جنس ضعیف/ بررسی زندگی زنان در کشورهایی با نگاهِ طبقهبندیشده
کتاب «جنس ضعیف» نوشتهی اوریانا فالاچی را انتشارات 360 درجه به چاپ رسانده است. اوریانا فالاچی، روزنامهنگار و نویسندهی نامدار ایتالیایی، در دهههای میانی قرن بیستم با آثار جنجالی و نگاه تیزبین خود به مسائل اجتماعی، سیاسی و انسانی شهرتی جهانی پیدا کرد. او به واسطهی شجاعت در پرسشگری، سبک روایی منحصربهفرد و صراحت کلامش دربرابر رهبران سیاسی و فرهنگی شناخته میشود. کتابِ «جنس ضعیف» نخستینبار در دههی 1960 منتشر شد. این کتاب حاصل مجموعهای از سفرها، مشاهدهها، تحقیقها و گفتوگوهای او دربارهی وضعیت زنان در گوشه و کنار جهان است.
این کتاب را میتوان یکی از نخستین تلاشهای روزنامهنگاری ادبی دانست که با نگاه فراتر از مرزهای غربی، زندگی زنان در جوامع گوناگون را روایت میکند. فالاچی در این اثر کوشیده است به پرسشی بنیادین پاسخ دهد: چرا زنان در بیشتر فرهنگها بهعنوان شهروندان درجه دو یا حتی انسانهای کمارزشتر تلقی میشوند؟ او با همان بیپروایی و کنجکاوی ویژهی خود، به سراغ تجربههای زنان در کشورهای مختلف میرود و از دل روایتها و گفتوگوها، تصویری جهانی از تبعیض جنسیتی و ساختارهای پدرسالارانه ارائه میدهد.
اوریانا فالاچی
برای درک اهمیت این کتاب، باید به شرایط تاریخی زمان نگارش آن توجه کرد. دههی 1960 میلادی مصادف بود با آغاز موج دوم فمینیسم در غرب؛ موجی که بیش از حق رأی (که در موج نخست پیگیری شده بود) به مسائلی چون برابری در کار، آزادیهای جنسی، حق سقط جنین و جایگاه زن در خانواده و اجتماع میپرداخت. در چنین فضایی، فالاچی به جای آنکه تنها بر زنان اروپایی و امریکایی متمرکز شود، تصمیم گرفت نگاهش را جهانی کند و تجربهی زنان در فرهنگها و سنتهای مختلف را بررسی نماید.
این تصمیم جسورانه باعث شد «جنس ضعیف» از همان ابتدا کتابی متمایز به نظر برسد. او فقط به کشورهای اروپایی و امریکایی توجه نکرد و راهی آسیا، افریقا و خاورمیانه هم شد و در دل جوامعی که کمتر صدای زنانشان به گوش جهانیان میرسید، روایتهایی زنده و تکاندهنده ثبت کرد. بهاینترتیب، کتاب به پلی میان جهان غرب و زندگی روزمرهی زنان در مناطق کمتر شناختهشده تبدیل شد.
کتاب ساختار خطی و داستانی کلاسیک ندارد، بلکه بیشتر شبیه به سفرنامهای روزنامهنگارانه است. فالاچی در هر فصل یا بخش، سراغ کشوری میرود، با زنان و گاهی مردان گفتوگو میکند، تجربههای شخصی را به گزارش میافزاید و با زبانی ترکیبی از مشاهدهی عینی و تحلیل اجتماعی، داستانها را به هم پیوند میدهد.
او از سبک گزارشنویسی خشک پرهیز کرده و با قلمی ادبی و گاه شاعرانه، فضایی خلق میکند که خواننده نهتنها اطلاعاتی دربارهی وضعیت زنان به دست میآورد، بلکه احساسی عمیق نسبت به رنجها، امیدها و محدودیتهای آنان پیدا میکند. این سبک همان چیزی است که فالاچی را از بسیاری از همکاران روزنامهنگار خود متمایز ساخت و آثارش را تا امروز نگه داشت.
یکی از ویژگیهای مهم این کتاب، نگاه انتقادی و گاه بیرحمانهی فالاچی به سنتها و فرهنگهایی است که زنان را محدود میکنند. او با صراحتی کمنظیر، رسوم و باورهایی را که در نگاه نخست مقدس یا تغییرناپذیر جلوه میکنند به نقد میکشد. همین صراحت سبب شد کتاب هم تحسین شود و هم واکنشهای تند برانگیزد.
درعینحال، او فقط جوامع شرقی یا جهان سوم را مقصر نمیداند. فالاچی نشان میدهد که حتی در کشورهای پیشرفتهی غربی نیز زنان با تبعیض و نابرابری روبهرو هستند؛ هرچند این تبعیضها شکلی ظریفتر و پنهانتر دارد. او مینویسد که جامعهی مدرن نیز بهسادگی از نگاه ابزاری به زن فاصله نگرفته است و هنوز تعریف زن تعریفی از «جنس دوم» است.
انتخاب عنوانِ «جنس ضعیف» خود یک کنایهی بزرگ است. فالاچی از این عنوان نه به معنای واقعی کلمه، بلکه بهعنوان نقدی بر نگاهی استفاده میکند که زنان را در بسیاری از فرهنگها بیهوده، کمارزش یا صرفاً بهعنوان ابزار تولیدمثل میبیند. او میخواهد با این نامگذاری، توجه خواننده را به تناقضی آشکار جلب کند: چگونه نیمی از جمعیت جهان، که نقشی حیاتی در تداوم زندگی و پیشرفت بشر دارند، بهعنوان «ضعیف» برچسب خوردهاند؟
قسمتی از کتاب جنس ضعیف نوشتهی اوریانا فالاچی:
زنان هنگکنگ هنوز به قوانین کنفوسیوس پایبند هستند که طبق آن مرد میتواند همسرش را بهدلیل نافرمانی از همسرش، عقیم بودن، پرحرفی یا شایعهپراکنی طلاق دهد و میتواند هر تعداد زن معشوقهای که بخواهد انتخاب کند. زنان چین سرخ از قانون جدید ازدواج پیروی میکنند که بر زن و شوهر «تکهمسری مطلق، وظیفهی دوست داشتن یکدیگر، حمایت از یکدیگر، کمک به یکدیگر برای ایجاد یک جامعهی جدید» تحمیل میکند. همچنین به زنان این حق را میدهد که نام خانوادگی خود را حفظ کنند. بنابراین کودکان در چین سرخ ممکن است نام پدر و مادر را داشته باشند یا پسرها را با نام پدر و دختران را با نام مادرشان صدا بزنند. سرانجام زنان هنگکنگ زنی به نام سونگ می لینگ که همسر چیانگ کای شک است را میخوانند. زنان چین سرخ ستایش زنی به نام سونگ چینگ لینگ را میخوانند که معاون رئیسجمهور این جمهوری است و همیشه در دست راست مائوتسه تونگ است. سونگ می لینگ و سونگ چینگ لینگ خواهر هستند.
این حالت ضدونقیض محتاطانه است و به نظر میرسد وابستگی بیش از نژادی که بین زنان چینی جداشده توسط پل شام چان وجود دارد، توضیح میدهد. درواقع اگر آنها را بدون آن نفرتی که در رودخانه جاری است ببینید، متوجه میشوید که آنقدرها هم متفاوت نیستند، مثل دو خواهر متخاصم. آنها همان روشی را دارند که بچههایشان را با دستمالی مانند کولهپشتی به پشت بستهاند. آنها همان راهرفتن آرام موجوداتی را دارند که هرگز عجله ندارند و زحمت غیرانسانی را بدون شکایت متحمل میشوند. آنها با همان عقبنشینی سختگیرانه و نیمهبسته با هر رویکردی روبهرو میشوند.
جنس ضعیف را س. صداقت ترجمه کرده و کتاب حاضر در 195 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.