عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
فیلمنامه اصلی: شوالیه تاریکی به پا می خیزد
«شوالیهی تاریکی به پا میخیزد» فیلمی ابرقهرمانی و محصول سال 2012 به کارگردانی کریستوفر نولان است که فیلمنامه را با همکاری برادرش جاناتان نولان نوشته است. این فیلم دنبالهای بر «شوالیه تاریکی» (2008) و آخرین قسمت از سهگانهی بتمن نولان است. کریستین بیل، گری اولدمن، آن هاتاوی، تام هاردی، ماریون کوتیار، جوزف گوردون و مورگان فریمن در این فیلم به نقشآفرینی پرداختهاند.
فیلمبرداری این فیلم از مه تا نوامبر 2011 در لوکیشنهایی در لندن، ناتینگهام، گلاسکو، لسآنجلس، نیویورک، نیوآرک و پیتسبورگ انجام شد. نولان از دوربینهای آیمکس 70 میلیمتری برای بیشتر فیلمبرداری از جمله شش دقیقه اول فیلم استفاده کرد تا کیفیت تصویر را بهینه کند.
این فیلم در 20 ژوئیه 2012 در ایالات متحده و بریتانیا اکران شد و نقدهای بسیار مثبتی از منتقدان دریافت کرد که آن را پایانبندی رضایتبخشی برای سهگانهی بتمن دانستند. این فیلم بیش از 1 میلیارد دلار در سراسر جهان فروخت و دومین فیلم از سری فیلمهای بتمن با درآمد 1 میلیارد دلاری و پرفروشترین فیلم بتمن تا به امروز است. این فیلم علاوهبر اینکه پرفروشترین فیلم نولان بود، هفتمین فیلم پرفروش تمام دوران در زمان اکران و همچنین سومین فیلم پرفروش سال 2012 شد. شوالیهی تاریکی به پا میخیزد در صدر لیست ده فیلم برتر مؤسسه فیلم امریکا قرار گرفت.
نولان گفته است که پیشنویس فیلمنامهی او از رمان «داستان دو شهر» چارلز دیکنز در سال 1859 الهام گرفته شده است که حول محور انقلاب فرانسه میباشد. این ادای احترام به دیکنز بهطور مختصر با انگشت بن که بهطور نامحسوس در فیلم، نمادی از مادام دیفارژ، شرور داستان دو شهر و آشکارتر ستایش کمیسر گوردون برای بروس وین که مستقیماً از رمان دیکنز گرفته شده است، نشان داده شده است.
در جریان ساخت شوالیهی تاریکی به پا میخیزد نولان با بسیاری از همکاران قبلی خود از جمله فیلمبردار والی پیستر، طراح تولید ناتان کرولی، تدوینگر لی اسمیت، طراح لباس لیندی همینگ، ناظران جلوههای ویژه پل فرانکلین و کریس کوربولد و آهنگساز هانس زیمر دوباره همکاری داشت.
در مرحلهی جستوجو برای یافتن لوکیشن در دسامبر 2010، نولان شروع به جستوجو در لوکیشنهایی مانند هند، رومانی و میشیگان کرد. به گفتهی رومانی اینسایدر، نولان به مراکز تاریخی بخارست، خیابان ادگار کوینت، کاخ پارلمان و معدن نمک توردا علاقهمند بود. بودجهی تخمینی فیلم 250 تا 300 میلیون دلار بود که پس از کسر مالیات به حدود 230 میلیون دلار کاهش یافت. نولان تصمیم به فیلمبرداری سهبعدی نداشت، اما در عوض اظهار داشت که قصد دارد بر بهبود کیفیت و مقیاس تصویر با استفاده از فرمت آیمکس تمرکز کند. بیش از یک ساعت از زمان شوالیهی تاریکی به پا میخیزد با آیمکس گرفته شده است (این میزان در شوالیه تاریکی 28 دقیقه بود) نولان جلسات متعددی با دیوید کیلی، معاون آیمکس داشت تا روی تدارکات نمایش فیلمها در سالنهای دیجیتال آیمکس کار کند.
والی پیستر علاقهی خود را به فیلمبرداری کامل فیلم در آیمکس ابراز کرده بود، اما بهدلیل سروصدای قابل توجهی که دوربینهای آیمکس ایجاد میکردند، باید از دوربینهای 35 میلیمتری و 70 میلیمتری برای فیلمبرداری صحنههای دیالوگدار فیلم استفاده میشد. رئیس شرکت آیمکس، گرگ فاستر اظهار داشت که آیمکس قصد دارد فیلم را بهمدت دو ماه در سینماهای خود نمایش دهد. نولان همچنین استفاده از رابط دیجیتال برای نمایش فیلم را کنار گذاشت که منجر به دستکاری کمتر تصویر فیلمبرداریشده و وضوح بالاتر فیلم شد.
برخلاف شوالیهی تاریکی منتقدان فیلم آخرِ سهگانه بتمن نولان را فیلمی ابرقهرمانی نمیدانند؛ چراکه در این فیلم بتمن ابرقهرمان نیست. برادران نولان با هوشمندی این تغییر را در فیلم آخر برای پایانبندی مجموعهداستانشان انتخاب کردهاند. بروس وین را سالهاست کسی ندیده است. بتمن محبوب نیست. دیگر با نمادش، خفاش هم ارتباطی ندارد. بروس وین در این فیلم بیشتر به ققنوسی میماند که اواخر عمرش را رنجور طی میکند و با شعلهورشدن آتش (همانطور که بین میگوید) بر خاکستر مینشیند و چه تقدیر درستی برای بروس وین که ریچل را از دست داده و شمایل قهرمانانهاش را هم به کنار آویخته میتوان متصور بود؛ اما برای ققنوس، این پایان نیست. ققنوس دوباره و باشکوه از خاکستر برخواهد خواست.
قسمتی از فیلمنامهی شوالیهی تاریکی به پا میخیزد:
خارجی. کارخانهی بازیافت شرکت وین. روز
در قبرستان ماشینهای قراضه نزدیک رودخانهی گاتهام با نمایی از برجهای گاتهام در آن طرف رودخانه، لوشس میراندا را از ماشینش راهنمایی میکند.
میراندا: شما من رو آوردین اینجا که بهم آت و آشغال نشون بدین، آقای فاکس؟
فاکس: صبر داشته باشین، خانم تیت.
آنها به کانکسی میرسند و وارد میشوند.
داخلی.کانکس. ادامه
میراندا به دور و اطراف اتاق کار متروک نگاه میکند. فاکس به او لبخند میزند.
فاکس: لطفاً دستوپاهاتون رو هیچوقت از ماشین بیرون نکنین. دکمهای را فشار میدهد و کف پایین میرود. میراندا از تبدیلشدن اتاق کار به آسانسور شوکه شده است.
داخلی. آسانسور رآکتور گداخت هستهای. ادامه
بهصورت مورب داخل تونلی بتنی پایین میروند.
میراندا: خودشه، نه؟
فاکس: رآکتور زیر رودخونه قرار داده شده تا در صورت بروز مشکلات امنیتی بشه سریعاً اون رو زیر آب غرق کرد.
میراندا: یعنی بروس وین در این حد پارانوئیده؟
فاکس: میخوام از متمم پنجم قانون اساسی استفاده کنم و به سؤالتون جواب ندم.
میراندا وقتی از آسانسور پیاده میشوند، به هیجان میآید. شخصی را دورتر میبیند: بروس وین.
وین: فکر کردم شاید علاقهمند باشین نتیجهی سرمایهگذاریتون رو ببینین.
میراندا: بدون تشعشع. بدون سوختهای فسیلی. انرژی پاک و رایگان برای کل شهر.
وین: اگه کار کنه. الان کار نمیکنه.
وین میراندا را به سمت هسته راهنمایی میکند. دو حلقهی عمودی الکترومغناطیسی تودهای فلزی هماندازهی توپ بولینگ را معلق نگه داشتهاند. وین دکمههایی را فشار میدهد. توپ شروع میکند به سرخ شدن. سپس سرد و خاموش میشود.
وین: قابلیت اشتعال داره، بله؛ اما واکنش زنجیرهای نه.
میراندا: برای یه فشفشهی نم گرفته کلی تدابیر امنیتی در نظر گرفتین.
سکوت.