دسته بندی : رمان خارجی

آن تک درخت انار (مجموعه هزار و یک شب)

(داستان های عربی عراق،قرن 21م)
نویسنده: سنان انطون
280,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 243
شابک 9786004057998
تاریخ ورود 1401/05/04
نوبت چاپ 5
سال چاپ 1403
وزن (گرم) 243
قیمت پشت جلد 280,000 تومان
کد کالا 115156
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
در سال‌های اخیر زمینی بلاخیزتر و پرافت‌وخیزتر و آمیخته‌تر با جنگ و خونریزی و درد و رنج و جدایی از خاورمیانه به یاد نمی‌آوریم، سرزمین عشق‌های نافرجام، نزاع‌های مذهبی، تبعید و اعدام. در داستان این کتاب به کشوری از این سرزمین گریز زده شده و به مردی پرداخته شده که عشق و امید و امنیت از جهانش گریخته و روزانه تن مردگانی را شست‌وشو می‌دهد که مرگ جز با نامردی تاریخی و شانس نامبارکشان از حضور در این خطه به سراغشان نیامده؛ آنان که به امید بازگشت خانه را ترک کرده‌اند، اما در نهایت جز جسم بی‌جانشان به عزیزانشان باز نگشته است و گاه حتی همین جسم نیز از آنان که دوستشان داشتند، دریغ شده است.
بخشی از کتاب
آرام به سکوی مرمری نزدیک شدم تا مطمئن شوم اوست. «بعد از این همه سال کی و چطور برگشته؟» طره‌ای از موهای بلند و سیاهش ریخته بود یک طرف سرش و قسمتی دیگر گونه سمت راستش را پوشانده بود؛ انگار می‌خواست از چهره‌اش که این‌همه سال تغییر نکرده، مراقبت کند. ابروها با دقت تمام آراسته شده بودند و مژه‌های بلند، بینی باریک و خوش‌تراش و لب‌های قرمزش طوری خودنمایی می‌کردند که هنوز طراوت و تازگی‌شان را می‌شد احساس کرد. دو دستش را روی نافش گذاشته بود و ناخن‌های بلند لاک زده‌اش به رنگ قرمزِ لب‌هایش خودنمایی می‌کردند و ناخن پاهایش هم. از خودم پرسیدم خواب است یا مرده؟ ترسیدم به او دست بزنم. به چهره‌اش خیره شدم و بعد صدایش زدم: «ریم.» بی‌آنکه چشم بگشاید، تبسمی کرد. بعد آرام آرام چشم‌هایش را باز کرد و سیاهی مردمک‌هایش از تبسم پر شد. نمی‌فهمیدم چه اتفاقی دارد می‌افتد. پرسیدم: «ریم! اینجا چه کار می‌کنی؟»
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است