عشق در سینما/ عاشقانه‌ها و تصویرها

4 هفته پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


کتاب «عشق در سینما» نوشته‌ی صالح نجفی را نشر لگا به چاپ رسانده است. شاید این مهم‌ترین چالش سینما باشد: عشق را چگونه باید، اگر اصلاً بتوان، روی پرده بازنمایی کرد؟ و یادمان باشد، اگر سینما نبود به احتمال زیاد آدم‌ها به شیوه‌ی دیگری معاشقه می‌کردند یا شاید آدم‌ها می‌بایست به فکر راه‌های دیگری برای آموزاندن شیوه‌های عشق‌ورزی می‌افتادند و آن‌وقت، مثل همیشه سؤال این می‌بود که خود آموزگاران می‌بایست شیوه‌های درست عشق‌ورزی را از کجا یا از که بیاموزند؟ از حیوانات؟ و این، خود، دو سؤالِ شاید بی‌جوابِ دیگر پیش می‌کشید: آیا حیوانات، ورای غریزه‌ی بقا و انجام عمل جنسی به قصد تولید مثل، چیزی چون عشق را تجربه می‌کنند؟ آیا می‌توان به جفت‌گیری حیوانات به چشم معاشقه نگریست؟ و دوم اینکه، اگر نام جفت‌گیری حیوانات را معاشقه بگذاریم چه راهی جز فیلم‌برداری و درنهایت، چه وسیله‌ای جز سینما برای آموزاندن شیوه‌های عشق‌ورزی به آدم‌ها براساس رفتار حیوانات داریم؟ و پس از این‌ها بار دیگر معضلی مطرح می‌شود که اورسن ولز به آن اشاره می‌کند: عمل جنسی را، نه به دلایل اخلاقی بلکه به علل زیباشناختیِ ناب، نباید روی پرده نشان داد و سینما چه راهی برای بازنمایی عشق (منظور عشق افلاطونی یا عشق منزه نیست) جز نمایش/بازنمایی عمل جنسی/معاشقه دارد؟


صالح نجفی

پیتر گرین‌اوی در پایان دهه‌ی 1980 موفق‌ترین و جنجالی‌ترین فیلم خود و یکی از بحث‌برانگیزترین و نامتعارف‌ترین عاشقانه‌های تاریخ سینما را ساخت: فیلمی با عنوانی که در بحث‌انگیزی چیزی کم از محتوا و تصویرهایی که در فیلم می‌بینیم ندارد: آشپز، دزد، همسرش و عاشق وی. فیلم گرین‌اوی نه فقط به علت صحنه‌های بی‌پروایش، بلکه همچنین و شاید بیش از آن به جهت محتوای سیاسی رادیکالش خشم فراوانی در بریتانیا برانگیخت. در امریکا تهدید کردند که فیلم را در رده‌ی فیلم‌های X قرار خواهند داد ـ مؤدبانه: مخصوص افراد بالای 18 سال. مخاطبان و منتقدان نمی‌دانستند با چه فیلمی مواجه‌اند. فیلمی که رابطه‌ی جسمانی دو شخصیت عاشقش را به حد افراط نمایش می‌دهد؟ فیلمی سیاسی که بی‌محابا به سیاست‌های مارگارت تاچر حمله می‌کند؟ فیلمی درباره‌ی عشق، فیلمی درباره‌ی سیاست؟ درباره‌ی هیچ‌کدام؟ درباره‌ی هر دو؟ یا به قول راجر ایبرت، صرفاً درباره‌ی یک آشپز، یک دزد، همسر آن دزد و عاشق همسرِ آن دزد؟ درباره‌ی خوردن و دزدی‌ کردن و زندگی زناشویی و عاشقی‌کردن؟ درباره‌ی عشق یا درباره‌ی سیاست؟
ایبرت ادعا می‌کند انگیزه‌ی اصلی ساخت این فیلم خشم بوده. خشمی که در دهه‌ی 1980 بسیاری از بریتانیایی‌ها را به خیابان کشاند، علیه سیاست‌های مارگارت تاچر که سرتاپایش به نفع ثروتمندان بود و کمر تهی‌دستان را می‌شکست. بدین‌سان، بعضی منتقدان بریتانیایی فرمول ساده و جذابی برای حل معمای فیلم غریب گرین‌اوی پرداختند: آشپز مظهر کارمندان دولت و شهروندان وظیفه‌شناس بریتانیا بود؛ دزد مظهر تکبر و نخوت تاچر و حمایت او از آزمندان و ذی‌نفعان سیاست‌های ظالمانه‌ی او و کلاً سرمایه‌داریِ هارشده و افساردریده‌ی آن دوره؛ زن مظهر بریتانیا بود و مایکل که عاشق جرجینا می‌شود، مردی که فکر و ذکرش تاریخ انقلاب فرانسه است، مظهر مخالفت بی‌اثر و بی‌فرجام چپ‌گرایان و روشن‌فکران بریتانیایی با نظم مستقر؛ با این قرائت، فیلم گرین‌اوی بدل می‌شود به مَثَلی سیاسی.
کتاب حاضر درصدد واکاوی پدیده عشق بر پرده سینماست.

عشق در سینما

عشق در سینما

لگا
افزودن به سبد خرید 350,000 تومان

قسمتی از کتاب عشق در سینما:
قهرمان مرد فیلمِ «در حال‌و‌هوای عشق»، روزنامه‌نگاری اهل شانگهای است که به هنگ‌کنگ مهاجرت کرده. همسر او تا دیروقت در کتابخانه کار می‌کند و هرگز چهره‌اش را نمی‌بینیم. قهرمان زن در یک شرکت کشتی‌رانی مشغول کار است و همسرش معمولاً به ژاپن سفر می‌کند. آن‌ها تصادفاً در دو اتاق مجاور در مجتمعی ساختمانی ساکن می‌شوند. در ضمن، به‌خاطر مکان خاص زندگی و شهرشان در جریان آمد و شدهای روزمره دائماً به همدیگر برمی‌خورند و این تقاطع‌ها به‌تدریج در حال‌وهوای واحدی درگیرشان می‌کند. زن و مردِ خیانت‌دیده درگیر رابطه‌ای افلاطونی می‌شوند و پروژه‌ی مشترکی برای خود تعریف می‌کنند. مرد می‌خواهد قصه‌هایی بنویسد و به صورت سریالی در روزنامه چاپ‌شان کند، و زن این قصه‌ها را می‌خوانَد و ایده می‌دهد و در بازآفرینی لحظه‌ها به او کمک می‌کند. این دو به‌تدریج درگیر همدیگر می‌شوند و در آستانه‌ی رابطه‌ی جسمانی، وقتی می‌توانند با هم فرار کنند، گویی دست تقدیر که زمانی به هم نزدیک‌شان کرده بود جلوی آن‌ها را می‌گیرد و کل ماجرا تبدیل به یک راز می‌شود. در انتهای فیلم، زن و مرد بعد از سه سال به آن مجتمع ساختمانی برمی‌گردند، هنگامی که صاحب‌خانه‌ی زن در تدارک سفر به امریکاست و صاحب‌خانه‌ی مرد به فیلیپین مهاجرت کرده. در نتیجه، زمینه برای رسیدن آن دو به همدیگر فراهم می‌شود اما این اتفاق نمی‌افتد. 

در فیلم کار وای با عنصری تکرارشونده مواجهیم که از طریق آن می‌توان به تز مارکسیِ او درباره‌ی عشق رسید. در فیلم بارها و بارها به بازی ماجونگ اشاره می‌شود که ترکیب ناممکنی است از شطرنج و تخته‌نرد. دو عنصر غالبِ این دو بازی به نظر جمع‌ناشدنی می‌آیند و تز کار وای درباره‌ی عشق دقیقاً همین جمع ‌شدنِ دو عنصر ناممکن با همدیگر در قالب یک بازی است. آدمی تنها حیوانی است که به مفهومی درزبانی یا مابعدزبانی بازی می‌کند و عشق از عجیب‌ترین بازی‌هایی است که درگیرش می‌شود. 
عشق در سینما به قلم صالح نجفی، در 260 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.    
  

 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط