معرفی کتاب: توسعه اقتصادی ژاپن

10 ماه پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

 

«توسعه اقتصادی ژاپن» با زیرعنوانِ معجزه‌ی اقتصادی ژاپن، اولین نمونه‌ی صنعتی‌سازی آسیایی کتابی است نوشته‌ی پنه‌لوپه فرانکس که انتشارات لوح فکر آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، به مشکلات مهم درک فرایندهای توسعه‌ی اقتصادی ژاپن می‌پردازد. ظهور تفکر نئولیبرال در عرصه‌ی اقتصاد، طی بیست یا سی سال گذشته، باعث مطرح‌ شدن این سؤال می‌شود که آیا این قبیل نظریه‌ها کاربردی جهانی دارند یا آیا خط سیر توسعه‌ی اقتصادی ژاپن به‌نوعی استثنا به شمار می‌آید یا خیر.

پیشرفت چشمگیر اقتصاد ژاپن از دوره‌ی میجی تا دهه‌ی 1930 و سپس، بعد از فاجعه‌ی جنگ اقیانوس آرام، از اواخر دهه‌ی 1940 تا حدود سال 1990 نشان می‌دهد که ژاپن به‌دلیل انجام دادن کارها به شیوه‌ای متفاوت، عملکرد خوبی داشته است. در همین راستا، احتمالاً رکود نسبی اقتصاد (که به‌صورت عبارت دهه‌های ازدست‌رفته خلاصه شده است) از دهه‌ی 1990 ما را به این نتیجه می‌رساند که ورود افکار و شیوه‌های نئولیبرالی موجب کاهش سرعت توسعه‌ی اقتصادی شده و به اقتصاد این کشور آسیب زده است. دکتر فرانکس در این کتاب نشان می‌دهد که تاریخ پیشرفت اقتصادی ژاپن، از دوره‌ی میجی تا به امروز، تا حدود زیادی متفاوت از مدل‌های غربیِ مبتنی بر اولویت بازار آزاد بوده است و تمام مدت به غیر از دو دهه‌ی اخیر موفقیت چشمگیری داشته است.

اما او این‌گونه نتیجه‌گیری نمی‌کند که یک مدل جایگزین ژاپنی وجود دارد که رونق اقتصادی را صددرصد برای اقتصادهای در حال توسعه‌ی امروزی تضمین می‌کند، بلکه او تلاش دارد بر پیچیدگی شدید عوامل شکل‌دهنده‌ی تاریخ اقتصادی مدرن ژاپن و مشکلات بسیار زیاد استفاده از تجربه‌ی ژاپن در کشورهای درحال‌توسعه‌ی جهان امروز تأکید کند. باور او بر این است که کشورهای درحال‌توسعه‌ی امروز می‌توانند درس‌های ارزشمندی از ژاپن بیاموزند و با نکته‌بینی و بینش سعی می‌کند موارد مرتبط را شناسایی کند و به‌علت بروز آن‌ها پی ببرد. تلاش پیشگامانه‌ی او در برقراری ارتباط بین آنچه اغلب دو حوزه‌ی کاملاً متفاوت تلقی می‌شوند، ارزش مطالعه و تأمل دارد.

پنه‌لوپه فرانکس در سومین ویراست کتاب مطرح خود، بینش‌های بسیاری در رابطه با چگونگی توسعه‌ی موفقیت‌آمیز اقتصاد ژاپن از اواخر قرن نوزدهم در اختیار ما قرار می‌دهد. این کتاب پاسخی است به پرسش‌های بزرگ دربارۀ توسعه، پیشرفت و نقش تاریخ در ساختن آینده.

 

قسمتی از کتاب توسعه اقتصادی ژاپن:

هرچند شهرهای کوچک و بزرگ، به‌عنوان مراکز تجارت و مصرف، نقش بسیار مهمی در فرایند توسعه‌ی اقتصادی اروپا داشتند، اما رشد تولید ـ هم محصولات کشاورزی هم کالاهای تولیدی ـ ابتدا در مناطق روستایی آغاز شد و درنهایت زمینه را برای صنعتی ‌شدن شهری فراهم کرد. بنابراین، اقتصاد روستایی مقر تغییرات کشاورزی و صنعتی‌ شدن اولیه‌ای بود که امروزه تاریخ‌دانان آن‌ها را پیش‌شرط رشد اقتصادی مدرن می‌دانند و همچنین، انقلاب سبز در مزارع آسیا باعث شکل‌گیری امید تازه‌ای به توسعه‌ی جهان سوم امروزی شد. به‌همین‌دلیل، هرچند اندازه‌گیری اقتصادی کلان رشد خروجی و منابع آن می‌تواند چارچوب کلی فرایند توسعه را شرح دهد، اما درک اینکه چرا و چگونه این اتفاق رخ می‌دهد، بیش از پیش منوط به تحلیل ساختارهای اقتصادی و نهادهای اقتصاد روستایی یا سنتی به‌عنوان خاستگاه‌های صنعتی‌ شدن بوده است. درنتیجه، در اقتصادهای پیشاصنعتی و در حال صنعتی ‌شدن، خانوار روستایی به‌عنوان نهادی در مرکز توجه قرار گرفته است که تولید و مصرف در آن سازمان‌دهی و تعیین می‌شود. درعین‌حال، روستاها و سایر شبکه‌های اقتصادی که خانوارها در آن فعالیت می‌کنند، بیش از پیش به تشکیل یک چارچوب نهادی برای اولین مراحل توسعه کمک می‌کنند که حتی با ظهور بخش مدرن، همچنان مسیر توسعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

خانوار در ژاپن همواره نوعی سازمان خانواده‌محور متمایز، هرچند نه منحصربه‌فرد بوده است، اما امروزه نیز، هم در رشد بخش کشاورزی هم بخش سنتی صنعت و خدمات، و همین‌طور در تعیین تغییرات جمعیتی و اجتماعی نقشی کلیدی دارد.

درحالی‌که زمین‌ها هنوز در حال آبادسازی بود و شرایط برای یک سیستم کشت ثابت و مبتنی بر برنج فراهم می‌شد، سازمان‌دهی کشاورزی ژاپن همچنان در خانواده‌های نسبتاً گسترده و بزرگ یا گروه‌های قبیله‌محور صورت می‌گرفت؛ اما با برقراری نظم و آرامش تحت حاکمیت رژیم توکوگاوا و کوتاه‌ شدن دست بسیاری از طبقات جنگجوی سامورایی از زمین‌ها و ارسال‌ آن‌ها به شهرها، کنترل کشت بیش‌از‌پیش در دست واحدهای کوچک خانواده‌محور قرار گرفت. از آن زمان، دقیقاً طی اصلاحات ارضی پس از جنگ جهانی دوم و پس از آن، اداره ‌کردن مزرعه مسئولیت خانوارها بوده است که براساس نیروی کار و مهارت‌های خود معمولاً خارج از هوکایدو در مجموع روی حداکثر یک یا دو هکتار زمین ـ اغلب بسیار کمتر ـ کشت می‌کردند. هرجا کنترل دارایی‌ها و حق کشت کافی در دست خانوارها بود تا آن را به دارایی باارزشی تبدیل کنند، سعی می‌کردند ساختاری طبق اصول زندگی خانوادگی هدفمند و ایده‌آل ژاپن داشته باشند و ساختارها و رویه‌های ای یا خانوار سنتی را بپذیرند. به‌همین‌دلیل، ای نه‌تنها الگوی خانوار کشاورز بود، بلکه به الگوی کسب‌وکارهایی تبدیل شد که بیشتر سنتی بودند، به‌طوری‌که گفته می‌شود «بصیرت ای» تا دوره‌ی پس از جنگ کاملاً ادامه پیدا کرد و هنوز هم برای مثال، در دنیای فعالیت‌های هنری و فرهنگی سنتی ژاپن مشهود است

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط