معرفی کتاب: سرمایه داری،به تنهایی

1 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

 

«سرمایه‌داری، به‌تنهایی» کتابی است نوشته‌ی برانکو میلانوویچ که نشر کتابستان برخط آن را به چاپ رسانده است. یکی از علل سلطه‌ی بلامنازع روش‌های تولید سرمایه‌داری، دیدگاه نظری غیرقابل‌ انکاری است که در تمام جهان، در میان تمام طبقات مختلف جا انداخته‌اند؛ دیدگاهی که به انسان‌ها انگیزه می‌دهد و می‌گوید تلاش برای کسب سود و درآمد، فقط درخور احترام نیست، بلکه ارزشمندترین هدف هر انسانی در زندگی است. اگر کسی از نظر سبک زندگی، تجربه، جنسیت و نژاد با ما فرق داشته باشد، به‌سختی می‌توانیم باورها، دغدغه‌ها و انگیزه‌هایمان را به او نیز منتقل کنیم؛ اما زبانِ پول و منفعت را همه می‌فهمند. برای هرکسی که توضیح بدهیم می‌خواهیم بهترین معامله‌ی ممکن را انجام دهیم، به‌راحتی می‌تواند تشخیص بدهد که برای کسب سود بهتر است از مشارکت راهبردی اقتصادی استفاده کنیم یا از رقابت. در این دوره و زمانه به بیان مارکسیست‌ها، زیربنا (یعنی پایه‌های اقتصادی جامعه) و روبنا (یعنی نهادهای اجتماعی و سیاسی) با یکدیگر کاملاً همسو شده‌اند و این واقعیت هم به برقراری سلطه‌ی سرمایه‌داری بر جهان کمک می‌کند و هم به انسان‌ها برای داشتن اهداف ملموس‌تری برای خود یاری می‌رساند تا بهتر و راحت‌تر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ چون با این روش هر کسی می‌داند سایر انسان‌ها در پی چه چیزی هستند. ما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که همه از قوانین یکسانی پیروی می‌کنند و زبان کسب سود، زبان مشترک همه‌ی انسان‌ها شده است و همه با استفاده از این زبان حرف و عمل یکدیگر را می‌فهمند.

البته این ادعای عام، موارد نقضی هم دارد. در تمام جهان جوامع کوچکی هستند که چندان نظر مثبتی به تلاش برای کسب سود ندارند و حتی برخی افراد از این روحیه بیزارند؛ اما این افراد و جوامع بر اوضاع موجود جهان و حرکت تاریخ تأثیری ندارند. این واقعیت که باورهای فردی و نظام‌های ارزشی ما، امروز با اهداف نظام سرمایه‌داری همسو شده است به این معنا نیست که تک‌تک کارهای ما کاملاً و همیشه در راستای کسب سود مالی فردی است. برخی از کارهای ما واقعاً نوع‌دوستانه است و با هدفی غیر از کسب سود انجام می‌شود؛ اما زمانی‌ که برای این کارها صرف می‌کنیم یا هزینه‌ای که برای آن می‌دهیم، برای اغلب ما اهمیت زیادی ندارد. میلیاردرهایی که از رهگذر اعمال ناپسند ثروت‌های هنگفتی به دست می‌آورند و بعد بخش کوچکی از آن را به دیگران می‌بخشند، انسان‌دوست نیستند. به همین دلیل، تمرکز صرف بر کارهای انسان‌دوستانه‌ی عده‌ای انگشت‌شمار غلط است. واقعیت است که حدود نود درصد از زمان بیداری ما در تمام عمر صرف تلاش برای پول درآوردن و بهبود سطح زندگی‌مان می‌شود.

کتاب حاضر گزارش درخور‌توجهی از جریان ظهور سرمایه‌داری و صعود آن به پله‌های حاکمیت بر جهان به دست می‌دهد، سپس الگوهای مختلف سرمایه‌داری را که هرکدام برای رهبری بر کشورهای جهان با هم رقابت می‌کنند معرفی می‌کند و در آخر نگاهی به آینده دارد.

واقعیت این است که امروز همه‌ی ما در جهان سرمایه‌داری زندگی می‌کنیم و برای اولین‌بار در تاریخ جهان، کل دنیا تحت حکومت یک نظام اقتصادی قرار گرفته است. نگارنده‌ی این کتاب، که اقتصاددانی زبردست است، به خوانندگان توضیح می‌دهد که این گذار مهم تاریخی چگونه به وقوع پیوسته و چه پیوستاری از دوران زمین‌داری و کمونیسم گذشته و امروز به ما رسیده است؛ وی با بررسی الگوهای مختلف سرمایه‌داری در جهان این سؤال را مطرح می‌کند که در نظام سرمایه‌داری، که امروزه تنها نظام حاکم بر جهان است، چطور می‌توان به‌حدی از عدالت و انصاف دست یافت. نتایج او تأمل‌برانگیز است، ولی طبعاً حقیقت مسلم نیست.  

