بدون ترس (روشی اثبات شده برای غلبه بر اضطراب،وسواس،خودبیمارانگاری و هرگونه ترس غیر منطقی)
(روان شناختی اختلالات وسواس،اضطراب و حمله های سراسیمه زا،سراسیمه زدگی)
موجود
ناشر | ذهن آویز |
---|---|
مولف | رافائل سانتاندرو |
مترجم | علی باغشاهی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 288 |
شابک | 9786001185205 |
تاریخ ورود | 1401/12/02 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1401 |
وزن (گرم) | 280 |
کد کالا | 120561 |
قیمت پشت جلد | 2,600,000﷼ |
قیمت برای شما
2,600,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
ذهن خود را متحول کنید و به نیروانا نزدیک شوید. اگر آن را به سمت ماهیت واقعی خود هدایت کنید، خود را کامل میکنید.
«بدون ترس»، یکی از آثار درخور توجه دکتر رافائل سانتاندرو، روانشناس معروف اسپانیایی، است که بر پایۀ روانشناسی شناختی_رفتاری نگاشته شده است و میتوان گفت این کتاب مکمل برخی آثار موفق پیشین وی، همچون: «هیچچیز آنقدرها هم وحشتناک نیست» و «هنر تلخ نکردن زندگی» است.
«بدون ترس» ما را با روشهای نوین و مؤثر در درمان برخی اختلالات روانی آشنا میکند؛ چراکه با آموزشی گامبهگام به شکلی واضح و مختصر، چهار مرحلۀ کتاب پیشین خود، «هیچچیز آنقدرها هم وحشتناک نیست»، را بیان کرده است. کتاب حاضر همچنین به ما این امکان را میدهد که حتی بر حادترین ترسها، چون: اضطراب یا حملات پانیک، اختلال وسواس فکری_عملی (OCD)، هیپوکندری، خجالتی بودن یا هر ترس غیر منطقی دیگری غلبه کنیم.
«بدون ترس»، یکی از آثار درخور توجه دکتر رافائل سانتاندرو، روانشناس معروف اسپانیایی، است که بر پایۀ روانشناسی شناختی_رفتاری نگاشته شده است و میتوان گفت این کتاب مکمل برخی آثار موفق پیشین وی، همچون: «هیچچیز آنقدرها هم وحشتناک نیست» و «هنر تلخ نکردن زندگی» است.
«بدون ترس» ما را با روشهای نوین و مؤثر در درمان برخی اختلالات روانی آشنا میکند؛ چراکه با آموزشی گامبهگام به شکلی واضح و مختصر، چهار مرحلۀ کتاب پیشین خود، «هیچچیز آنقدرها هم وحشتناک نیست»، را بیان کرده است. کتاب حاضر همچنین به ما این امکان را میدهد که حتی بر حادترین ترسها، چون: اضطراب یا حملات پانیک، اختلال وسواس فکری_عملی (OCD)، هیپوکندری، خجالتی بودن یا هر ترس غیر منطقی دیگری غلبه کنیم.
بخشی از کتاب
من سالهاست که عاشق مطالعۀ تاریخ هستم. من کتابهای معتبری میخوانم که جالبترین وقایع گذشته را بازگو میکنند و به مراتب از تشبیهات و استعارههای تاریخی در درمان استفاده میکنم. یکی از موضوعات مورد علاقۀ من صلیبیون هستند.
صلیبیون افراد شگفتانگیزی بودند که همهچیز را پشت سر گذاشتند تا به اورشلیم دوردست سفر کنند و آن را آزاد کنند. در اواسط قرون وسطی، آنها با خانواده و مشاغل معمول خود خداحافظی کردند و سفر پرمخاطرۀ هزاران کیلومتری را پشتسر گذاشتند تا جان خود را برای رسیدن به یک ایدهآل دوردست به خطر بیندازند. البته این یک اقدام دیوانهکننده و وحشیانه بود، اما میتواند به ما کمک کند تا چیزی از روانشناسی انسان بیاموزیم.
آن رویاروییها باید وحشیانه بوده باشد، شمشیر در دست، با دستور فرمانده، خود را به میدان جنگی میانداختند که در آن، دشمن به همان اندازه قوی و ظالم بود. مرگ میتوانست به هزاران طریق مختلف اتفاق بیفتد: تیرهای کمانداران، ضربۀ گرزها، له شدن با سم اسب، خونریزی تا حد مرگ براثر ضربه و ... علیرغم همۀ اینها، مردم از آن فراخوان استقبال میکردند و به میدان هجوم میآوردند. مردم عادی، مانند کشاورزان، سنگتراشان یا صنعتگران، به سربازان مقدس تبدیل شده بودند.
کار رفتاری با آن جنگهای حماسی دیوانهوار، ویژگیهای مشترک دارد؛ زیرا به شجاعت، تلاشی استثنایی، جدایی و تحقیر مرگ نیز نیاز دارد؛ اما مراقب باشید، پاداش ما بینهایت بیشتر از نجات آن سرزمین است: پاداش ما تسخیر ذهن خودمان است! این خیلی بهتر نیست؟
من معتقدم که در زندگی هر کسی، لحظات کلیدی وجود دارد که این نوع شجاعت را میطلبد. باید شمشیر بکشیم و بدون اینکه به عقب نگاه کنیم، وارد میدان نبرد شویم. این چیزی است که روی همۀ انسانها تأثیرگذار است، نه فقط کسانی که حملات اضطرابی یا اختلال وسواس دارند؛ اما خلاف جنگهای صلیبی قرون وسطی، نبرد ما از پیروزی مطمئن است.
من این افتخار را داشتهام که با بسیاری از افرادی که از این سیستم پیروی کردهاند کار کنم و همۀ آنها آن را بهعنوان بزرگترین درس زندگی خود تجربه میکنند، ابزاری که به آنها اجازه میدهد زندگی شگفتانگیزی داشته باشند، حتی یک زندگی معنوی زیبا!
بنابراین این یادگیری به ما میآموزد که با احساسات به روشی کاملاً متفاوت ارتباط برقرار کنیم. با ذهنی کاملاً آزاد به یاد داشته باشید که همۀ احساسات منفی یکسان عمل میکنند. اگر ترس از آنها را از دست بدهیم، میبینیم که گردوغباری بیش نیستند. این احساسات نمیتوانند ما را اذیت کنند، واقعاً به درد نمیخورند و باعث آسیب نمیشوند. احساسات منفی بیضرر، خنثی و پوچ هستند! آنها اصلاً چیزی نیستند!
از سوی دیگر، پس از یادگیری به این شیوه، زندگی فوقالعاده زیبا و رنگارنگ میشود. به دلیل همین سادگی است که قدر چیزهای زیبا را بیشتر میدانیم.
هنگامیکه از آستانه عبور میکنیم، میدانیم که پریشانحالی، اضطراب و غم وجود دارد، اما همۀ اینها چیزهای جزئی هستند که دیگر ما را نمیترسانند و آنچه در مرکز توجه قرار میگیرد عشق، لذت، آرامش و فرصت انجام دادن کارهای ارزشمند است؛ بیشتر از قبل، خیلی بیشتر از قبل.
صلیبیون افراد شگفتانگیزی بودند که همهچیز را پشت سر گذاشتند تا به اورشلیم دوردست سفر کنند و آن را آزاد کنند. در اواسط قرون وسطی، آنها با خانواده و مشاغل معمول خود خداحافظی کردند و سفر پرمخاطرۀ هزاران کیلومتری را پشتسر گذاشتند تا جان خود را برای رسیدن به یک ایدهآل دوردست به خطر بیندازند. البته این یک اقدام دیوانهکننده و وحشیانه بود، اما میتواند به ما کمک کند تا چیزی از روانشناسی انسان بیاموزیم.
آن رویاروییها باید وحشیانه بوده باشد، شمشیر در دست، با دستور فرمانده، خود را به میدان جنگی میانداختند که در آن، دشمن به همان اندازه قوی و ظالم بود. مرگ میتوانست به هزاران طریق مختلف اتفاق بیفتد: تیرهای کمانداران، ضربۀ گرزها، له شدن با سم اسب، خونریزی تا حد مرگ براثر ضربه و ... علیرغم همۀ اینها، مردم از آن فراخوان استقبال میکردند و به میدان هجوم میآوردند. مردم عادی، مانند کشاورزان، سنگتراشان یا صنعتگران، به سربازان مقدس تبدیل شده بودند.
کار رفتاری با آن جنگهای حماسی دیوانهوار، ویژگیهای مشترک دارد؛ زیرا به شجاعت، تلاشی استثنایی، جدایی و تحقیر مرگ نیز نیاز دارد؛ اما مراقب باشید، پاداش ما بینهایت بیشتر از نجات آن سرزمین است: پاداش ما تسخیر ذهن خودمان است! این خیلی بهتر نیست؟
من معتقدم که در زندگی هر کسی، لحظات کلیدی وجود دارد که این نوع شجاعت را میطلبد. باید شمشیر بکشیم و بدون اینکه به عقب نگاه کنیم، وارد میدان نبرد شویم. این چیزی است که روی همۀ انسانها تأثیرگذار است، نه فقط کسانی که حملات اضطرابی یا اختلال وسواس دارند؛ اما خلاف جنگهای صلیبی قرون وسطی، نبرد ما از پیروزی مطمئن است.
من این افتخار را داشتهام که با بسیاری از افرادی که از این سیستم پیروی کردهاند کار کنم و همۀ آنها آن را بهعنوان بزرگترین درس زندگی خود تجربه میکنند، ابزاری که به آنها اجازه میدهد زندگی شگفتانگیزی داشته باشند، حتی یک زندگی معنوی زیبا!
بنابراین این یادگیری به ما میآموزد که با احساسات به روشی کاملاً متفاوت ارتباط برقرار کنیم. با ذهنی کاملاً آزاد به یاد داشته باشید که همۀ احساسات منفی یکسان عمل میکنند. اگر ترس از آنها را از دست بدهیم، میبینیم که گردوغباری بیش نیستند. این احساسات نمیتوانند ما را اذیت کنند، واقعاً به درد نمیخورند و باعث آسیب نمیشوند. احساسات منفی بیضرر، خنثی و پوچ هستند! آنها اصلاً چیزی نیستند!
از سوی دیگر، پس از یادگیری به این شیوه، زندگی فوقالعاده زیبا و رنگارنگ میشود. به دلیل همین سادگی است که قدر چیزهای زیبا را بیشتر میدانیم.
هنگامیکه از آستانه عبور میکنیم، میدانیم که پریشانحالی، اضطراب و غم وجود دارد، اما همۀ اینها چیزهای جزئی هستند که دیگر ما را نمیترسانند و آنچه در مرکز توجه قرار میگیرد عشق، لذت، آرامش و فرصت انجام دادن کارهای ارزشمند است؛ بیشتر از قبل، خیلی بیشتر از قبل.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر