فرهنگی قرار می‌دهد و می‌کوشد مرز بین روان‌پریشی و اضطراب‌های روزمره را واکاوی کند.
دنیل فریمن، روان‌شناس بالینی و پژوهشگر برجسته‌ای ا‌ست که کار تخصصی‌اش بر روان‌پریشی، توهم و به‌ویژه پارانویا متمرکز است. او با همکاری برادرش جیسون، که نویسنده‌ای با زمینه‌ای در ارتباطات علمی و روان‌شناسی عمومی است، تلاش کرده در این کتاب، هم به زبان آکادمیک وفادار بماند و هم مخاطب عمومی را جذب کند. آن‌ها با اتکا بر نتایج پژوهش‌های انجام‌شده در دانشگاه آکسفورد، مطالعاتی گسترده درباره‌ی شیوع و شدت پارانویا در جمعیت عمومی انجام داده‌اند. یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که برخلاف تصور عمومی، پارانویا مختص بیماران اسکیزوفرن یا روان‌پریش نیست، بلکه درجاتی از آن در بخش عمده‌ای از جمعیت وجود دارد، از اضطراب‌های خفیف تا باورهای جدی درباره‌ی توطئه و تعقیب.
کتاب با توصیف نمونه‌هایی از تجربه‌های روزمره آغاز می‌شود: فردی که گمان می‌کند همکارانش درباره‌ی او بدگویی می‌کنند، شخصی که مطمئن است دیگران به‌عمد به او صدمه می‌زنند، یا کسی که تصور می‌کند تلفن همراهش شنود می‌شود. این مثال‌ها در ابتدا ممکن است افراطی یا غیرعقلانی به نظر برسند، اما فریمن‌ها تأکید می‌کنند که این حس‌ها، هرچند اغراق‌آمیز باشند، بخشی از تجربه‌ی روانی روزمره‌ی بسیاری از افراد هستند. آن‌ها مرز میان سوءظن طبیعی، حساسیت اجتماعی و پارانویا را ترسیم می‌کنند و نشان می‌دهند که چگونه این مرزها در دنیای مدرن دچار تداخل شده‌اند. یکی از نکات برجسته‌ی کتاب این است که پارانویا اغلب در پاسخ به ناامنی‌های واقعی شکل می‌گیرد. دنیایی که در آن دوربین‌های نظارتی در همه‌جا حضور دارند، داده‌های ما در اینترنت ردگیری می‌شوند، روابط انسانی سست و شکننده‌اند و ساختارهای قدرت ناشناخته و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند، مستعد آن است که افکار پارانوئید را تحریک و تقویت کند.
کتاب همچنین به بررسی تأثیر فرهنگ، رسانه، سیاست و فناوری بر افزایش یا تغییرشکل پارانویا می‌پردازد. یکی از بحث‌های کلیدی آن‌ها درباره‌ی تأثیر رسانه‌های جمعی، فیلم‌ها و سریال‌هایی ا‌ست که توطئه، تعقیب و سوءنیت را محور روایت خود قرار می‌دهند. آثار مشهوری همچون نمایش ترومن، ماتریکس و... یا مستندهایی درباره‌ی سازمان‌های جاسوسی، ناخودآگاه این حس را در مخاطب القا می‌کنند که چیزی در پس واقعیت جاری پنهان شده است. نویسندگانِ کتاب اشاره می‌کنند که اینترنت نیز به بستری برای تقویت تفکرات پارانوئید بدل شده، در فضایی که افراد در اتاق‌های گفت‌وگو، انجمن‌ها و شبکه‌های اجتماعی روایت‌هایی از توطئه را بازتولید و بازنشر می‌کنند. فریمن‌ها هشدار می‌دهند که این فضاها می‌توانند به شکل‌گیری باورهای جمعی نادرست، بی‌اعتمادی اجتماعی و در مواردی خشونت بینجامد.
در مجموع، پارانویا کتابی ا‌ست که بادقت علمی، نثر روشن و نگاهی چندوجهی، یکی از مسائل مهم اما اغلب نادیده‌گرفته‌شده‌ی عصر حاضر را تحلیل می‌کند. این کتاب به خواننده شناختی بهتر از خود و اطرافیان می‌دهد و جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که در آن سوءظن، عدم اعتماد و ترس، پیوسته در حال گسترش‌اند؛ اما درعین‌حال، با ارائه‌ی راهکارهای علمی و انسانی، نویدبخش رهایی از این چرخه نیز هست. 

پارانویا (ترس در قرن 21)

پارانویا (ترس در قرن 21)

کتابسرای میردشتی
افزودن به سبد خرید 280,000 تومان

قسمتی از کتاب پارانویا: 
شهرنشینی و انزوا تنها عوامل مربوط به جامعه نیستند که ممکن است در افزایش پارانویا نقش داشته باشند. می‌توان وضعیت استخدام ناپایدار این روزها، که رو به افزایش هم هست را به آن اضافه کرد. در این وضعیت، ایده‌ی شغل مادام‌العمر از بین رفته است و جابه‌جایی بیشتر کارکنان و اتکای بیشتر به قراردادهای کوتاه‌مدت و موقعیت‌های پاره‌وقت از سوی کارفرمایان جایگزین شده است. همه‌ی این‌ها باعث عدم اطمینان، استرس و افزایش رقابت در محل کار می‌شود و ما را تشویق می‌کند به اینکه همکاران خود را به‌چشم رقیب و یک تهدید بالقوه ببینیم.
و به نظر می‌رسد مهاجرت نیز نقشی مهم در ایجاد پارانویا دارد. اخیراً یک پژوهش، میزان بیماری‌های روانی شدید را در سه بخش از بریتانیا بررسی کرد، جنوب شرقی لندن، ناتینگهام و بریستول. نتایج قابل‌توجه بود. در هر سه مکان، اسکیزوفرنی در افراد کارائیبی افریقایی‌تبار 9 برابر و در سیاه‌پوستان افریقایی 6 برابر بیشتر از جمعیت سفیدپوست بریتانیایی، شایع بود (هذیان‌های پارانویایی یکی از ویژگی‌های رایج اسکیزوفرنی است). این ارقام بسیار بیشتر از میزان بیماری‌های روانی در خود کارائیب یا افریقاست. به‌عبارت‌دیگر، سیاه‌پوست بودن شانس شما را برای ابتلا به اسکیزوفرنی افزایش نمی‌دهد، اما مهاجر بودن چرا.
مطالعه‌ی بریتانیایی تنها یکی از پژوهش‌های فراوانی است که بین مهاجرت و بیماری روانی ارتباطی برقرار کرده است. در سال 1932، محققان دریافتند که میزان ابتلا به اسکیزوفرنی در جمعیت نروژی‌تبار ایالت مینه‌سوتا دو برابر ساکنین متولد امریکا در این ایالت است. نرخ بالایی از روان‌پریشی در مهاجران سورینامی و هلندی آنتیل به کشور هلند مشاهده شده است. و داستان در آن سر طیف بیماری‌های روانی نیز به همین شکل است. برای مثال، مطالعه‌ای روی بیش از 11000 استرالیایی نشان داد که مهاجران از کشورهای غیرانگلیسی‌زبان دارای سطوح بالاتری از مشکلات روان‌شناختی خفیف تا متوسط هستند.
پارانویا را مطهره بازوبندی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 206 صفحه‌ی پالتویی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.      

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط