ادا موسولینی؛ مقاومت زنان در برابر استبداد

12 ماه پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

 

کتاب «ادا موسولینی؛ مقاومت زنان» نوشته‌ی تیلار ج ماتسئو به همت نشر جمهوری به چاپ رسیده است. این کتاب داستان شجاعت است. داستان اینکه چگونه افراد در میانه‌ی زندگی‌شان متوجه شدند که در مسیر اشتباهی هستند و این شجاعت را پیدا کردند تا تغییر کنند و به نبرد تاریکی بروند و تسویه‌حسابی که پس از آن شکل گرفت.

در بطن داستان داماد موسولینی قرار دارد؛ مردی دارای نقطه‌ضعف، خوش‌گذران و وزیر خارجه ایتالیا که این قدرت را پیدا کرد تا فاشیسم را رها کند و با زل‌زدن به چشمان مأموران اعدامِ خود، آنان را از رو ببرد. همچنین این کتاب درباره‌ی خاطرات صادقانه‌ی دوران جنگ، مردان و به‌خصوص زنانی است که زندگی خود و خانواده‌شان را برای حفظ حقایق مربوط به جرایم ثبت‌شده در آن نوشته‌ها به خطر انداختند.

خاطرات او ـ که در تاریخ به نام خاطرات چانو شناخته می‌شود ـ زمانی نوشته شد که فرد دوم فرماندهی در دوران بنیتو موسولینی و عضوی از حلقه‌ی درونی آدولف هیتلر بود. به‌عنوان مهم‌ترین سند سیاسی منحصربه‌فرد موجود در رابطه با مسائل خارجی ایتالیا، آنان سفری بسیار خطرناک و بغرنج را ثبت کردند که حتی خود گالئاتسو نیز از آن وحشت کرد. هرچند با تأخیر، گالئاتسو چانو، به‌رغم همه‌ی گناهانش، به خاطر رسیدن به خودآگاهی در میانه‌ی جنگ دست‌به‌کار شد. همچنین زنانی بودند که اجازه ندادند نازی‌ها بخش‌هایی از این نوشته‌ها را از بین ببرند. نسخه‌هایی که آنان حفظ کردند بعد از جنگ جهانی دوم در قالب اسناد مهم در دادگاه نورمبرگ مورد استفاده قرار گرفت و همچنان یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخی مربوط به رایش سوم و نیات رهبران آنان است.

اینان زنان و مردانی بودند که در اکثر موارد ماهرانه مقاومت کردند و قطب‌بندی‌هایی شکل گرفت. وقتی می‌خواهید درباره‌ی دوران 1939 تا 1945 بنویسید تا از مقولاتی چون خوب در برابر بد، سیاه‌ و سفید، وضوح و ظلمت اخلاقی صحبت کنید، وسوسه شدیدی پیدا می‌کنید. مشکل این است که بخش اعظم تاریخ، ازجمله تاریخ احساس بشر، در عدم قطعیت و سایه‌ای از وحشت رخ می‌دهد. در اینجا باید محتاطانه عمل کنید. چگونه داستان شجاعت جاسوس نازی یا دختر دیکتاتور را روایت کنید بدون اینکه از آنان قهرمانی نسازید، بدون اینکه آبروی 6 میلیون نفر مورد هدف فاشیسم یا 40 میلیون شهروند کشته‌شده را نبرید؟ مثل دانته که سقوطش به جهنم را متصور شد، اما وفادار به بازگویی اتفاقات خوب و نیز ترس‌ها ماند، نوشتن درباره‌ی فاشیسم و نازیسم به چه معناست؟ نوشتن درباره‌ی لحظاتی که آن گناهکاران و گناهان کبیره مسیر متفاوتی را در پیش گرفتند به چه معناست؟

این کتاب برای بخشش آنان نیست. بخشش فقط متعلق به قربانیان آنان است؛ اما این کتاب از ما می‌خواهد که صداقت و شور و هیجان واقعی انسان را در نظر بگیریم. اینکه چگونه افراد ـ و آن‌طور که گالئاتسو چانو استدلال کرد ملت‌ها ـ می‌توانند اشتباهات خود را شناسایی و منکر آن شوند و سعی در جبران آن داشته باشند. رقابت بر سر نجات خاطرات چانو، با هرگونه اقدامی، داستان مأموریت نجات خارق‌العاده‌ای است که ارزشش را دارد فیلم مهیج جاسوسی براساس آن ساخته شود. درعین‌حال، داستان تلاش زنان و مردانی است که خواهان نجات مجموعه‌ای از نوشته‌ها بودند که در آن جرایم مستندسازی شد و هدفش برقراری عدالت بود، اما مهم‌تر از همه با این کار خودشان را نجات دادند.

قسمتی از کتاب ادا موسولینی؛ مقاومت زنان:

امیلیو در زندان بدنام سان ویتّوره در میلان زندانی بود که همیشه پایگاهی برای انتقال زندانیان به اردوگاه‌های مرگ آشویتس یا سوءاستفاده‌های وحشتناک از زندانیان بود. هیلد از این موضوع اطلاع داشت؛ اما وقتی درِ سنگین سلول او با صدای غژغژ باز شد، هیلد حتی با اولین نگاهی که به امیلیو انداخت نفسش بند آمد. صورت خونین و شکسته‌اش قابل‌شناسایی نبود. او تلاش می‌کرد تا خودش را از روی زمین بلند کند. هیلد در چند روز گذشته خیلی گریه کرده بود و دوباره از بلایی که بر سر او آورده بودند به گریه افتاد.

در سلول کنار امیلیو نشست و به او گفت که جاسوس آلمان است و به همکاری او برای نجاتش احتیاج دارد. امیلیو باید در ازای زندگی‌اش با عبور قاچاقی از مرز سوئیس موافقت می‌کرد. به محض ورود به قلمروی بی‌طرف، باید هشدار گشتاپو را به اِدا منتقل می‌کرد: اگر حرفی از خاطرات گالئاتسو می‌زد یا هرگونه تلاشی در جهت انتشار آن‌ها می‌کرد، اطلاعات آلمان او و بچه‌هایش را می‌کشت. وقتی هیلد توضیح داد که معامله به‌طور خلاصه مشارکت او در ترساندن و وادار کردن اِدا به سکوت و پنهان‌ کردن مدارک جنایات جنگی گالئاتسو بود، امیلیو شجاعانه و لجوجانه آن را رد کرد. او نمی‌خواست هیچ نقشی در آن مأموریت داشته باشد. او اصرار داشت که نمی‌خواهد کاری کند که به اِدا آسیب برساند و علاقه‌ای به کمک به آلمانی‌ها ندارد. هیلد از او خواهش کرد. آلمانی‌ها او را می‌کشتند. امیلیو فقط با چشمان نیمه‌باز و کبود به او نگاه کرد.

هیلد سرش را در میان دستانش گذاشت. امیلیو آن موقع گفت که هیلد اهمیتی نمی‌داد من چه کاری کرده‌ام. او فقط می‌خواست من را از زندان خارج کند و به سوئیس برساند، چون شخصاً از هنگام دستگیری‌ام که به‌خاطر تحویل زودهنگام نامه‌ها بود در قبال زندگی‌ام احساس مسئولیت می‌کرد. برای نجات جان او، امیلیو اول باید نقش خود را در مأموریت آلمان قبول می‌کرد. او می‌توانست به محض رسیدن به سوئیس هر کاری که دلش می‌خواست انجام بدهد. بالاخره، امیلیو موافقت کرد که پیام را به اِدا منتقل کند. به ذهنش رسیده بود که زندگی اِدا از قبل، از جانب گشتاپو در خطر بود و اگر این موضوع صحت داشت، یک نفر باید به او هشدار می‌داد.

ادا موسولینی؛ مقاومت زنان را پریسا ابن یامینی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 336 صفحه‌ی رقعی و با جلد سخت چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب ادا موسولینی؛ مقاومت زنان

ادا موسولینی (مقاومت زنان)

ادا موسولینی (مقاومت زنان)

جمهوری
افزودن به سبد خرید 390,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط