فمینیست مالی/ به چالش کشیدن مناسبات شغلی نابرابر و رسیدن به استقلال مالی
کتاب «فمینیست مالی» نوشتهی توری دانلپ به همت نشر بهار سبز به چاپ رسیده است. ما در دنیایی مردسالار زندگی میکنیم. سیستمی که به نابرابری کمک کرده و مشوق آن است. در این سیستم که اطلاعات و ابزارهای مالی را از گروههای به حاشیه رانده شده دور نگاه میدارد، استقلال مالی، عملی اعتراضی است. غلبه بر باورهای منفی دربارهی پول به منظور پسانداز، پرداخت بدهی، سرمایهگذاری و یافتن کاری نویدبخش، عملی اعتراضی است. اولویتدادن به استراحت به جای فشارهای مختلف، فراوانی به جای کمبود و بخشندگی به جای تَلانبار کردن، عملی اعتراضی است. در دنیایی که فعالانه میکوشد تا ما را کوچک نگه دارد، باثبات، راضی و قدرتمندبودن، عملی اعتراضی است. بسیار مهم است که تایید کنیم تاحدی که میتوانیم، تجربهی مالی خود را کنترل کنیم. مسائل مالی شخصی، 20 درصد انتخاب شخصی و 80 درصد اجبار موقعیتهاست. اما مدتهاست که متخصصانِ حوزهی پول میگویند که اگر ورشکسته هستید، بدهی یا مشکل مالی دارید، کاملاً تقصیر خودتان است. بدون بحث دربارهی ظلمهای سیستماتیک، نمیتوانیم دربارهی مدیریت مالی شخصی، پول یا علم اقتصاد بحث کنیم. نیروهای بیرونی از قبیل نژادپرستی، تبعیض علیه افراد ناتوان، همجنسهراسی، پسرفت، بلایای طبیعی و نبود دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، مرخصیِ با حقوق یا حمایت از فرزندان-اما نه محدود به اینها- باید به خاطر مشکلات مالی مورد شماتت قرار گیرند.
فمینیسم مالیِ به دنبال موفقیت فردی زنان، این مشکلات ساختاری را حل نمیکند. این کتاب، نابرابری را حل نمیکند. کاپیتالیسم را حل یا حمایت نمیکند. جملهی «من توانستم، پس تو هم میتوانی»، انگیزهبخش کارهای نامتعارف یا پایهای برای فرهنگ جنبوجوش نیست، بلکه راهنمای بقاست. درحالیکه کار میکنیم تا سیستمی را که در حال حاضر وجود دارد تغییر دهیم، باید با بهترین تواناییمان آن را طی کنیم. ما هنوز هم باید اجاره را پرداخت کنیم، خوراکیهای خانه را تهیه و از خودمان مراقبت کنیم.
یک فمینیست مالی، کسی است که قدرتی را میپذیرد که از پیش آن را در وجود خود دارد تا به خود و اطرافیانش برای رسیدن به برابری مالی کمک کند. وقتی از شما مراقبت شده باشد-که با ثبات، راضی و درحال پیشرفت باشید-نه فقط فنجانی پُر خواهید داشت، بلکه میتوانید فنجان دیگران را هم پُر کنید.
یکی از زنان برجسته که در حال حاضر، فردی در امور مالی و کارآفرینی است، توری دانلپ است. او موسس و مدیر شرکت «اولین صد هزار دلارش» و مجری پادکست پرطرفدار در حوزهی کسبوکار است. دانلپ با بررسی زندگی کاری خود و بیان تجربیاتش از قرار گیری در موقعیتهای شغلی استرسزا ، سمی و نابرابر، چگونگی خروج از آن موقعیت، برنامهریزی مالی و تدوین آن راهکارها به عنوان ساختاری قابلاستناد و قابلارائه برای دیگر زنان را فراهم کرده است.
کتاب فمینیست مالی، از مهمترین کتابهای توانمندسازی زنان در امور مالی است. بهویژه در جوامعی که ید طولانی در تقویت و تثبیت سیاستهای متکی بر نابرابری و تبعیض ساختاری داشته است و زنان، تبعات زندگی در چنین فرهنگی را در تمامی وجوه زندگی خود تجربه میکنند. این کتاب، فرصتی برای مطالعه و آگاهی از تجارب زنانی است که در جغرافیا و مناسبات مالی متفاوتی زیست کردهاند، اما در همان شاکلهی اجتماعی نیز توانستند علیه سیاستهای منزویسازی زنان بایستند و کنترل زندگی اقتصادی و فردی خود را در دست بگیرند.

قسمتی از کتاب فمینیست مالی:
برای بیشتر متخصصان مالی، فصلی دربارهی خرجکردن وجود دارد تا شما را به کمتر خرجکردن قانع کنند. سوز اورمان، نقلقولی دوستداشتنی دارد که میگوید: «وقتی آن قهوه را مینوشید، 1 میلیون دلار را داخل توالت خالی میکنید!» تیم گارنر، غول املاک استرالیا میگوید: «دلیل اینکه نمیتوانید پولِ خرید یک خانه را بدهید این است که پول زیادی برای نان تُستِ آووکادو خرج میکنید». اینجا چه تِمی وجود دارد؟ هردو از احساس شرم شما استفاده میکنند و میکوشند کاری کنند تا از این عواطف منفی بهعنوان سوختی برای موفقیت مالی خود استفاده کنید. اما نتیجه نمیدهد. مانند یک رژیم غذایی است و پژوهشها نشان میدهد که 98 درصد رژیمها در طولانیمدت شکست میخورند و ممنوعکردن خوردن کلِ گروههای غذایی فقط باعث میشود مردم به حالت قبلی برگردند. هرچه بیشتر به من بگویید نمیتوانم مرغ سوخاری بخورم، بیشتر آن مرغ سوخاری را میخواهم. هرچه بیشتر به من بگویید نمیتوانم پول خرج کنم ، بیشتر میخواهم پول خرج کنم. مسئله، «قدرت اراده» نیست، موضوع واقعاً روانشناسی است.
هیچوقت، هرگز به شما نمیگویم چیزی را که واقعاً میخواهید، نخرید. هم به خاطر اینکه مفید نیست، و هم به خاطر اینکه دوست دارم چیزهایی را بخرم که عاشقشان هستم! محروم کردن خودمان، نه دوامی دارد، نه لذتبخش است. میتوانیم راهی برای بیرونکشیدن شما از آن پیدا کنیم. راهِ آن، یاد گرفتنِ سالم خرجکردن است.
کلید سالم خرج کردن، ذهنآگاهی است. خیلی سخت برای پول کار میکنید و من میخواهم بهترین بازده سرمایهگذاری ممکن را به شما بدهم. میخواهم عاشق خریدها و تصمیمات خرجکردتان باشید. میخواهم از پول به عنوان ابزاری استفاده کنید که بنا بود باشد تا زندگی دلخواهتان را به شما بدهد.
مجبور نیستید از پولخرجکردن دست بردارید. فقط باید از پول خرجکردن برای مزخرفاتی دست بردارید که به آنها اهمیت نمیدهید. پولخرجنکردن برای مزخرفاتی که به آنها اهمیت نمیدهید، چندین شکل دارد. خریدن قهوه صرفاً به خاطر اینکه بهانهای برای بیرونرفتن از دفتر داشته باشید؛ بدون فکر کلیک کردن روی دکمهی افزودن به سبد خرید، مربوط به تبلیغی از یک شرکت مراقبت پوستی برای استیکرهای جلوگیری از چروکِ 35 دلاری (بله، کاری که واقعاً کردم)؛ یا رفتن به یک موزهی گرانقیمت در سفری به رم، با اینکه اصلاً اهل موزه نیستید، چون این کاری است که «میبایست» انجام بدهید. اینها اتلاف پول هستند! نه بهخاطر خرجکردن، بلکه به خاطر اینکه مطابق علایق و ارزشهای شما نیستند.