عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
سرمایه بر باد / 9 اصل موفقیت کسبوکارهای خانوادگی
کتاب «سرمایه بر باد» نوشتهی آلن ای. فیشمن به همت انتشارات لاک به چاپ رسیده است. «9 اصل موفقیت کسبوکارهای خانوادگی» کتابی قدرتمند، بهشدت موردنیاز و جامع دربارهی تمامی موضوعات مرتبط با کسبوکارهای خانوادگی است. زمانیکه قلمرو احساسات و اقتصاد را با یکدیگر تلفیق میکنیم، در حقیقت جعبهی پاندورایی از مشکلات را باز کردهایم. تعداد معدودی از کسبوکارهای خانوادگی هستند که از این چالشهای منحصربهفرد در امان ماندهاند. بسیاری از این مشکلات درنهایت منجر به از هم پاشیده شدن خانوادهها از یکدیگر شدهاند؛ چه غمانگیز و غیرضروری.
تحقیقات روی افرادی که در بستر مرگ هستند نشان میدهد آنها آرزو دارند کاش زمان کمتری را صرف تماشای تلویزیون یا کار کرده بودند. این افراد دربارهی عزیزانشان صحبت میکنند. آنها دریافتهاند که هیچ موفقیتی قابلیت جبران خطاهایی را که در خانه مرتکب شدهاند ندارد و مهمترین کارهایی که انجام میدهیم، همان کارهایی است که در خانه و در کنار خانواده انجام میدهیم.
کتاب حاضر برای برخورد با مسائل دشواری که تمامی کسبوکارهای خانوادگی با آن مواجهاند، بسیار حیاتی و بهموقع است تا با کمک آن از باارزشترین روابط خود محافظت کرده و به توسعهی کسبوکارهای پررونق کمک کنند.
در این کتاب 9 اصل مختلف، هوشمندانه در پی یکدیگر قرار گرفته و بررسی شده است. این عناصر با اشتراکگذاری دیدگاههای شخصی آغاز میشوند. این دیدگاهها یا بیان چشماندازهای شخصی، مهمترین تصمیمات هستند؛ زیرا بر هر تصمیم دیگری تأثیرگذارند. تشکیل گروهی از اعضای خانواده، تعیین غرامت، انتخاب و آمادهسازی جانشین، چگونگی برخورد با همسران یا کارمندان غیرفامیل، همگی در پرورش فرهنگهای سالم، مثبت و پیشرونده در کسبوکارهای خانوادگی حیاتی هستند.
فصل ششم دربارهی ساختن و حفظ فرهنگ خانوادهای شاد در کسبوکاری خانوادگی، بهتنهایی به اندازهی کل کتاب ارزش دارد. یازده چالهی فرهنگی بررسیشده در این کتاب، همگی بسیار رایج و واقعی بوده و تحلیلها و توصیههای تجویزشده بسیار عاقلانه، کاربردی و عملی هستند.
درنهایت، یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات، چگونگی انتقال مالکیت کسبوکار به یکی از اعضای خانواده است. این کتاب حقیقتاً به عمق هر موضوع مرتبط با کسبوکارهای خانوادگی ورود کرده است و باید در فهرست کتابهایی قرار گیرد که حتماً باید خوانده شوند، بهویژه برای آنهایی که در سفر خطیر کسبوکار خانوادگی باید از شکافهای عمیق عاطفی ـ اقتصادی عبور کنند.
اعضای خانواده، چه در کسبوکار مشارکت داشته باشند یا نه، در فرهنگ مبتنی بر مقایسه که نوعی سرقت هویتی حقیقی است، رشد نمیکنند. دی ان اِی فرهنگی با دی ان اِی نامیرای معنوی همسوست و همین باعث آزاد شدن بزرگترین قابلیتهای هریک از اعضای خانواده میشود تا هویت و ارزش واقعی هریک از آنها مشخص شود، فارغ از اینکه ارزش اقتصادی هریک چهاندازه است. متأسفانه کسبوکارهای خانوادگی معدودی توانستهاند خود را به چنین اوجی برسانند؛ اما با دنبالکردن این اصول 9گانه که با ذکاوت پشتِ سر یکدیگر چیده شدهاند، هر خانوادهای میتواند به چنین کمالی دست یابد.
قسمتی از کتاب سرمایه بر باد:
اعضای خانوادهی سرمایهگذار اغلب نسبت به نابهحق بودن درآمد کارمندان عضو خانوادهی کسبوکار خانوادگی نگرانیهای بهجایی دارند و این نگرانیها باید موردِ توجه قرار گیرند. ترنس، بنیانگذار کسبوکاری در حوزهی ساختوساز، 20درصد از مالکیت کسبوکار خود را به نوههایش بخشید و سهام آن را برایشان سرمایهگذاری کرد. سه نفر از فرزندان ترنس به اضافهی یکی از نوههایش که پس از پایان کالج به کسبوکار خانوادگی پیوسته بود، برای شرکت کار میکردند. هریک از این افراد براساس فلسفهی ترنس مبنی بر اینکه تمامی سود کسبوکار باید به شکل مزایای سالانه میان کارمندان عضو خانواده تقسیم شود، درآمد قابلتوجهی به دست میآورند اما در نتیجهی این فلسفه، هیچ سود سهامی پرداخت نشد.
دراینبین، نوهی دیگر که در کسبوکار مشغول به کار نبود، چندین سال پس از آنکه سهام کسبوکار به نامش زده شده بود، نسبت به پرداختنشدن سود سهام ابراز نارضایتی کرد. او به پدربزرگش گفت برنامهی تقسیم سود شرکت در پایان سال میان کارمندان عضو خانواده، باعث شده تا سود سهامی که به او اختصاص دارد از بین رفته و هیچ سودی نصیب او نشود.
ترنس بحثکردن با نوهاش را که از نظر او فردی قدرنشناس بود، بیفایده میدید. او گفتوگوی خود را با نوهاش اینگونه بازگو کرد: «تو در این کسبوکار فعالیتی نداری و نسبت به هیچچیز حقی نداری.» اما نوهاش به ترنس گفت که باید با او بهعنوان یکی از سهامداران شرکت برخورد شود و او بهعنوان سهامدار از حقوق قانونی برخوردار است. پس از این گفتوگو، ترنس پرداخت مزایای سالانه را قطع نکرد اما از میزان آن کاست، تا پرداخت سود سهام سهامداران را هم بهصورت سالانه شروع کند. این تصمیم او مشکلاتش را با نوهاش حل کرد اما رابطهی میان نوه با دیگر اعضای خانواده همچنان مکدّر باقی مانده است.
زمانیکه کسبوکار خانوادگی شما دارای سهامدار عضو خانواده است و کارمندان عضو خانواده در این کسبوکار، حقوق و مزایای سالانهای بالاتر از نرخ متوسط بازار کار دریافت میکنند، باید به سهامداران دربارهی سیاست پرداخت حقوق و مزایای سالانه توضیح داده شود. بیایید ببینیم لارنس که مالک بخش بزرگی از تمامی نانواییهای زنجیرهای در امریکاست، زمانیکه فهمید اعضای سرمایهگذار خانوادهاش نسبت به میزان حقوق کارمندان عضو خانوادهی او احساس نارضایتی و نگرانی دارند، چه کرد. او شنیده بود که تعدادی از اعضای سرمایهگذار خانواده از درآمد برِد، پسر لارنس ناراضی هستند، زیرا باور دارند اگر او بیرون از کسبوکار پدرش کار میکرد درآمد بسیار کمتری داشت. لارنس اعضای سرمایهگذار و کارمند خانوادهی خود را به جلسهای دعوت کرد. او به آنها دربارهی سیاستش برای تعیین درآمد پسرش توضیح داد. سیاست او این بود که به بِرِد و دیگر کارمندان عضو خانوادهی کسبوکارش پاداشی 20درصد بالاتر از نرخ بازار، یعنی نرخی که شرکتی با ابعاد مشابه و سودی شبیه به شرکت آنها به کارمندانش پرداخت میکرد، بپردازد. این 20درصد، بیشتر نشانگر مسئولیتها و تعهدات بیشتری بود که کارمندان عضو خانواده به عهده میگرفتند و نوعی پاداش در اِزای وفاداری و تمرکز بیش از اندازهی آنها بود. او به اعضای خانوادهاش دربارهی تعهدات و مسئولیتهای مازادی که کارمندان عضو خانواده در کسبوکار خانوادگی او داشتند توضیح داد. اعضای سرمایهگذار خانواده، اغلب اطلاعی از مدتزمانی که کارمندان عضو خانواده برای انجام مسئولیتهایشان صرف میکنند، ندارند. پس از مطرح شدن این حقایق به شیوهای کاملاً منطقی و آرام، اعضای سرمایهگذار خانواده فلسفهی او را پذیرفتند.
سرمایه بر باد را محمدمهدی عارفنظری ترجمه کرده و کتاب حاضر در 380 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.