معنا و ماخولیا/ حیات در عصر حیرانی

2 ماه پیش زمان مطالعه 7 دقیقه


کتاب «معنا و ماخولیا» نوشته‌ی کریستوفر بولاس را انتشارات نگاه به چاپ رسانده است. این کتاب، اثر روان‌کاو انگلیسی ـ امریکایی کریستوفر بولاس، یکی از تأمل‌برانگیزترین متون معاصر در حوزه‌ی روان‌کاوی و فلسفه‌ی فرهنگ است. بولاس در این اثر به کاوشی عمیق درباره‌ی وضعیت روانی و فرهنگی بشر در عصر مدرن می‌پردازد؛ عصری که او آن را «عصر سرگشتگی» یا «عصر حیرت» می‌نامد. در این کتاب، نویسنده با ترکیب رویکرد روان‌کاوی فرویدی و اندیشه‌های اجتماعی ـ فرهنگی، تصویری از انسان معاصر ترسیم می‌کند که میان فقدان معنا، غلبه‌ی ملال و تلاش برای بازسازی خود گرفتار است.
بولاس در این کتاب به شکل ویژه‌ای بر تجربه‌ی سوگ، افسردگی، ملال و ازدست‌رفتن معنا تمرکز می‌کند. او نشان می‌دهد که چگونه تحولات اجتماعی، اقتصادی و فناوری معاصر باعث شده‌اند انسان نه‌تنها با بحران‌های فردی، بلکه با یک بحران وجودی گسترده مواجه شود؛ بحرانی که به شکل ملال اگزیستانسیال و احساس بی‌معنایی خود را آشکار می‌سازد.
نویسنده در «معنا و ماخولیا» استدلال می‌کند که بشر مدرن در جهانی زندگی می‌کند که پر از اطلاعات، ارتباطات فوری و شتاب بی‌سابقه است، اما درعین‌حال، تهی از معناست. او وضعیت انسان معاصر را به بیماری روانی‌ای شبیه می‌داند که در آن فرد دائماً در معرض محرک‌های جدید قرار دارد، اما قادر به درونی‌سازی و پردازش عمیق آن‌ها نیست. نتیجه، نوعی سردرگمی، بی‌ریشگی و ازخودبیگانگی است.

 

کریستوفر بولاس


بولاس در این کتاب، با اتکا به تجربه‌ی بالینی‌اش به‌عنوان روان‌کاو، توضیح می‌دهد که چرا بیماران امروزی به‌طور فزاینده‌ای با احساس پوچی و بی‌معنایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. او این پدیده را فقط مسئله‌ای فردی نمی‌داند، بلکه آن را بازتابی از یک مشکل جمعی و فرهنگی می‌داند.
واژه‌ی ماخولیا در عنوان کتاب، اشاره‌ای مستقیم به سنت روان‌کاوی و نیز تاریخ فلسفه دارد. از دوران ارسطو تا روان‌کاوی فروید، ملال و افسردگی همواره به‌عنوان حالات بنیادین روح انسان مورد بحث بوده‌اند. بولاس بر این باور است که انسان امروز در جهانی گرفتار شده که هر چند امکانات بی‌سابقه‌ای برای سرگرمی، مصرف و ارتباط فراهم کرده، اما در لایه‌های عمیق‌تر، به تهی بودن و بی‌معنایی منجر شده است. 
به اعتقاد او، انسان مدرن مدام تلاش می‌کند خلأ وجودی خود را با مصرف، سرعت و سرگرمی پر کند؛ اما این راه‌حل‌ها تنها مُسکنی موقت‌اند و درنهایت، فرد دوباره با حس ملال و بی‌معنایی مواجه می‌شود. این چرخه‌ی بی‌پایان مصرف و ملال، همان چیزی است که بولاس آن را ویژگی بارز عصر ما می‌داند.
بولاس با بهره‌گیری از مفاهیم روان‌کاوی، به بررسی ریشه‌های روانی بحران معنا می‌پردازد. او استدلال می‌کند که بسیاری از افراد در جوامع معاصر دچار نوعی فقدان تجربه‌ی درونی شده‌اند. این فقدان باعث می‌شود که فرد توانایی خود برای ارتباط اصیل با دیگری یا برای تأمل درونی را از دست بدهد.
برای مثال، او اشاره می‌کند که شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های دیجیتال، گرچه امکان ارتباط گسترده را فراهم می‌کنند، اما اغلب به سطحی‌ شدن روابط انسانی منجر می‌شوند. در این بستر، افراد فرصت کمتری برای تجربه‌ی عمیق احساسات، مواجهه با سوگ و یافتن معنا دارند.
بولاس درعین‌حال بر اهمیت مواجهه‌ی صادقانه با فقدان و سوگ تأکید می‌کند. به باور او، تنها از طریق پذیرفتن واقعیت فقدان ـ چه فقدان اشخاص عزیز و چه فقدان معنا ـ می‌توان به بازسازی روانی دست یافت. این ایده ریشه در سنت فرویدی دارد، جایی که فروید تفاوت میان سوگواری و ملال را برجسته می‌کند. بولاس این بحث را به سطحی فرهنگی ارتقا می‌دهد.

 


یکی از ویژگی‌های بارز کتاب، سبک نگارش آن است. بولاس برخلاف بسیاری از روان‌کاوان که متونی سنگین و صرفاً فنی می‌نویسند، نثری روشن، شاعرانه و فلسفی دارد. او مفاهیم روان‌کاوی را با زبان فرهنگی و فلسفی درمی‌آمیزد تا مخاطب گسترده‌تری را جذب کند. به همین دلیل، کتاب نه‌تنها برای روان‌کاوان و روان‌شناسان، بلکه برای فیلسوفان، جامعه‌شناسان و خوانندگان علاقه‌مند به مسائل فرهنگی و وجودی نیز جذاب است.
بولاس در این کتاب، هم از فروید الهام می‌گیرد و هم با سنت‌های فلسفی مدرن گفت‌وگو می‌کند. مفاهیم او شباهت‌های نزدیکی با اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی، همچون هایدگر و سارتر، دارد؛ به‌ویژه در تأکید بر تجربه‌ی پوچی و ضرورت یافتن معنا در جهانی بی‌معنا. همچنین، نقد او از جامعه‌ی مصرفی و فناوری دیجیتال یادآور دیدگاه‌های متفکرانی چون گای دوبور، بودریار و زیگمونت باومن است.
به این ترتیب، «معنا و ماخولیا» را می‌توان اثری دانست که در مرز روان‌کاوی و فلسفه‌ی اجتماعی حرکت می‌کند و پلی میان این دو حوزه می‌سازد.

معنا و ماخولیا (حیات در عصر حیرانی)

معنا و ماخولیا (حیات در عصر حیرانی)

نگاه
افزودن به سبد خرید 295,000 تومان

قسمتی از کتاب معنا و ماخولیا نوشته‌ی کریستوفر بولاس:
«بیگانه» و «تهوع» را باید دو اثر ادبی دانست که ریشه در دو جنگ جهانی دارند؛ جنگ‌هایی که روح انسان غربی را فلج کردند. به جای قهرمان، اکنون با چیزی فراتر از ضدقهرمان روبه‌روییم؛ با انسانی نفی‌شده؛ با فقدان خویشتن و اندیشه‌ای که جای خود را به حضور، بینش و جست‌وجوی معنوی داده بود. زارستکی یادآور می‌شود که دادستان، در نگاهی به درون جان مرسو، می‌گوید: «هیچ چیز انسانی‌ای در او نیافته‌ام.»
تخریب عظیمی که این جنگ‌ها به بار آورد، فراتر از تصور است و این پرسش را مطرح می‌کند: چگونه می‌توان به این مسئله اندیشید؟ کامو و سارتر بیش از بسیاری از نویسندگان دیگر توانستند هزینه‌ی درونی ‌بودن انسان را شناسایی کنند. چگونه می‌توان در جهانی که از بین رفته است، معنایی یافت؟ زارستکی درباره‌ی اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید:
«اگرچه کامو به‌ندرت صراحتاً به تاریخ یا سیاست اشاره می‌کند، اما مقاله‌اش بازتابی از فاجعه‌ای است که بر اروپا وارد شد. در نتیجه، مقاله‌ای که کامو ابتدا در قالب سفرنامه‌ی فکری و عاطفی برای خود آغاز کرده بود، به جست‌وجویی عمیق برای یافتن معنا در جهانی تبدیل شد که ارزش‌ها و انتظاراتش به کلی فروپاشیده بود. 
براساس نظریه‌ی پوچی، کامو بیان می‌کند که ما باید هرگونه اندیشه‌ای درباره‌ی وجود خود را از این پیش‌فرض آغاز کنیم که زندگی ذاتاً بی‌معناست. این نظریه بر پایه‌ی ازدست‌رفتن ارزشی است که در جهان غرب در جست‌وجوی معنا به دست می‌آمد. درواقع، کامو در پیشگفتار چاپ امریکایی اسطوره‌ی سیزیف در سال 1955 می‌نویسد: «موضوع اصلی اسطوره‌ی سیزیف این است: پرسیدن این سؤال که آیا زندگی معنایی دارد، امری مشروع و ضروری است؛ بنابراین، روبه‌رو شدن با مسئله‌ خودکشی نیز امری مشروع است.» 
«بیگانه» با این جمله آغاز می‌شود: «مامان امروز مرد. یا شاید دیروز، نمی‌دانم.» کامو شخصیت داستان را از پاسخ‌های عاطفی جدا می‌کند و مهم‌تر از آن، این جدایی را به ازدست‌دادن حس زمان پیوند می‌دهد. برای مرسو، رویدادهای زندگی اکنون مرده‌اند و او تنها می‌تواند تصاویر، صداها و احساسات را ثبت کند. مهم این است که رئیسش چه فکری درباره‌ی ترک کار او خواهد کرد، سفر با اتوبوس از الجزیره به مراسم خاکسپاری و گرمای خفه‌کننده‌ای که کامو به زیبایی آن را در توصیف عرق‌چکان بدن کسانی به تصویر کشیده است که با تابوت در جاده‌ی خاکی طولانی قدم می‌زنند.
معنا و ماخولیا را مهدی اسفندیاری ترجمه کرده و کتاب حاضر در 194 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.    

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط