دسته بندی : زندگینامه

یادداشت های روزانه کافکا

(یادداشت ها،طرح ها و غیره)
نویسنده: فرانتس کافکا
235,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 232
شابک 9786003760868
تاریخ ورود 1394/09/29
نوبت چاپ 3
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 220
قیمت پشت جلد 235,000 تومان
کد کالا 46836
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب «یادداشت‌های روزانه فرانتس کافکا» دربردارنده‌ی یادداشت‌های نویسنده در سال‌های 1910 و1911 است، کافکا که بسیاری او را از سردمداران مکتب نهیلیسم می‌شناسند، در این اثر کاملا خصوصی دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌ها و علایق خود را درباره‌ی افراد، تئاتر و هنر می‌نویسد. از ورای این روزنگارهای نویسنده است که می‌توان رهیافتی به اندیشه‌ها و افکار او جست. زیرا گاه نویسنده از خواسته‌ها و رویاهایش و آنچه می‌تواند آزارش دهد یاد می‌کند: «به نظر بسیار وحشتناک می‌آید که مجرد باشی، پیرمردی بشوی که تلاش در حفظ شأن خویش دارد، حال آنکه دعوتی را به التماس می‌طلبد و هرگاه که بخواهد شبی را در جمع یاران به سر آورد، ناچار شوی غذایت را خودت به خانه ببری نتوانی با احساس اطمینان آسایش خاطر در انتظار کسی باشی …» در آنچه این کتاب ارائه می‌کند می‌توان تصویر مردی افسرده، تنها، بیمار و گرفتار در روابطی شکست‌خورده را دید و هم‌زمان می‌توان طنز و انرژی مثبت ناشی از یاد دوستان و آشنایان را احساس کرد.
بخشی از کتاب
سرانجام، پس از گذشت پنج ماه از زندگى‌ام که طىّ آن نتوانستم چیزى بنویسم تا مرا راضى کند، و به همین دلیل هیچ نیرویى نمى‌تواند جبران [این کمبود را] بکند، و اگرچه همه بسیج شده بودند که چنین کارى کنند، به نظرم مى‌آید دوباره دارم با خودم حرف مى‌زنم. هر بار واقعا خود را مورد مؤاخذه قرار مى‌دادم، همیشه پاسخى آماده براى ارائه دادن داشتم، همیشه چیزى در درونم بود که آتش بگیرد، پنج ماه است که در این توده کاه آرمیده‌ام و به نظر مى‌رسد سرنوشتش این باشد که در تابستان آتش بگیرد و خیلى سریع‌تر از یک چشم به هم زدن بیننده خاکستر شود. اى کاش این واقعه برایم پیش بیاید! و باید ده بار برایم اتفاق بیفتد، چون من حتى افسوس این اوقات ناخوش را نمى‌خورم. وضعیت من نه بدحالى و نه خوشحالى است، نه بى‌تفاوتى، نه ضعف، نه خستگى، نه علاقه به چیزى - پس وضعیت من چیست؟ نمى‌دانم این وضعیت احتمالا با ناتوانى‌ام در نوشتن ارتباط دارد یا نه. و بدون این‌که دلیلش را بدانم، باورم این است که این جریان اخیر را درک مى‌کنم. همه این چیزها، یعنى، همه آن چیزهایى که براى من اتفاق مى‌افتد، به‌طور ریشه‌اى اتفاق نمى‌افتد، بلکه تقریبا از میانه اتفاق مى‌افتد. بگذارید یک نفر آن‌ها را در دست بگیرد، بگذارید کسى ساقه علفى را هنگامى که فقط دارد از وسط مى‌روید محکم با دست بگیرد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است