رهایی از خودشیفتگان/ غلبه بر سوءاستفاده عاطفی

2 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

 

کتابی «رهایی از خودشیفتگان» نوشته‌ی آنا وایلی به همت نشر فلسفه به چاپ رسیده است. آیا هنوز به کسی که به شما آسیب جسمی، روانی یا عاطفی وارد کرده است احساس دلبستگی می‌کنید؟

آیا از سوی این فرد آزار و اذیت دیده‌اید و بااین‌حال به نظر نمی‌رسد که بخواهید او را رها کنید یا دیگر به او فکر نکنید؟

اگر پاسخ شما به این سؤالات مثبت است، شاید به‌دلیل وابستگی تروما باشد. وابستگی تروما زمانی اتفاق می‌افتد که فرد آزاربیننده، وابستگی ناسالمی به آزارگر خود پیدا می‌کند. این نوع ارتباط اغلب در یک دوره‌ی زمانی محدودی در روابط روی می‌دهد و سپس به‌صورت چرخه تکرار می‌شود. یکی از انواع خاص و شناخته‌شده‌ی وابستگی تروما، سندرم استکهلم است که به ارتباط بین افرادِ در اسارت و اسیرکنندگان آن‌ها اشاره دارد.

عشقی که فرد در این نوع وابستگی احساس می‌کند، اغلب با عشق واقعی اشتباه گرفته می‌شود؛ زیرا در هر دو موقعیت، احساسات بسیار شدید هستند. عشق واقعی و صادقانه هرگز به شما آسیب نمی‌رساند و باعث درد نمی‌شود، درصورتی‌که هدف وابستگی تروما همین است و شما را در چرخه‌ی آزارگری نگه می‌دارد. این موضوع می‌تواند به سردرگمی و حتی ناهماهنگی شناختی‌ای بینجامد که موجب می‌شود باورها و افکارتان دائماً در حال دگرگونی و جابه‌جایی باشند. بدرفتاری به‌تنهایی می‌تواند موجب حافظه‌ی معیوب و مشکل در تمرکز شود و زمانی که به وابستگی تروما می‌انجامد، شما را در دام این وضعیت نابسامان روانی و اتکا به فرد متجاوز نگه می‌دارد.

ممکن است از خود بپرسید که چگونه متوجه شوم در یک رابطه‌ی مبتنی بر وابستگی تروما هستم؟ خب، آیا شما اغلب به شخص آزاردهنده یاری می‌دهید؟ آیا تمایلی به ترک وضعیت بد خود ندارید؟ آیا از خانواده یا دوستانی که سعی در کمک به شما دارند فاصله گرفته‌اید؟ همه‌ی این نشانه‌ها در این کتاب به صورت عمیق مورد بحث و تجزیه‌وتحلیل قرار خواهند گرفت تا بتوانید پی ببرید در کجا ایستاده‌اید.

ترک هر رابطه‌ای دشوار است، اما به‌ویژه ترک روابط بد و سمی که وابستگی تروما را شکل داده‌اند، سخت‌تر است. وابستگی تروما برای سلامت روانی و عاطفی خطرناک است. اگر آن را تجربه کرده‌اید، پس می‌دانید که چقدر طاقت‌فرساست. ما راه‌های رهایی از این وابستگی را برخواهیم شمرد. چنین چیزی بلافاصله روی نخواهد داد. شکل‌گیری این وابستگی به‌مرور زمان روی می‌دهد و درهم‌شکستنش نیز مستلزم زمان است. بااین‌حال، وقتی بدانید دقیقاً با چه چیزی سروکار دارید و چگونه بر افکار، احساسات و رفتارهای شما تأثیر می‌گذارد، می‌توانید کنترل زندگی خود را دوباره به دست بگیرید، چرخه‌ی سوءاستفاده را متوقف و برای همیشه از این وابستگی سمی رهایی پیدا کنید.

قسمتی از کتاب رهایی از خودشیفتگان:

در بسیاری از روابط آزارگرانه مبتنی بر وابستگی تروما، آزارگر رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که نشان از اختلال شخصیتی خودشیفته (NPD) است. «خودشیفته» در حال حاضر تبدیل به یک واژه‌ی باب روز شده است و اغلب درباره‌ی کسانی به کار می‌رود که بیش‌از‌حد خودپسند هستند، اما درواقع یک اصطلاح روان‌شناختی و یک بیماری روانی است. مبتلایان به NPD عاشق یک نسخه‌ی پررنگ و لعاب از خودشان می‌شوند تا بر ناامنی‌های حاد خود سرپوشی بگذارند. این افراد به‌رغم اینکه در ظاهر بسیار بااعتمادبنفس به نظر می‌رسند در اعماق وجودشان نسبت به توانمندی‌های خود کاملاً تردید دارند و پیوسته در حال مقایسه‌ی خود با دیگران هستند. آن‌ها به منظور طفره‌رفتن و روی‌گردانی از احساسات واقعی‌شان به رفتارهایی نامتعارف دست می‌زنند.

این رفتارها اغلب متوجه اطرافیانشان است و از این جمله‌اند: کمبود همدلی، نیاز به تحسین و تمجید و خودمهم‌پنداری اغراق‌آمیز. مردم آنان را خودخواه و پرتوقع می‌دانند و روابطشان تحت تأثیر چنین رفتارهایی قرار می‌گیرد. خودشیفته‌ها خشم درونی خود را متوجه اطرافیانشان می‌کنند. برخی نشانه‌های دیگر خودشیفتگی عبارت‌اند از:

-احساس حق‌به‌جانب بودن دارند.

-انتظار دارند همیشه برتر به نظر برسند حتی اگر سزاوار چنین رفتاری نباشند.

-به دیگران مجال گفت‌وگو نمی‌دهند.

-کسانی را که پایین‌تر از خود می‌دانند تحقیر می‌کنند.

-در تشخیص نیازها و خواسته‌های دیگران مشکل دارند.

-نسبت به انتقاد واکنش بدی نشان می‌دهند.

-برای رسیدن به خواسته‌های خود از اطرافیانشان بهره‌برداری می‌کنند.

-در مدیریت احساساتشان مشکل دارند.

-با تغییر مشکل دارند، حتی وقتی که رفتارشان مشکل‌ساز شده است.

کنارآمدن با این رفتارها برای نزدیکان خودشیفته می‌تواند دشوار باشد؛ اما اینک می‌دانیم وابستگی تروما زمانی اتفاق می‌افتد که چرخه‌ی تکرارشونده‌ی آزارگری‌ای وجود داشته باشد که نیاز به احساسات مثبت و تأیید شدن را تقویت کند. همین موضوع در روابط خودشیفته‌محور نیز روی می‌دهد. به منظور راضی نگه‌ داشتن یک خودشیفته، اطرافیان او ممکن است متحمل چرخه‌ی آزارگری بشوند و این امر موجب شکل‌گیری یک وابستگی قوی ترومایی و احساس گناهی می‌شود که آن‌ها را به این باور می‌رساند که مشکلی در رفتارهای خودشان وجود دارد، نه در خودشیفته.

بسیاری از خودشیفتگان از شگردهایی که در وابستگی تروما به کار گرفته می‌شود نیز بهره می‌گیرند، از جمله احمق‌انگاری و برون‌فکنی. خودشیفته‌ها ناامنی‌ها و خشم خود را متوجه قربانی می‌کنند. اگر با یک خودشیفته در ارتباط هستید باید برای برآورده کردن خواسته‌های او و اثبات خوب‌ بودن خودتان بیش از اندازه تلاش کنید. دلیلش این است که بسیاری از خودشیفته‌ها به‌قدر کافی احساس خوب‌ بودن نمی‌کنند و با وادار کردن اطرافیانشان به خوب‌ بودن، این نیاز خود را برآورده می‌کنند. برای این منظور شریک زندگی بهترین گزینه است؛ زیرا احساسات متعددش درگیر این رابطه است. خودشیفته‌ها بیشتر سراغ افرادی می‌روند که همدل، فهمیده و معتمد هستند. در اصل شریک زندگی آن‌ها معمولاً در تضاد با آن‌هاست.

رهایی از خودشیفتگان را بهناز ولی‌پور ترجمه کرده و کتاب حاضر در 168 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب رهایی از خودشیفتگان

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید