معرفی کتاب: تبلور اندیشهها
«تبلور اندیشهها» کتابی است مملو از اندیشههای متنوع رهبری موفق و پیروز همچون شیخ محمد بن راشد که خود آن را به نگارش درآورده است. از آنجا که دولتها در حال توسعهیافتن هستند و در نتیجه وظایفشان نیز تغییر مییابد، در رأس این شرح وظایف، خوشبخت کردن مردم قرار میگیرد. هنگامیکه دولتها برای فرزندانشان فرصتزایی میکنند، دارند آنها را به سمت خوشبختی سوق میدهند. وقتی کشوری بهترین نظام آموزشی را ارائه میدهد، افراد جامعهاش را به مهمترین اسلحه، یعنی تحصیل مجهز میکند و در نتیجه آنها را خوشبخت میکند. چون هیچچیز برای یک بیمار مسرتبخشتر از سلامتی و آسایش نیست، پس کشور باید بهترین خدمات سلامتی و بهداشتی را ارائه دهد. وقتی کشوری روی ساختوساز سرمایهگذاری میکند تا مسیرها و دسترسیها را بیشتر کند و وقت تلفشده از عمر مردم را کاهش دهد، بیشک به منظور راحتی، خوشبختی و آسایش مردم این کار را انجام میدهد. وقتی عدالت برقرار شود و مظلوم بهراحتی و بهدرستی به حقش برسد، این امر (تحقق یافتن خوشبختی) نشان میدهد که دولتمردان این کشور دغدغهی خوشبختی مردم را دارند.
هیچچیز زیباتر از این نیست که خوشبختی را در دل مردم بکاری. هدف ما هم از ارائهی خدمات برگزاری سمینارها، پیش بردن پروژهها و برگزاری جلسات آموزشی همین است: خوشبختی! ما میخواهیم مردم را خوشبخت کنیم و از خداوند درخواست میکنیم که کمکمان کند.
وقتی مسئول یک کشور چنین آرزو و هدفی را در ذهنش دارد، در نحوهی سپری کردن روز و شبش، اجرای پروژههایش و حتی تعاملش با مردم، کاملاً متفاوت عمل خواهد کرد. حتی اگر مسئولی بداند که قرار است در خوشبخت کردن هزاران نفر سهیم باشد، احساس رضایت از خویشتنش افزایش مییابد.
امارات متحده در مدت چهل سال، 190 برابر رشد و درآمد ناخالص داشته است؟ قبلاً در سال 1971، 74 مدرسهی دولتی داشت و الان بیش از 1200 مدرسه دارد. در سال 1971، هفت بیمارستان بیشتر نداشت و الان بیشتر از نود بیمارستان و بیش از دو هزار درمانگاه و مرکز خدمات بهداشتی در بخش خصوصی و دولتی دارد. قبلاً فقط حدود چهل نفر فارغالتحصیل دانشگاهی داشت و هزاران فرصت شغلی که به فارغالتحصیل نیاز داشت و حتی دانشگاهی هم نداشت، اما اکنون بیش از 73 دانشگاه و دانشکده و هزاران دانشجو و فارغالتحصیل با رشتههای جدید دارد.
حکومت یک قدرت است، اما نه برای سلطه بر مردم، بلکه باید تمام قدرتش را به کار گیرد تا به مردم خدمت کند. حکومت یک قدرت است، اما هیچ قدرتی بر مردم ندارد، بلکه قدرتی است برای رفع احتیاجات مردم. وظیفهی این قدرت، خوشبخت کردن مردم است و ساخت بهترین آیندهی وعدهدادهشده برای فرزندانش.

قسمتی از کتاب تبلور اندیشهها:
در پاسخ به سؤال یکی از خواهران همکار، در جلسه به موضوع توانمدسازی زنان پرداختم. در ذات ما آدمها، نیاز به زن وجود دارد، به همین دلیل نمیشود در جایی زن وجود نداشته باشد و طبیعتاً ما هم در مورد زن و جایگاهش صحبت کردیم. اغلب افراد نمیدانند که زنان در حکومت دارای سمتهای زیادی هستند. با هدف رشد دولت، ما بیش از دو هزار زن را استخدام کردهایم.