قسمتی از کتاب سرمایه‌داری، به‌تنهایی نوشته‌ی برانکو میلانوویچ:

سرمایه‌داری سیاسی برای صاحبان قدرت مزایای بی‌شماری دارد: آن‌ها از فشار افکار عمومی مصون هستند و فرصت این را دارند که از طریق قدرت سیاسی خود، منافع اقتصادی کسب کنند و محدودیت زمانی مشخصی برای اعمال قدرت و حکومت خود ندارند. این نظام برای مردم نیز مزایای چشمگیری دارد. اگر کشور در این وضعیت، اداره‌ی کارآمدی داشته باشد و فساد از حد قابل تحملی بیشتر نشود، کشور می‌تواند به‌راحتی موانع قانونی و فنی که جلوی رشد سریع اقتصادی کشورهای دموکراتیک را می‌گیرد پشت سر بگذارد. توان دولت چین در ساخت جاده‌ها و مسیرهای قطارهای سریع‌السیر بسیار بیشتر از کشورهای دموکراتیک است که به‌خاطر قوانین دست‌وپاگیرشان چند سال و در مواردی چندین دهه برای این کار وقت تلف می‌کنند. این یکی از مزایای آشکار اجتماعی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری سیاسی است و البته ممکن است در این مسیر حقوق برخی از مردم نیز رعایت نشود. رایزنی‌های طولانی و بی‌پایان در مورد جنبه‌های مختلف سیاست عمومی در کشورهای دموکراتیک اغلب بی‌نتیجه می‌ماند. نادیده گرفتن رأی مخالفان منجر به گرفتن تصمیم‌های بد می‌شود یا فقط گزینه‌هایی را انتخاب می‌کنند که به نفع عده‌ی کم‌شماری است؛ اما در بسیاری از موارد همین تصمیم‌هاست که جامعه را به جلو می‌راند و موفقیت چین در پروژه‌های زیربنایی بهترین نمونه‌ی این تصمیم‌های جلوبرنده است.

شهروندان طبعاً به تصمیمات سریع بیشتر علاقه دارند تا مشورت‌‌های طولانی. در موفق‌ترین جوامع سرمایه‌داری در جهان، مردم به‌قدری مشغول کار و زندگی روزمره هستند که نمی‌توانند به مسائل سیاسی توجه کنند. مردم چون سهمی در مسائل سیاسی ندارند، منطقاً به این مسائل اهمیت نمی‌دهند و وقتی برای آن نمی‌گذارند. یکی از بهترین مثال‌های این مسئله امریکاست که یکی از قدیمی‌ترین دموکراسی‌های جهان است ولی انتخاب رییس‌جمهور که از جهات مختلف امتیازاتی شبیه به شاه دارد، به‌قدری بی‌اهمیت است که حتی در ایالت‌هایی که رأی تعیین‌کننده‌ی بالا دارند، هیچ‌وقت نمی‌تواند بیش از نیمی از مردم را به پای صندوق رأی بیاورد.

اشتباه است اگر بگوییم مردم هنوز مثل دوران ارسطو، «حیوانات سیاسی» هستند که به‌عنوان یک اصل کلی، مشارکت در امور مدنی را ارزش تلقی می‌کنند. شاید در تالارهای شهرهای یونان اوضاع به این ترتیب بوده است، که در آن زمان نیز به احتمال بسیار زیاد، جز اقلیت مرفهی از شهروندان آزاد، کس دیگری چنین صفتی نداشته است. در دنیای سرسام‌آور امروز که شهروندان درگیر تأمین معاش خود هستند، کسی وقت و دانش لازم برای مشارکت در امور مدنی را ندارد و اگر هم داشته باشد علاقه‌ای به آن ندارد، مگر در مورد مسائلی که به‌طور مستقیم به شخص او مربوط باشد. «عمیق‌تر شدن» سرمایه‌داری با تأید بر پول درآوردن و ورود به حوزه‌ی زندگی شخصی افراد، دیگر زمانی برای بحث‌های سیاسی گسترده باقی نمی‌گذارد. وجود شهروند ایده‌آل آگاهی که به مسائل سیاسی اهمیت بدهد، برای تحقق دموکراسی لازم است ولی چنین شهروندی دیگر در هیچ جای جهان پیدا نمی‌شود. چنین شهروندی حتی اگر وجود داشته باشد، هیچ‌وقت نمی‌تواند با سرمایه‌داری ابرتجاری که امروز در جهان حاکم شده است هم‌زیستی کند.

سرمایه داری،به تنهایی (آینده ی نظام حاکم بر جهان)

سرمایه داری،به تنهایی (آینده ی نظام حاکم بر جهان)

کتابستان برخط
افزودن به سبد خرید 320,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط