دسته بندی : رمان خارجی

برف های آبی

(داستان های لهستانی،قرن 20م)
نویسنده: پیوتر بدنارسکی
مترجم: قاسم صنعوی
210,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 173
شابک 9786004563789
تاریخ ورود 1403/06/07
نوبت چاپ 2
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 140
قیمت پشت جلد 210,000 تومان
کد کالا 136478
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
پیوتر بِدنارسْکی در سال ۱۹۳۴ در هورسکوسه زاده شد، شهری در لهستان شرقی که در سپتامبر ۱۹۳۹ به اشغال شوروی درآمد. او که طی سال‌های جنگ به‏ اتفاق تمام اعضای خانواده‌‏اش به سیبری تبعید شده بود یگانه فرد خانواده‌‏اش بود که زنده ماند. هنگامی که به لهستان بازگردانده شد برای درپیش‌گرفتن حرفه‌ی آموزگاری به تحصیل پرداخت ولی شور دریا او را به ترک معلمی برانگیخت و تمام مدت زندگی حرفه‌‏ای‌‏اش را در نیروی دریاییِ تجاری گذراند. بدنارسکی هم‏زمان با گذراندن زندگی حرفه‌‏ای، رمان‌‏ها و شعرها و داستان‌‏های کوتاه بسیاری آفرید. او داستان برف‌های آبی را از خاطره‌‏های دوران کودکی خودش برگرفته است. این همان ماجرای خودش است و از یکایک رویداد‏های باورنکردنی‌‏اش طنین واقعیت برمی‌‏خیزد.
بخشی از کتاب
تاریکی‌ها کابوس‌‏ کودکی‏‌ام بودند. تاریکی‌ها و نیز استالین. تاریکی‌ها را بهتر تحمل می‌‏کردم: آغازی در غروب و پایانی در سپیده‌دم داشتند، و همیشه هم به تیرگیِ تاریکی‌‏های کتاب مقدسی نبودند. حال آنکه استالین، این نابغه تماشاگریِ بدون حس همدردی، همه‌جا بود. در گوشه‏‌وکنار هر کوچه و خیابان، روی تمام اعلامیه‌‏ها، حتی در خواب‌‏های ما. راهنما، سکاندار، پدر. غالبا می‌‏کوشیدم او را در وسط روشنایی کامل ثابت نگه دارم تا بر ترسم غلبه کنم. وحشت دست از سرم برنمی‌داشت. بی‌فایده بود. وحشت دست از سرم برنمی‌داشت. او زیبا نبود، کم‌‏ترین گرمایی در چشم‌‏هایش و در خطوط چهره‌‏اش نمی‌‏یافتم؛ ولی کم‏تر از چهرۀ هیتلر برایم نفرت‌‏انگیز بود. با این‌‏همه احساس می‌‏کردم او جذام پخش می‌‏کند؛ غریزه‌‏ام این را به من القا می‌‏کرد. احتمالا منبع هراسم همین بود. استالین مرگ‌‏آور بود، مرگ می‌‏گسترد، زندگی را ویران می‌‏کرد؛ و من چه میل شدیدی داشتم که زندگی کنم! به‌‏رغم بی‌‏نوایی‌‏ام، به‌‏رغم گرسنگی. به هر قیمت که می‌‏بود، آسمان آبی را ببینم، پرندگان بی‌خیال را، گیاهان همیشگی را.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است