برخی از مردم همچنان در مورد توانمندسازی زنان با تردید از من سؤال میکنند که البته ناگفته نماند، این تردیدها بیشتر از جانب افراد خارج از کشور است. پاسخ من البته به این افراد این است: ما اکنون از مرحلهی توانمندسازی زنان فراتر رفتهایم و در اصل، ما در حال توانمندسازی خود جامعه از طریق زنان هستیم. بهاینصورت که با تقویت نقش زنان در جامعه و دولت، اقتصاد خود را بهبود میبخشیم. ازآنجاکه زنان دارای پستهای مدیریتی و رهبری هستند، خدمات دولتی هم دارد بیشتر و بهتر ارائه میشود. زنان نقش پررنگی در جامعهی ما دارند و ما آنقدر به آنها اعتماد داریم که در زمینههایی چون زیرساختها، خدمات بهداشتی، آموزشی و حتی ارتش سهیم هستند. کاملاً واضح است که وقتی هفتاد درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی زنان هستند، باید هم بیشتر در جامعهی حرفهای حضور داشته باشند. این امر تبیینکنندهی این است که فرایند تقویت نقش زنان در جامعه، رو به پیشرفت و افزایش است. شاید به همین دلیل است که براساس گزارشهای بینالمللی، کشور ما از نظر برابری بین زن و مرد در منطقه رتبهی نخست را دارد.
در امارات متحدهی عربی، بیش از 65 درصد کارکنان زن هستند و بیش از 30 درصد پستهای رهبری در اختیار زنان است. من بشخصه نمیتوانم امور روزانهام را بدون زنان انجام دهم: 85 درصد گروه کارکنان من دختران کشورم هستند.
من در جلسۀ خیلی صریح گفتم: آقایان، مراقب باشید که زنان تمامی پستهای رهبری را در کشور از شما نگیرند.
طبیعتاً نقش زنان در تربیت نسل متفکر و فهیم بسیار مهم است و چون زنان ذات مهربانی دارند، پس به وطن هم مهر میورزند و این مهرورزی را به افراد دیگر هم آموزش میدهند و همچنین چنان قدرتمند هستند که از پس هر چالشی در آینده برمیآیند. زنان قادرند مسیر ساخت، گسترش و رشد را تکمیل کنند.
وقتی میگویم که زن روح زندگی است، به معنای واقعی کلمه منظورم همین است. زن احساسات زیاد، قلبی مهربان، ذهنی تیز و باهوش، روحی بلندپرواز و دیدگاههای مختلفی دارد. زن از آنچه خیلیها فکرش را میکنند قویتر است و بیش از آنچه تصورش را میکنیم، زن به ما نزدیک است. آیا کسی از میان ما میتواند بدون مادر و خواهر زندگی کند؟ آیا در خانهای بدون دختر و زن برکت هست؟ آیا جامعه میتواند بدون نیمهی بهتر خود قدمی از پیش ببرد؟ و آیا زندگی بدون روح خود (زنان) زیباست؟
زنان قلب و جان و روح کشور هستند؛ اگر بهخاطر همراهیِ خواهران وفادار، بااعتمادبهنفس، با همت، بلندپرواز و بااراده که همواره به دنبال پیشرفت و رشد هستند نبود، ما امروز در این جایگاه نبودیم.
من به زنان اعتماد کامل و ایمانی خللناپذیر دارم. دستاوردهای آنان یک گواه عینی و ملوس از جایگاه آنهاست و تمام شک و شبهه و تردید در این زمینه را میزداید. چندی پیش در هیئت دولت فرمانی صادر کردیم مبتنی بر حضور زنان در هیئتمدیرهی همه شرکتها و نهادهای دولتی. به همین دلیل، بعضی از برادران همکار از من در این مورد سؤال کردند و من پاسخ دادم ازآنجا که زنان نیمی از جامعه، نیمی از کارکنان و نیمی از مشتریان را تشکیل میدهند، ازقضا یعنی نصف جامعه تحت تأثیر خطمشیهای حکومت است. بنابراین آیا انصاف است که ما مردها، به نیابت از آنها تصمیمهای مهم را بگیریم؟