جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

بیوگرافی: پی‌یر لامور

بیوگرافی: پی‌یر لامور

 

پی‌یر لامور در 15 ژوئن 1909 در نیس فرانسه به دنیا آمد. او در دهه‌ی 1930 به‌عنوان خبرنگارِ یک روزنامه‌ی فرانسوی به شهرت رسید، موقعیتی که او را در سال 1937 به ایالات متحده آورد. لامور علاوه‌بر روزنامه‌نگاری، کتاب‌هایی نیز نوشت و در سال 1939، جایزه‌ی استراسبورگر را برای زندگینامه‌های توماس ادیسون و جان دی. راکفلر دریافت کرد که هر دو به زبان فرانسوی نوشته شده بودند.

پس از مهاجرت به ایالات متحده، لامور، همسرش دوروتی و دخترشان لین در پالوس وردِس ساکن شدند. در 31 ژانویه 1941، لامور و همسرش بولتن پالوس وردِس را احیا کردند، نشریه‌ای دو ماهنامه که در ابتدا در سال 1924 تأسیس شده بود، در طول رکود اقتصادی از بین رفته بود و سپس برای مدت یک سال، در سال 1932، دوباره احیا شده و دوباره شکست خورده بود.

زمانی‌که لامورها در دهه‌ی 1940 در خانه‌ی ویا الوادا زندگی می‌کردند، پیر شروع به کار روی مشهورترین اثر خود کرد، رمانی بیوگرافیک درباره‌ی هنرمند فرانسوی، هنری دو تولوز_لاترک، با عنوان «مولن‌روژ». میلدرد بکسترند، دوست لامورها در آن زمان، در مصاحبه‌ای در سال 1964 به یاد آورد که شب‌های زیادی را در خانه‌ی لامورها سپری می‌کرد و به پی‌یر گوش می‌داد که فصل‌هایی از کارِ در حال نوشتنش را با صدای بلند برای گروه‌هایی از دوستانش می‌خواند.

زمانی‌که رندوم هاوس مولن‌روژ را در سال 1950 منتشر کرد، لامورها پالوس وردِس را ترک کردند. این کتاب موفقیت بزرگی بود و حداقل به 18 زبان ترجمه شد.

لامور به نوشتن رمان‌های زندگینامه‌ای موفق دیگر، از جمله فراتر از میل (درباره‌ی آهنگساز فلیکس مندلسون) و کلر دی لون (درباره آهنگساز کلود دبوسی) ادامه داد.

آخرین کتاب او، «زندگی خصوصی مونالیزا»، در سال 1976 منتشر شد. پیر لامور در 15 دسامبر 1976 در 67 سالگی در لس‌آنجلس درگذشت.

قسمتی از کتاب مونالیزا نوشته‌ی پی‌یر لامور:

ازدواج پیرو دِ مدیچی هفت ماه بعد، یعنی در ماه ژوئن 1488، در قصر مدیچی برگزار شد. جشن ازدواج با شادی همراه نبود، زیرا معلوم شد که آلفونسینا اورسینی گردنی کوتاه دارد و بسیار زشت است و اگرچه پدر نجیبش تا گلو زیر قرض بود، ولی فقر پدرش را با افاده‌ی خانوادگی فراوانی که از خود نشان می‌داد، جبران می‌کرد. لورنزو با دیدن او در ضیافت ازدواج، فهمید محبوبیتش بین مردم حتا از زن او کمتر خواهد بود. او با وحشت از خود می‌پرسید آیا برای جلب رضایت کلاریسا بهای بسیار سنگینی نپرداخته است؟ به زنش نگاه کرد. گویا او تنها کسی بود که شادمانی می‌کرد. و باید هم شادمانی می‌کرد، زیرا این ازدواج، شاهکار او بود و گونه‌هایش از شادی گل انداخته بود. لورنزو با شگفتی از خود می‌پرسید: «آیا کلاریسا می‌داند چیزی به پایان عمرش باقی نمانده است؟» دکترش به لورنزو گفته بود پایان فصل تابستان را نخواهد دید. احتمالاً می‌دانست، ولی اهمیتی نمی‌داد، زیرا آرزویش برآورده شده بود.

و به‌راستی نیز ازدواج پیرو آخرین شادی زندگی‌اش بود. کلاریسا پنج هفته بعد، در آخرین روز ماه ژوئیه درگذشت. مرگش توجه کسی را جلب نکرد و اکثر سفرای خارجی در فلورانس در گزارش‌های خود به این واقعه اشاره‌ای نکردند.

در زمستان آن سال، پیش‌بینی لورنزو درباره‌ی ازدواج پیرو به حقیقت پیوست. مردم از آلفونسینای متکبر متنفر بودند و به او نیز مانند کلاریسا، لقب خارجی دادند. بین او و شوهرش نیز عشقی بزرگ به وجود نیامد.

پیرو پس از انجام وظایف زناشویی و به محض آن که عروسش حامله شد، به سراغ دختران خوش‌مشرب و اهل دل رفت.

کمی پس از عید کریسمس، دست‌های لورنزو دچار درد ورم مفاصل شد؛ دردی که تا پایان عمر او را رنج داد. پزشک او حکیم لئونه، برایش شربت‌های دارویی پیچیده‌ای تهیه کرد که کمی حالش را بهبود بخشید. از فرارا، پتروس و آوگاردوس پزشکی که شهرت جهانی داشت، به او توصیه کرد یک نگین یاقوت کبود روی انگشتری طلا سوار کند و آن را در انگشت سوم دست چپش کند؛ زیرا یاقوت کبود خاصیتی دارد که از عود کردن دردهای نقرسی و جمع‌ شدن رطوبت در مفاصل جلوگیری می‌کند.

لورنزو انگشتری را تهیه کرد و طبق دستور حکیم به انگشتش کرد؛ ولی این کار نتیجه‌ای نداد. او از آن پس، تا پایان عمر، بعضی اوقات از درد شدید رنج می‌برد و گاهی نیز بهبود نسبی می‌یافت و کمتر درد می‌کشید.

او بیش از همه‌ی این‌ها، نگران پاپ بود؛ زیرا مقام مقدس پاپ، هنوز به جیووانی مقام کاردینالی نداده بود. پاپ، باتوجه به ضعفی که در او بود، در پیام‌هایش چنین استدلال می‌کرد که پسرک هنوز برای ارتقا به چنین مقام بزرگی خیلی جوان است؛ ولی لورنزو کسی نبود که در این معامله سرش کلاه برود. او تهدید کرد که نود هزار فلورین طلایی را که به پاپ وام داده است، پس خواهد گرفت.

این حیله کار خود را کرد.

مشاهده آثار پی‌یر لامور

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.