معرفی کتاب: شادکامی در محیط کار
«شادکامی در محیط کار» کتابی است نوشتهی جسیکا پرایس جونز که انتشارات روانشناسی و هنر آن را به چاپ رسانده است. شادی در محیط کار چقدر مهم است؟ این ممکن است مانند بحث اول بودن مرغ یا تخممرغ به نظر برسد، زیرا برای هر گزینه، دلایل مستدلی وجود دارد. بااینحال، براساس اصل جدیدی در روانشناسی، میتوان به این مسئله پاسخ داد که بسیاری از مدیران مشاغل کوچک و بزرگ با آن سروکار دارند. شادکامی در محیط کار مسئلهای مهم در عصر امروز و برای سازمانها و رهبران اثرگذار است.
بهطورکلی، شادکامی در روانشناسی، بهعنوان یک هیجان شناخته میشود و هیجان، نوعی برانگیختگی است که فرد، با ارزیابی ذهنی خود به آن، عنوان خاصی میدهد. هیجان، دارای یک مؤلفهی اساسی ذهنی (شناختی) است که سبب پاسخدهیِ (بهطور معمولاً سریع) ما به وقایع (باتوجه به تجارب گذشته) میشود. هیجان را در روانشناسی، در دو حیطهی کلی «هیجان منفی و هیجان مثبت» قرار میدهند. بررسیهای انجامشده نشان میدهند که بهطور عمده در عمر یکصدوچند سالهی روانشناسی علمی، بر ابعاد منفی هیجانها توجه شده است. این موضوع شاید به این دلیل باشد که هیجانهای منفی، میتوانند زندگی ما را بهگونهای شدیدتر و جدیتر تحت تأثیر قرار دهند. برای نمونه، در یک بررسی در مجلهی «چکیدهی روانشناسی» که معروفترین مجله نمایهنویسی مقالات علمی روانشناسی است، مشخص شده که از سال 1887 تا 2000 میلادی درحالیکه 8072 مقاله مربوط به خشم، 57800 مقاله مربوط به اضطراب و 70856 مقاله مربوط به افسردگی وجود دارد، تنها 851 مقاله در مورد لذت و شادکامی، 5701 مقاله در مورد رضایت از زندگی و 2958 مقاله در مورد شادکامی و خوشبختی موجود است. به عبارت دیگر، در برابر هر چهارده مقاله دربارهی هیجانهای منفی، تنها یک مقاله در مورد هیجانهای مثبت وجود دارد. محققی دیگر، با بررسی مقالات دههی اخیر، این نسبت را هفده به یک میداند.
از آنجا که شادکامی یکی از هیجانات اساسی بشر است هرکس به فراخور خود، آن را تجربه میکند؛ اما تعریف شادکامی بهسادگی تجربهی آن نیست. شادکامی از جمله موضوعاتی است که از دیرباز اندیشمندانی نظیر افلاطون، سقراط، ارسطو، زنون و اپیکور به آن پرداختهاند. افلاطون در کتاب «جمهوریت» به سه عنصر در وجود انسان اشاره میکند که عبارتاند از: قوهی عقل یا استدلال، احساسات و امیال. افلاطون، شادکامی را حالتی از انسان میداند که بین این سه عنصر، تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. ارسطو شادکامی را زندگی معنوی میداند. ارسطو دستکم به سه نوع شادکامی معتقد است؛ در پایینترین سطح، عقیدهی مردم عادی است که شادکامی را معادل موفقیت و کامیابی میدانند و در سطح بالاتر از آن، شادکامی موردنظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار میگیرد. جان لاک و جرمی بنتام معتقدند که شادی مبتنی بر تعداد وقایع لذتبخش است. آرگایل و همکاران، شادی را ترکیبی از وجود عاطفهی مثبت، فقدان عاطفی منفی و رضایت از زندگی میدانند.
به نظر میرسد سازمانها، حالت ایدهآل شادمانی (آنچه بهطور معمول انسانها فکر میکنند سبب شادی است) را ترویج میدهند، بدون اینکه درک کنند از نظر کارمندان آنها شادی بهطور حقیقی چه معنایی دارد. سازمانها باید به این موضوع بیندیشند که شادی در محیط کار برای کارمندان چگونه حاصل میشود و نه آنکه مروج صرف شادی در محیط کار باشند و با توسعهی رفتار سازمانی مثبت زمینهی رشد شادکامی در محیط کار را فراهم آورند.
کتاب «شادکامی در محیط کار» یکی از بهترین کتابها در زمینهی توسعهی شادکامی در محیط کار است که خانم جسیکا پرایس جونز آن را با هدف «توسعهی سرمایهی روانشناختی» در محیط کار نوشته است. وجه تمایز این کتاب در این است که علاوهبر بسط رفتار سازمانی مثبت یا POB مبتنی بر پژوهشهای علمی و بسیار مهمی که دربارهی شادکامی در محیط کار در سازمانهای جهان انجام شده، راهها و روشهایی مؤثر را نیز برای توسعهی سرمایهی روانشناختی و رفتار سازمانی مثبت در سازمان پیشنهاد میدهد. رفتار سازمانی مثبت چنین تعریف میشود: «مطالعه و کاربرد توانمندیهای مثبت روانشناختی و نقاط قوت منابع انسانی که قابل توسعه و اندازهگیری باشند و بتوان برای بهبود عملکرد کارکنان، آنها را بهصورت اثربخش مدیریت کرد.» گفتنی است که هر متغیر روانشناختی را نمیتوان در مقولهی رفتار سازمانی مثبت مورد توجه قرار داد.

قسمتی از کتاب شادکامی در محیط کار:
اگر از شغل خود لذت ببرید، آن را دوست دارید؛ یعنی فراتر از مرزهای منطقی و عقلانی نقش خود رفته و به شغلتان دلبستگی عاطفی دارید. منظور از آن هماهنگی با نقش یا سازمان یا انجام فعالیتهای روزمرهتان نیست، دلیل احساسات قوی شما فراتر از این موارد است. آمار ما نیز این مسئله را تأیید میکند؛ افرادی که شغلشان را دوست دارند نسبت به افرادی که شغلشان را اصلاً دوست ندارند، در عملکرد 68 درصد تفاوت معنادار دارند. اگر از شغلتان لذت ببرید، انگیزه خواهید داشت، کارها را به انجام خواهید رساند، انرژی بالایی خواهید داشت، مسائل مهم را مطرح خواهید کرد و دلتان میخواهد در نقش فعلیتان باقی بمانید. میدانید که کارتان را در محیط کار ارائه خواهید داد و توانایی بالقوهتان را محقق خواهید کرد. ارزیابی آن هم ساده است، تنها کافی است از دیگران بپرسید در مقیاس صفر تا ده چقدر از کارشان لذت میبرند. عدد بالا نشان خواهد داد چیزهای زیادی در جای خود قرار دارند. مشکل مهم اینجاست.
«لذت بردن از شغل» برای همه متفاوت است. لذت بهطور مشخص به فعالیتها، وظایف، افراد، شخصیت، فرایندها، تجربهها، همکاران، اهداف و عوامل ملموس و ناملموس شخصی دیگری بستگی دارد؛ بااینحال، صرفنظر از اینکه از چه چیزی لذت میبرید کارکرد ثابت/متغیر باید برایتان خوب عمل کند. به بیان دیگر، از کارتان لذت خواهید برد؛ زیرا فرهنگی که در آن کار میکنید با علایق شخصیتان هماهنگ است.