معرفی کتاب: زندگی خیلی کوتاهه
«زندگی خیلی کوتاهه» با زیرعنوانِ راهکارهای تبدیل هر روز به بهترین روز، کتابی است نوشتهی اسکات وایت که نشر نقشونگار آن را به چاپ رسانده است. برای خیلی از آدمها، اتفاقی ناگهانی یا چیزی بیشتر نیاز است تا بتوانند از روزمرگی و نگرش منفی در زندگی فرار کنند. آدمها معمولاً زندگی را بدون تمرکز آگاهانه بر خوشبختی، مثبتگرایی و قدردانی ادامه میدهند و سپس در لحظهای خاص اتفاقی میافتد که دیدگاهشان تغییر میکند.
نویسنده میگوید: «وقتی به دنیای امروز نگاه میکنم، از این همه منفیگرایی که همهجا را گرفته ناامید میشوم. من مأموریت دارم که این وضع را تغییر دهم. این مأموریت من است؛ چون ما برای خوشبختتر زندگیکردن فرصتهای زیادی داریم.»
چرا منفیگرایی اینقدر در جامعهی ما رایج است؟ در ابتدا باید بگویم که این منفیگرایی در تکامل ریشه دارد. من معتقدم که تلاش برای بقا در آغازین روزهای حیات بشر به منفیگرایی عمومی منجر شده است. اجداد ما به دلیل داشتن بیشترین میزان ترس، شک و بدبینی، نسبت به تهدید همیشگی موجودات درنده هشیارتر بودند. آنها مجبور بودند مدام نسبت به حیوانات درنده و خطرهایشان هشیار و آگاه باشند. این ترس دائمی و تمرکز بر بدترین سناریوی ممکن، اجداد اولیهی ما را، هم از حملهی خرس و پلنگ در امان نگه میداشت و هم باعث میشد از بدترین شرایط آبوهوایی جان سالم به در ببرند. در نتیجه، ژنی آمیخته به منفیترینها باقی مانده و نسلبهنسل منتقل شده است. احتمالاً آنهایی که اعتماد میکردند و ترسی نداشتند، در برابر واقعیتهای خشن دوران اولیهی حیات تسلیم شدند.
چون بقای اصلح همواره به حد خاصی از منفیگرایی نیازمند بوده، ما در جهانی زندگی میکنیم که از همان منفیگرایی عمومی متأثر است.
واقعیت این است که بیشتر این منفیگرایی فقط به شکلی سطحی توجیه عقلانی دارد. ما در جهانی پیچیده با مشکلات پیچیده زندگی میکنیم. در حالی امسال را پشت سر میگذاریم که تقریباً سه سال گذشتهمان را در دنیایی گذراندیم که همهگیری جهانی ویروس کووید آن را زیرورو کرده بود. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، تا ژوئن 2022 نیم میلیارد نفر به کووید مبتلا شده و بیش از شش میلیون نفر بر اثر آن مردهاند. از تجربهی کووید که زندگیمان را تغییر داد بهسختی عبور میکردیم که با حملهی روسیه به اوکراین، جهان بعد از دههها با اولین عملیات نظامی مهم در خاک اروپا روبهرو شد.
فهرست نگرانیهای جهانی هر روز طولانیتر میشود: بیخانمانی، کمبود غذا، فقر، اعتیاد، تخریب محیط زیست و ... .
مردم جهان منفیگرایی و استرس زیادی دارند. پژوهش انجمن روانشناسی امریکا و شرکت نظرسنجی هریس در فوریهی 2022، نشان داد که 87درصد بزرگسالان تورم و 80درصد نیز حمله به اوکراین را منبع مهم استرس خود میدانند. سهچهارم شرکتکنندگان گفتند حجم زیاد بحرانها در جهان امروز از حد تحملشان خارج است.
ولی شما جزء اکثریت نیستید. شما فعالانه تصمیم گرفتید که با خواندن این کتاب، راه رسیدن به خوشبختی بزرگتر را کشف کنید. حتی در جهانی که بر منفیگرایی متمرکز است، همگی ما به خوشبختی و رضایت بیشتر اشتیاق داریم. ما همه میخواهیم خوشبخت باشیم، فقط آن را اولویتمان قرار ندادهایم یا حتی بلد نیستیم چطور بر یک زندگی شاد تمرکز کنیم. باتوجه به حجم منفیبافی که این روزها با آن مواجهیم، نیازی به شادی در ما هست که بهشدت سرکوب شده است؛ هرچند، خیلیها به شادی اولویت نمیدهند. بیشتر ما معمولاً باور داریم «وقتش که برسد به آن خواهیم رسید یا بر سلامت جسمی خود متمرکز میشویم و سلامت ذهنیمان را از یاد میبریم. شادی چیزی است که همهی ما مشتاق آن هستیم، اما برایش کاری نمیکنیم.
کتاب زندگی خیلی کوتاه، خوشبختی را به اولویتی هر روزه تبدیل میکند که از همین امروز آغاز میشود.

قسمتی از کتاب زندگی خیلی کوتاهه:
لبخند زدن سادهترین رفتار «زندگی خیلی کوتاهه» است. زحمت کمی دارد؛ ولی تأثیر زیادی میگذارد. لبخند زدن به ما حس خوبی میدهد. دوباره به اهمیت این مسئله فکر کنید که صبح خود را با چه فکری شروع کنیم. حالا، هر صبحتان را با لبخند شروع کنید. خوشحالی و لبخند زدن بهوضوح با هم ارتباط دارند. هم ما و هم اطرافیانمان احساس بهتری میکنند. براساس مطالعهای که نتایج آن در سایکولوژیکال بولتون منتشر شد، گروهی از روانشناسان با ترکیب دادههای 138 مطالعه با بیش از یازده هزار شرکتکننده، نتیجه گرفتند که لبخند زدن باعث میشود افراد بیشتر احساس شادی کنند.
لبخند زدن سیگنالی است که ما دربارهی وضعیت ذهنیمان به دنیا میفرستیم، وقتی لبخند میزنیم، در دسترستر و آسیبپذیرتر هستیم. وقتی لبخند میزنیم، دیگران بیشتر تمایل دارند خودشان را به خطر بیندازند و با ما معاشرت کنند. وقتی لبخند میزنیم، اعتمادبهنفس و شادی بیشتری را احساس میکنیم. لبخند زدن باعث ترشح مواد شیمیایی در مغز ما میشود و حال ما را بهتر میکند، بدنمان را آرام میکند و از درد جسمی میکاهد. من آگاهانه به لبخند زدن فکر میکنم و بیشتر زمان بیداریام را به لبخند زدن میگذرانم. بعضی وقتها صورتم از شدت لبخند درد میگیرد.
وقتی بیرون خانه مشغول دویدنم، به هر که ببینم لبخند میزنم و سلام میکنم. با نگهبانهای مدرسهی محله معاشرت میکنم و آنها هم همیشه در جواب به من لبخند میزنند. مثل این است که دوست هستیم. وقتی از کنار یک غریبه رد میشوم، معمولاً لبخند میزنم و آنها هم تقریباً همیشه جوابم را با لبخند میدهند؛ حتی در موقعیتهای چالشی یا جدلی، یک لبخند سادهترین کار برای خلعسلاح کردن آدمهای اطراف است. تعجب میکنید اگر ببینید که یک لبخند شما چطور باعث میشود یک فرد عصبانی یا ناراحت بهسرعت رویکردش را نسبت به شما تغییر دهد. البته با یک لبخند واقعی نه تقلبی. بنابراین، واقعی لبخند بزنید.