برانجلینا/ نگاهی به زندگی حرفهای و عاطفی آنجلینا جولی و برد پیت
کتاب «برانجلینا» نوشتهی ایان هالپرین یکی از جنجالیترین زندگینامههای غیررسمی دربارهی یکی از مشهورترین زوجهای هالیوودی، برد پیت و آنجلینا جولی، به همت انتشارات 360 درجه به چاپ رسیده است. این کتاب، که در سال 2009 در نسخهی اصلی منتشر شده، به بررسی عمیق رابطهی پرفرازونشیب این دو ستاره، زندگی شخصی و حرفهای آنها و تأثیرشان بر صنعت سینما و فرهنگ عامه میپردازد. هالپرین، نویسنده و روزنامهنگار تحقیقی، در این اثر بهدنبال کشف حقایق پشت پرده از زندگی این زوج است و در این مسیر، گاه به شایعات و ادعاهای جنجالی نیز اشاره میکند.
هالپرین ابتدا به پیشینهی فردی هریک از آنها میپردازد. برد پیت، متولد 1963، با فیلمهایی مانند «تلما و لوئیز» (1991) به شهرت رسید و به یکی از جذابترین مردان هالیوود تبدیل شد. زندگی عاشقانهی او، ازجمله رابطهاش با جنیفر آنیستون، بخشی از جذابیت رسانهای او بود.
از سوی دیگر، آنجلینا جولی، دختر جان ویت (ستارهی مشهور هالیوود)، از کودکی در فضای سینما حضور داشت. زندگی پرتلاطم او، از اعتیاد و مشکلات روانی تا ازدواجهای متعدد، همواره مورد توجه رسانهها بود. تا اینکه حتی به جایزهی اسکار نیز رسید.
هالپرین به داستان آشنایی این دو در فیلم «آقا و خانم اسمیت» (2005) میپردازد. شایعات رابطهی عاشقانهی آنها در حین فیلمبرداری، زمانیکه برد پیت هنوز با جنیفر آنسیتون در رابطهی ازدواج بود، به یکی از بزرگترین رسواییهای هالیوود تبدیل شد. کتاب به بررسی این موضوع میپردازد که آیا این رابطه واقعاً از سر عشق بود یا یک حرکت حسابشدهی رسانهای.
پس از جدایی پیت از آنیستون، او و جولی به یک زوج نمادین تبدیل شدند. آنها با به سرپرستی گرفتن کودکان از کشورهای مختلف، خانوادهای بینالمللی تشکیل دادند. هالپرین به فعالیتهای بشردوستانهی جولی، ازجمله همکاری با سازمان ملل اشاره میکند و اینکه چگونه این فعالیتها به تصویر عمومی آنها شکل داد.
با وجود ظاهر ایدهآل، زندگی آنها خالی از تنش نبود. کتاب به اختلافات زناشویی، مسائل مربوط به فرزندخواندگی و مشکلات شخصی هر دو طرف اشاره دارد. درنهایت، در سال 2016، جولی درخواست طلاق داد و این زوج پس از بیش از یک دهه، راه جداگانهای در پیش گرفتند. هالپرین به تحلیل دلایل احتمالی این جدایی میپردازد، از تفاوتهای شخصیتی تا مسائل کاری و فشارهای رسانهای.
درنهایت، اثرِ ایان هالپرین کتابی جذاب و خواندنی برای علاقهمندان به اخبار سلبریتیها و تحلیلهای فرهنگی است. اگرچه برخی بخشهای آن ممکن است اغراقآمیز یا غیرمستند باشد، اما این اثر بهخوبی نشان میدهد چگونه یک رابطهی عاشقانه میتواند به پدیدهای جهانی تبدیل شود و سپس تحت فشارهای مختلف از هم بپاشد. این کتاب فقط دربارهی برد پیت و آنجلینا جولی نیست، بلکه دربارهی ماهیت شهرت و رسانه در عصر مدرن است.
برانجلینا (بررسی زندگی حرفه ای و عاطفی آنجلینا جولی و بردپیت)
360 درجهقسمتی از کتاب برانجلینا:
در ژانویه 1998، زمانی که فیلم Gia به نمایش درآمد، آنجلینا جولی در اوج موفقیت خود قرار داشت و بازی فوقالعادهاش تحسینهای زیادی را به همراه داشت. او در آن زمان برنده یک جایزه گلدن گلوب شده بود و بهعنوان یک ستاره نوظهور شناخته میشد. اما چندماه قبل از این موفقیت، جولی با یک بحران عاطفی عمیق دستوپنجه نرم میکرد که ناشی از شهرت ناگهانیاش بود. وقتی یکی از خبرنگاران از او پرسید آیا از شهرت جدیدش پس از بازی در جورج والاس خوشحال است؛ او با صدای جدی پاسخ داد: «آیا شما فکر میکنید زیبایی، شهرت و پول باید باعث خوشحالی کسی شوند؟ من اینطور فکر نمیکنم. اگر عشق نداشته باشید و افرادی برای تقسیم شادیهایتان وجود نداشته باشند؛ چه فایدهای دارد؟» این جملات نشاندهندهی عمق احساسات او و چالشهای روحیای است که با آنها مواجه بود؛ حتی زمانی که به نظر میرسید در عرصهی عمومی درخشان است.
مدتی بود که آنجلینا جولی از موفقیتهای پیدرپی خود لذت میبرد؛ بهویژه زمانی که یکی از گروههای موسیقی محبوبش بعد از پایان فیلمبرداری جیا به دیدنش آمدند. او دراینباره گفت: «واقعاً نمیدانستم رولینگ استونز چه چیزی میخواهد.» او بهتازگی در یک ویدئو برای آهنگی از میت لوف هم حضور داشت. گروه رولینگ استونز از او خواسته بودند تا نقش بازیگر جذاب را در ویدئوی آهنگ «کسی بچهام را دیده؟» بازی کند. او با تعجب به یاد میآورد: «تصور کنید چقدر شگفتزده شدم وقتی که از من خواستند در خیابانها با لباس رنگارنگ راه بروم. نکته جالب این بود که اینجا نیویورک بود و هیچکس اهمیتی نمیداد؛ مردم در رستورانها میگفتند: «آه، آن دختر از فیلم گیا با لباسهای رنگارنگش است. نمک را بدهید.»
در سال 1997، ویدئوی جذاب او بهوضوح نشاندهندهی حضورش در فیلم Playing God بود، که بهعنوان یک اثر ناموفق و ضعیف شناخته میشود. در این فیلم، او نقش دوستدختر یک رئیس باند به نام تیموتی هاتون را بازی میکند و همچنین این فیلم نخستین نقش اصلی دیوید دوکونی پس از موفقیتش در سریال تلویزیونی The X-Files است. بااینحال، Playing God نهتنها از نظر انتقادی بلکه از نظر تجاری نیز با شکست مواجه شد و بیشتر منتقدان ضعف شخصیت او را به فیلمنامه نسبت دادند و ناشی از بازی او ندانستند.
جالب است که او در یک مصاحبه فاش کرد که کارگردان دو صحنه متفاوت را فیلمبرداری کرده بود؛ یکی با دوکونی و دیگری با هاتون، اما درنهایت هر دو صحنه از نسخه نهایی حذف شدند. او گفت: «ما با دیوید در نور خورشید بودیم و با تیم در عقب یک ماشین بهشدت مشغول بودیم.» به گفتهی او، احساس کردند نمیتوانند یکی را بدون دیگری داشته باشند؛ بنابراین هر دو صحنه را حذف کردند. تنها نکتهی مثبت برای او از Playing God یک رابطهی کوتاه با هاتون بود.
برانجلینا را س. صداقت ترجمه کرده و کتاب حاضر در 215 صفحه رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.