هنر یافتن جریان / عملکردتان را به اراده خود ارتقا دهید و پیشرفت نمایید

1 سال پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

 

کتاب «هنرِ یافتنِ جریان» نوشته‌ی دیمون زاهاریادس به همت نشر گویا به چاپ رسیده است. هدف مهم و اصلی این کتاب این است که به شما یاد دهد چگونه هر زمان خواستید خود را در «حالت جریان» قرار دهید. برای دستیابی به این هدف دو رویکرد وجود دارد: یکی از این رویکردها توجه به جنبه‌ی روان‌شناسی «حالت جریان» است. این فرایند شامل بررسی نحوه‌ی عملکرد مغز و ایجاد یک چهارچوب فکری است که در راستای متدولوژی‌های پیشنهادی ما قرار می‌گیرد.

رویکرد دوم، به‌طورکلی روی جنبه‌های عملی «حالت جریان» تمرکز دارد که این شامل بررسی نحوه‌ی عملکرد آن در دنیای واقعی و کاوش در مورد مراحل لازم برای دستیابی به آن می‌شود.

کتابِ «هنر یافتن جریان» کتابی کوتاه است. این کتاب به صورتی طراحی شده که هر بخش یا به‌راحتی قابلیت عملی‌ کردن را داشته باشد یا به عملی‌ کردن راهکارهای پیشنهادی بخش‌های دیگر کمک کند. نویسنده‌ی این کتاب همواره سعی کرده بدون حاشیه به اصل مطلب بپردازد و در گروه کتاب‌های توسعه و رشد فردی دسته‌بندی می‌شود.

این احساس و حالتی است که برای شما غریب نیست و بی‌شک، بارهاوبارها آن را تجربه کرده‌اید. زمانی‌که اتفاق می‌افتد، تقریباً جادویی و تاحدی غیرواقعی به نظر می‌آید و زمانی‌که اتفاق نمی‌افتد، ممکن است به نظر نرسد که چیز مهمی را از دست داده‌اید.

هدف، اشاره به احساسات و افکار شما در حین انجام دادن یک کار یا فعالیت است. هنگامی‌که شما کاملاً در جریان انجام دادن کاری قرار می‌گیرید، دیگر توجهی به آنچه در اطراف شما می‌گذرد ندارید. هر آنچه در اطراف شماست به‌نوعی از دید شما محو می‌شود و در حاشیه قرار می‌گیرد و تمام توجه شما متمرکز وظیفه و کاری که در حال انجام دادن آن هستید می‌گردد. بیشتر مردم اعتقاد دارند که قرار گرفتن در این حالت به شانس افراد بستگی دارد. به این معنا که وقتی شانس همراهشان باشد در این حالت قرار می‌گیرند. به بیان دیگر «تمرکز و حضور در لحظه‌ی حال» را عملی غیرارادی که از کنترل فرد خارج است، می‌دانند؛ اما این باور اشتباه است. ما می‌توانیم عوامل بسیاری را کنترل کنیم تاحدی‌که به انتخاب و اراده‌ی خود در حالت جریان و حضور در لحظه قرار گیریم.

کتاب «هنر یافتن جریان» مانند یک کلاس آموزشی مفید برای یادگیری مهارت‌های مورد نیاز برای رسیدن به «حالت جریان» است. هر مرحله با یک تمرین ویژه همراه شده است تا به شما کمک کند این توانایی شگفت‌انگیز را طبق توانایی شخصی و در زمان مناسب خود توسعه دهید. بعد از دست‌یابی به این مهارت‌ها تفاوت کیفی عملکردتان شگفت‌انگیز خواهد بود. بعد از اتمام این کتاب خواننده متوجه خواهد شد که رسیدن به «حالت جریان» اتفاقی نیست، بلکه فرد می‌تواند کاملاً ارادی این حالت را تجربه کند.

دیمون زاهاریادس، نویسنده‌ی این کتاب، فردی است که بعد از سال‌ها کار در شرکت‌های بزرگ و معروف، عواملی را که همواره باعث برهم‌خوردن تمرکزش می‌شدند، بررسی کرد و به نوشتن و تحقیق در مورد چگونگی دوام آوردن در کنار تمامی عوامل مختل‌کننده‌ی محیطی، به‌طوری‌که عملکردی رضایت‌بخش داشته باشیم، پرداخت.

او در اوقات فراغتش شطرنج‌بازی می‌کند و گاهی هم با دوستانش بازی‌های ویدئویی انجام می‌دهد؛ اما به خودش قول داده که دوباره نواختن گیتار را شروع کند.

او در ایالت کالیفرنیای جنوبی به همراه همسر و سگش زندگی می‌کند.

قسمتی از کتاب هنر یافتن جریان:

تحقیقات نشان می‌دهد که انگیزه‌ی درونی به سه شرط نیاز دارد: استقلال، شایستگی (مهارت) و ارتباط. ابتدا این نیازهای روان‌شناختی باید برآورده شوند تا در ما برای هر کاری ایجاد انگیزه شود.

استقلال به این نیاز ما اشاره دارد که احساس کنیم در کاری که انجام می‌دهیم، حق انتخاب داریم. ما باید احساس کنیم که گزینه‌هایی که در مورد آن‌ها حق انتخاب نیز داریم. به‌عنوان‌مثال، به انتخاب خودمان به یک آشنا کمک کنیم نه اینکه از روی اجبار این کار را انجام دهیم.

شایستگی مربوط به احساس ما در مورد نتیجه‌ای است که می‌خواهیم به دست آوریم. ما باید احساس کنیم که دارای مهارت‌ها و دانش لازم برای رسیدن به آن نتیجه هستیم. برای ‌مثال برای اینکه انگیزه‌ی درونی برای تکمیل یک پروژه‌ی مدرسه در ما ایجاد شود، باید مطمئن باشیم که در مورد موضوع آن به اندازه‌ی کافی مهارت و دانش داریم تا بتوانیم آن را با موفقیت انجام دهیم.

ارتباط، به رابطه‌ی ما با افراد دیگر اشاره دارد. انسان‌ها، حتی افراد درون‌گرا، حیواناتی اجتماعی هستند. ما تعاملات اجتماعی را دوست داریم و این تعاملات باعث رشد ما می‌شوند و درنهایت باعث ایجاد حس تعلق در ما می‌گردند. به‌عنوان‌مثال، ما عضو یک باشگاه ورزشی می‌شویم و با اعضای آنجا ارتباط برقرار می‌کنیم. در یک گروه بداهه‌نوازی با سایر نوازندگان گیتار آشنا می‌شویم و این باعث می‌شود به عنوان داوطلب، بخشی از کارهای مربوط به این گروه را بر عهده بگیریم تا به بقیه کمک کنیم. دنبال ‌کردن یک هدف در یک گروه باعث جذب داوطلبان بیشتر با انگیزه‌ی مشابه خواهد شد.

زمانی‌که این سه شرط روان‌شناختی کنار هم قرار گیرند، انرژی ما مثبت‌تر و انگیزه‌ی ما بیشتر می‌شود و ما کارها را برای رسیدن به حس رضایت فردی انجام خواهیم داد. انگیزه‌ی درونی به همراه عوامل دیگر، همگی ما را در مسیر تجربه‌ی «حالت جریان» قرار خواهند داد.

 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط