معرفی کتاب: تمرین مسئولیت پذیری فردی ؛ در زندگی و محل کار
«تمرین مسئولیتپذیری فردی؛ در زندگی و محل کار» کتابی است نوشتهی جان جی. میلر که انتشارات هورمزد آن را به چاپ رسانده است. احتمالاً شما هم تا حالا با چنین سؤالاتی مواجه شدهاید: چرا من باید تمام این کارها را انجام بدهم؟ معلوم است مسئولیت این بخش با چه کسی است؟ مقصر این اوضاع کیست؟ چرا من باید جور دیگران را بکشم؟ کی قرار است این وضعیت تغییر کند؟
کاملاً قابل درک است که یک فرد خصوصاً زمانیکه خسته است چنین احساس و تفکری داشته باشد، اما واقعیت این است که چنین سؤالاتی ناپسند و نامطلوب هستند. این سؤالات منفی هستند و نمیتوانند هیچ مشکلی را برطرف کنند. در طول کتاب، از چنین سؤالاتی با عنوان سؤالات نادرست یاد میکنیم؛ سؤالاتی که آثار و نتایج مثبتی در پی ندارند. اینگونه پرسشها در مقابل مسئولیتپذیری فردی قرار دارند، زیرا در بطن هرکدام از این پرسشهای نادرست، انگشت اتهام به سوی فردی دیگر یا چیز دیگری نشانه میرود که این شرایط یا مشکلات را ایجاد کرده است.
حقیقت ناراحتکننده این است که وقتی بسیاری از ما با چالش و یا شرایط دشواری مواجه میشویم، اولین واکنش ما، منفی و تدافعی است و اولین سؤالاتی که در ذهن ما شکل میگیرد سؤالات نادرست هستند.
اما خبر خوب این است: لحظات ناامیدی و خستگی، موقعیتهای فوقالعادهای هم برای مشارکت ما ایجاد میکنند و «سؤال، پشت سؤال» به ما کمک میکند تا از این موقعیتها بهره ببریم. در هنگام بروز سؤالات منفی به ذهن، حق انتخاب داریم؛ میتوانیم این سؤالات منفی را بپذیریم (چرا همهی کارها را من باید انجام بدهم؟)، یا اینکه سؤالات مسئولانهتری از خودمان بپرسیم و بهاینطریق افکار منفی را پس بزنیم (من چطور میتوانم در بهبود این شرایط مؤثر باشم؟ یا اینکه چطور میتوانم در این شرایط از دیگران بیشتر حمایت کنم؟)
مسئولیتپذیریِ فردی میتواند در تمام ابعاد زندگی ما کاربرد داشته باشد و ما را به همکار، همسر، دوست، مادر و پدر بهتری تبدیل کند. پرسیدن سؤالاتی مانند: «من چگونه میتوانم همسر بهتری باشم؟»، «چگونه میتوانم ارتباط خود را ارتقا بدهم؟» و... موجب تغییرات مثبت و ارتقا فردی ما میشود.
همچنین رویکرد سؤال مسئولانه در طی چندین سال توسعه یافته و ایرادات آن برطرف شده است. این رویکرد، به ما کمک میکند تا از خودمان سؤالات درستتری بپرسیم و مسئولیتپذیری فردی را تمرین کنیم. ما تقریباً هر روز با اخبار خوشحالکنندهای مواجه هستیم که نشان میدهد در سایهی بهکارگیری «سؤال مسئولانه» چه پیشرفتهای چشمگیری در زمینهی افزایش بهرهوری، توسعهی کار گروهی، کاهش استرس و شکلگیریِ ارتباطات سالم و ارائهی خدمات بهتر به مشتریان، به دست آمده است.
رویکرد «سؤال مسئولانه» برای افراد از این نظر لذتبخش است که با شروع آن، بهتدریج امور در مسیر بهبود قرار میگیرد. در نتیجه افراد شادترند و زندگیِ آنها بهسادگی لذتبخشتر میشود.

قسمتی از کتاب تمرین مسئولیتپذیری فردی؛ در زندگی و محل کار:
در شرکتی که بهتازگی از ادغام دو شرکت شکل گرفته بود، جلسهی آموزش «سؤال مسئولانه» داشتم. پس از جلسه، یکی از مدیرانِ میانی، پیش من آمد و ماجرای خود را تعریف کرد. او میگفت: «وقتی در جلسهی صبح شما شرکت کردم، از عملکردِ دفتر مرکزی جدیدِ شرکت مادر که در نیوجرسی قرار دارد، ناراحت بودم؛ زیرا عملکرد میدانی شرکت را دچار اختلال کردهاند اما پس از یک ساعت حضور در جلسهی آموزشی و پرسیدن سؤالهای مسئولانه، نحوهی تفکرم عوض شد». او فردای روز جلسه با یک پرواز به ایست کوست رفت؛ زیرا متوجه شده بود که مشکل موجود را چگونه برطرف کند.
این رفتار، نمونهی بارز مسئولیتپذیری فردی است: ابتدا از شِکوه و شکایت دست برداشت. بعد سؤالات بهتری از خود پرسید: «من چه کاری میتوانم برای برطرف شدن این مشکل انجام بدهم؟»
وقتی به پاسخ بهتری رسید، تلاش کرد برای برطرف شدن مسئله، در اولین زمانی که برای او ممکن بود با همکارانش، جلسهای بگذارد و این کار را به انجام رساند.
این کار بسیار ساده است. درواقع هدف نهاییِ رویکرد «سؤال مسئولانه»، اقدام عملی است. بنابراین، واکنش عملی نشان دادن برای برطرف شدن شرایط نامطلوب، بسیار اهمیت دارد. در این رویکرد، افعالی مانند «انجام دادن، بهدست آوردن و ساختن» مورد توجه هستند. این افعال در پاسخ سؤالاتی هستند که با «چه و چگونه» آغاز میشوند که «من» را مخاطب خود قرار میدهند.
برای اینکه گام دیگری به سوی پیشرفت برداریم، لازم است به کلماتی مانند «میتوانم و میخواهم» و «امروز و فردا» توجه بیشتری داشته باشیم. بنابراین، پرسش ما به این شکل کامل میشود:
من در حال حاضر چه کاری میتوانم انجام بدهم تا ........ برطرف شود؟
من امروز چگونه میتوانم برای بهبود .......... یک کار متفاوت انجام بدهم؟
وقتی ما از خودمان نپرسیم که به دنبال ساختن، بهدستآوردن و ایجاد چه چیزی هستیم، مطمئناً به این اهداف نخواهیم رسید. این بسیار ساده و روشن است: بدون دستبهکار شدن و اقدام عملی، هیچ چیز بهبود پیدا نمیکند و هیچ پیشرفتی ایجاد نخواهد شد.
تمرین مسئولیتپذیری فردی در اینجا این است که یاد بگیریم:
افکار خود را متمرکز کنیم.
سؤالات بهتری از خودمان بپرسیم.
بدون معطلی دستبهکار شویم.