عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
از دریچهی تاریخ ایران - شخصیتهای تاثیرگذار تاریخ ایران - عینالدوله
چنانچه گریزی به دل تاریخ بزنیم و بر سلسلهی قاجار نگاهی داشته باشیم، در میان شاهان و شاهزادگان، با شخصیتی روبهرو میشویم که بهدلیل عناوین و القابی که از خانوادهی سلطنتی خود به ارث برده بود، مقام و مناصبی را از آن خود کرد و با استبداد و فساد، عمر خود را سپری نمود؛ هرچند این تنها بعدی نیست که منابع تاریخی گوناگون از او عرضه کردهاند و در برخی منابع بهشکلی مثبتتر یاد شده است.
سلطان عبدالمجید میرزا عینالدوله کسی است که در این متن به او میپردازیم.
عینالدوله چهلوهشتمین نوهی پسری از فتحعلیشاه قاجار، پسر میرزا عضدالدوله و برادر یکی از زنان ناصرالدینشاه، شمسالدوله، بود. او همچنین داماد مظفرالدینشاه بود اما فرزندی از این ازدواج متولد نشد. از عینالدوله تنها یک فرزند پسر از زنی دیگر بهجا ماند که عیاش و خوشگذران بود و باقیماندهی ثروت پدر را به باد داد و به فلاکت افتاد.
او فعالیت خود را با میرآخوری دربار مظفرالدین میرزا آغاز کرد و در همین دوره بود که با رساندن خبر مرگ ناصرالدین شاه به ولیعهد او مظفرالدین میرزا، درحالیکه شاه زنده بود و تنها به مرضی سخت مبتلا شده بود، ابتدا مورد خشم واقع شد و سپس برخلاف آنچه که در حالت عادی انتظار میرود، علاوهبر میرآخوری، حاکم اردبیل و مشکینشهر و قراچهداغ نیز شد! او در دوران احمدشاه قاجار مدتی را بهعنوان نخستوزیر و دورهای را در زمان مظفرالدینشاه در قامت صدراعظم ایران فعالیت کرد.
سلطان عبدالمجید از همان دوران کودکی بیاستعدادی ذاتی و بیکفایتی خود را عیان کرد، اما با این وجود در نهایت مانند بسیاری از همردههای خود یکشبه ره صدساله را طی کرد و جایگاهی در حکومت پیدا کرد. او که برخلاف ناتوانیاش در درسآموزی در دارالفنون و اخراجش از مدرسه، بهخوبی درس وقاحت، خودبرتربینی، پوستانداختنِ بهموقع، فرصتطلبی و همهچیز را فدای منافع خویش کردن را آموخته بود، با تکیه بر همین درسها و با وجود سرسختی بسیار در مقابل آزادیخواهان و مشروطهطلبان و بهعنوان دشمن شمارهی یک آنها، سرانجام نخستوزیر مشروطه شد و در حیلهگری و وقاحت همهی همراهان خود را پشت سر گذاشت. عبدالمجید میرزا یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در مشروطیت ایران بود. کسی که در دوران استبداد یک صدراعظم مقتدر بود، در دوران انقلاب مشروطیت یک دشمن بزرگ در مقابل جریان مشروطهخواهان بود و پس از پیروزی مشروطهخواهان از گردانندگان دولت مشروطه شد!
متاسفانه وقتشناسی و ذکاوت ذاتی عینالدوله برای پیشرفت در حکومت، همواره در مسیری خلاف منافع ملی به کار میرفت و درآمدی را که باید برای تامین نیازها و خواستههای مردم به کار میگرفت، برای عملیکردن نیتهای کثیف خود، مسافرتهای عدهای اوباش و حتی پیشفروش آن برای آینده، صرف میکرد. در واقع اگر او چنین استعدادی را صادقانه برای منافع ملی و پیشرفت کشور به کار میبست، میتوانست تحولاتی مثبت را رقم بزند. جالب اینکه عینالدوله در ابتدا خود را بهگونهای نشان داد که به سود مردم و مملکت عمل میکند و هنگامی که با عوامفریبی به خواستههای خود رسید، فکر جیب مبارک را کرد و برای مالاندوزی از هیچ حیله و ترفندی دریغ نداشت. یکی از اقدامات عجیب او این بود که پس از سفر به اروپا و مشاهدهی نتایجی که آزادی و دموکراسی و مردمسالاری در غرب بهجا گذاشته و پیشرفتها و رفاهی که بهدنبال آورده بود، عوضِ برخاستن از خواب غفلت، دستور داد مردم را از سفر به اروپا منع کنند تا مبادا با مشاهدهی چنین اوضاعی وسوسه شوند!
هنگامی که عینالدوله صدر اعظم مظفرالدینشاه شد، چنان دیواری میان شاه و مردم ساخت، که عملا راه ارتباطی میان آنها باقی نماند و او میتوانست هرطور که میخواهد امور مملکت را به عرض شاه برساند؛ و این یکی از بزرگترین دلایل ابتذال و نابودی هر حکومت است.
با وجود آنچه تا به اینجا دربارهی عینالدوله گفته شد، منابعی موجود است که او را بهگونهای مثبت یاد میکند و از سلطان عبدالمجید بهعنوان مردی بسیار وطندوست که در دوران صدارتش هیچ امتیازی به خارجیها نداد و سفارتخانهای را قبلهگاه خود قرار نداد یاد میکند. این منابع همچنین از تحصیلات او و تواناییاش در زبان فرانسه سخن میگوید. هرچند در چنین اسنادی از استبداد عینالدوله سخن گفته شده، اما این استبداد را متناسب با آن دوران میدانند و حتی چنین عنوان میشود که با وجود عملکردش در دورهی انقلاب مشروطه و کارشکنیهایش، در دوران قحطی ایران بسیاری از املاک خودش را در جهت کمک به مردم ستمدیده در اختیار تاجران و بازاریان قرار داد. او هرچند در مقابل جریان انقلاب مقاومتی سخت نشان داد، اما پس از پیروزی این جریان و تکیه بر مسند قدرت در دوران مشروطه، با تمام قوا در مسیر حفظ قانون، برقراری دموکراسی و آزادیهای فردی عمل کرد. چنین عملکرد دوگانهای پیش و پس از مشروطیت، میتواند ریشه در هوش سیاسی او و همچنین پایبندی به وظایفش متناسب با هر دوره، داشته باشد.
از ویژگیهای شخصیتی که عینالدوله را به یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای تاریخی ایران (فارغ از مثبت یا منفی بودن این تاثیرات) تبدیل میکند، ایمان و ایستادگی تزلزل ناپذیرش بر افکار خود و رویهی خاص سیاسی و اجتماعیاش است.
عینالدوله که بارها مناصبی را از آن خود کرد و کنار گذاشته شد، سرانجام بعد از کودتای 1299 از گردونهی قدرت خارج شد و در سال 1306 شمسی درگذشت.
منابع
کتاب: چهرههای منفور در تاریخ معاصر ایران (نشر نگاه)
سایت: Movarekhan.com Fa.m.wikipedia.org Javanonline.ir